loading...

ديجيتال ماركتينگ

ديجيتال ماركتينگ

بازدید : 350
11 زمان : 1399:2

شايد بارها پيش آمده باشد كه براي پيدا كردن محصول يا كالايي، منطقه جغرافيايي‌تان را نيز در ادامه عبارتي كه براي جستجوي تايپ كرده‌ايد، آورده باشيد: “كلينيك دامپزشكي در مركز تهران، نزديك‌ترين موسسه يوگا به من، رستوران‌هاي لوكس در شمال تهران و …”. در اين مدل، موتورهاي جستجو دقيقا پيشنهاداتي را ارائه مي‌دهند كه بر اساس موقعيت مكاني مرتب شده‌اند. اين مثال دقيقا همان چيزي است كه در اين بلاگ قصد داريم به آن بپردازيم: سئوي محلي يا Local SEO.

سئوي محلي شاخه‌اي از سئو است كه روي بهينه‌سازي وب‌سايت‌ها تمركز مي‌كند تا در نتايج جستجوهاي محلي ظاهر شوند. در واقع سئو محلي به كسب‌وكارهاي كوچك و بزرگ اين امكان را مي‌دهد تا به كمك آي پي و رديابي موقعيت مكاني، مشتريان بالقوه محلي را شناسايي كنند و محصولات و خدمات‌شان را دقيقا در زماني كه آن‌ها به صورت آنلاين به دنبال محصول يا خدمت هستند، معرفي كنند. يكي از ساده‌ترين و در دسترس‌ترين ابزارها، وب‌سايت‌ها هستند كه از طريق آن‌ها مي‌توانيد مخاطبان وسيعي را هدف‌گيري كنيد؛ به خاطر داشته باشيد كه اگر مخاطبان هدف‌گيري شده، به موقعيت مكاني كسب‌وكارتان نزديك هستند، بايد به يك سري از نكات توجه بيشتري داشته باشيد تا بتوانيد برآيند مطلوب را از نتيجه جستجوي آنها دريافت كنيد: اما در اين بلاگ قصد داريم به مزاياي سئوي محلي بپردازيم و در بلاگ‌هاي آينده، حتما به مرور اين نكات مهم خواهيم پرداخت.

مزاياي استفاده از Local SEO يا سئو محلي

اثرگذاري طولاني مدت

يكي از مزاياي قابل توجه سئوي محلي، نياز به صرف بودجه كم‌تر و دريافت نتيجه بهتر به نسبت تبليغات است. در واقع با سرمايه‌گذاري روي سئوي محلي مي‌توانيد از اثرات مثبت آن در آينده نيز اطمينان داشته باشيد؛ چراكه سئوي محلي به نسبت اثرگذاري طولاني‌تري دارد. همين موضوع در نهايت تجربه نرخ بازگشت سرمايه يا ROI را براي كسب‌وكارها فراهم مي‌كند و تا حدودي دست كسب‌وكارهاي كوچك را نيز براي صرف بودجه باز مي‌گذارد.

هدايت مشتري به قيف فروش

در ادامه مزيت “اثرگذاري طولاني” يكي ديگر از مزايايي كه براي سئوي محلي و به‌طور كلي سئو مي‌توان به آن اشاره كرد، مواجهه ساختن مخاطب با چيزي است كه او مشخصا براي آن دست به جستجو زده. در واقع سئو اين امكان را فراهم مي‌كند تا مشتريان بالقوه را به سمت قيف فروش هدايت كنيم. در صورتي كه در بحث تبليغات ما صرفا به تبليغات مي‌پردازيم تا مخاطبي كه به دنبال محصول يا خدمت ما نيست را نيز مورد خطاب قرار بدهيم.

يكي ديگر از مزاياي سئوي محلي، اين است كه گوگل امكان جاي‌گيري كسب‌وكار شما را در موقعيت‌هاي مختلف فراهم مي‌كند. يكي از موقعيت‌هايي كه سئوي محلي ممكن است كسب‌وكار شما را در آنجا قرار بدهد، در نتايج جستجوي ارگانيك گوگل است. گوگل معمولا از يك الگورتيم مشخص و در عين‌حال پيچيده‌اي براي رتبه‌بندي محتوايي كه بيشترين ارتباط را دارد، استفاده مي‌كند. اين رتبه‌بندي به مخاطبان كمك مي‌كند تا دقيقا به نتيجه‌اي كه با تمايلات و احتياجات‌شان هماهنگي دارد، دست پيدا كنند.

نمايش كسب‌وكارتان در

در صورتي كه از استراتژي‌هايي براي سئوي محلي استفاده مي‌كنيد بايد بدانيد كه موقعيت ديگري كه گوگل براي شما در نظر گرفته است، Google Maps مي‌باشد. نمايش كسب‌وكارها در نقشه گوگل مي‌تواند نقش مهمي را براي كسب‌وكارها بازي كند؛ پيدا كردن شما در نقشه گوگل براي كاربراني كه معمولا جستجوهاي‌شان را با گوشي موبايل انجام مي‌دهند موضوع بسيار مهمي است. در نتيجه‌هاي ظاهر شده در قالب Google Maps گزينه‌هايي مثل برقراري تماس، نظرات ديگران و آدرس را مي‌توانيد مشاهده كنيد.

مد نظر داشتن تمايلات مشتريان

از ديگر مزاياي استفاده از سئوي محلي، امكان مد نظر داشتن قصد و نيت مشتريان است. يكي از ابزارهاي كاربردي جهت نفع بردن از اين مزيت، استفاده از پروفايل بيزنسي گوگل يا همان Google My Business است. بعد از ايجاد پروفايل بيزنسي گوگل براي كسب‌وكارتان، مي‌توانيد عبارات استفاده شده كاربران، به هنگام جستجوي كسب و كارتان را مشاهده كنيد. Insight پروفايل‌تان قسمتي است كه اطلاعات ذخيره شده را در آن مي‌توانيد بررسي كنيد.

در اين بلاگ قصد داشتيم كه با بيشترين جزئيات شما را با سئوي محلي و مزاياي استفاده از آن آشنا كنيم. در صورت نياز به راهنمايي بيشتر و تدوين استراتژي‌هاي مناسب با ماهيت كسب‌وكارتان مي‌توانيد با ما، آژانس ديجيتال ماركتينگ ماكان تماس برقرار كنيد

منبع: آژانس ديجيتال ماركتينگ ماكان

بازدید : 460
11 زمان : 1399:2

در مقاله‌ي قبل با تعريف ارزش ويژه‌ي برند و همچنين شاخص‌هاي ارزيابي ارزش ويژه برند بر اساس (مدلBAV (Brand Asset Valuator آشنا شديد. ارزش ويژه‌ي يك برند، مجموعه عواملي است كه باعث مي‌شود يك برند در ذهن مشتري مثبت، متمايز و مطلوب جلوه كرده و به همان دليل آن برند را به رقبا ترجيح دهد. ارزش ويژه‌ي برند بر اساس مدل BAV با اندازه‌گيري 4 عامل تمايز، ارتباط، كيفيت ادراك شده و دانش سنجيده مي‌شود. همچنين با دو مفهوم قدرت برند و رفعت برند آشنا شديد: تركيب دو شاخص تمايز و ميزان ارتباط، ميزان “قدرت برند” يا Brand Strength را تعيين مي‌كند كه شاخص مهمي براي پيش‌بيني عملكرد آتي و پتانسيل‌هاي رشد و ارزش‌آفريني آن برند در آينده است. برآيند دو شاخص اعتبار برند و دانش مشتري از برند، رفعت برند يا Brand Stature را مي‌سازد. رفعت برند، حاصل عملكرد گذشته‌ي برندينگ بوده و درجه‌ي اعتبار، پذيرش، شهرت و وفاداري به برند را نشان مي‌دهد.

اكنون در اين مقاله به تحليل مدل BAV مي‌پردازيم.

تحليل مدل BAV

بر اساس مدل BAV براي ارزيابي قدرت و رفعت برند بايد اثرات شاخص‌هاي تمايز و ارتباط، هم‌چنين اعتبار و دانش بر يكديگر بررسي شود.

  • اگر تمايز بيش‌تر از ارتباط باشد: متمايز بودن يك برند سبب جلب مخاطبان به سمت آن شده تا بخواهند محصولات يا خدمات آن برند را امتحان كنند و ميزان ارتباط آن را با معيارهاي شخصي خود بسنجند.
  • اگر ارتباط بيش‌تر از تمايز باشد: در اين حالت برند در مقايسه با رقبا، محصولات يا خدمات متمايزي عرضه نمي‌كند، بلكه صرفاً به علت تناسب با نيازها و درآمد مشتري و عواملي از اين دست خريداري مي‌شود.
  • اگر اعتبار و كيفيت ادراك شده از دانش بيش‌تر باشد: تصميمات مشتري بيش‌تر بر اساس احساسات و وفاداري خود نسبت به برند خواهد بود.
  • اگر دانش از كيفيت ادراك شده بيش‌تر باشد: در اين حالت ممكن است مشتري تصور كند همه چيز و خصوصاً نكات منفي را در مورد برند و محصولات و خدمات آن مي‌داند و ديگر نيازي به آگاهي بيش‌تر ندارد. در نتيجه ممكن است پيش‌قضاوت‌هاي نادرستي درباره‌ي محصولات يا خدمات جديد آن برند داشته باشد.

جايگاه 1 : برندهاي نوظهور

در اين بخش، هر دو شاخص قدرت و رفعت برند در كم‌ترين ميزان خود قرار دارند. معمولاً برندهاي نوظهور و يا برندهاي قديمي و بدون فعاليت متمركز در اين قسمت قرار مي‌گيرند. برندهايي كه در اين قسمت قرار دارند بايد براي افزايش قدرت برند خود تلاش كنند تا به ربع دوم راه پيدا كنند.

جايگاه 2 : برندهاي موجود در Nicheبا پتانسيل رشد بالا

برندها در ابتداي مسير براي رشد خود با بالا بردن تمايز و ميزان ارتباط، سعي در افزايش قدرت برند دارند. در اين حالت ممكن است جهت افزايش آگاهي از برند و خلق ارزش براي مشتريان از نيچ ماركتينگ(Niche Marketing) استفاده كنند. براي اين منظور، گروهي خاصي از مخاطبان را هدف قرار داده و بخش خاصي از بازار را متناسب با آنان انتخاب مي‌كنند. اين برندها مايلند استراتژي ثبات را در اين جايگاه دنبال نمايند. اما برندهايي كه بازار هدف گسترده‌اي دارند، در حال شناسايي پتانسيل‌هاي رشد خود براي ورود به بخش رهبري بازار بوده و در اين راستا براي افزايش رفعت برند (Brand Stature) تلاش مي‌كنند.

جايگاه 3 : برندهاي رهبر

برندهايي كه هم قدرت و هم رفعت بالايي دارند، رهبر بازار هستند. سودآوري و نرخ بازگشت سرمايه براي برندها در اين قسمت بسيار بالا بوده و پتانسيل بالايي نيز براي رشد و پيشرفت در آينده دارند. آن‌ها در تلاش اند با پياده‌سازي مديريت استراتژيك برند، جايگاه خود را در رهبري بازار حفظ كرده و ارتقاء دهند.

جايگاه 4: برندهايي با بازار انبوه (Mass Market)

با وجود ميزان رفعت بالا، شاخص تمايز در برندهاي موجود اين قسمت، در حال كاهش بوده و رفته رفته از جايگاه رهبري بازار خارج خواهند شد. برند ها در اين شرايط مي‌توانند با توليد انبوه محصول فعلي، طيف گسترده‌اي از بازار را از آن خود كنند. اگرچه اين شرايط دوام چنداني نخواهد داشت.

جايگاه 5: برندهاي در حال نزول

برندهايي كه قدرت كمتر و يا به عبارتي تمايز پايين و ميزان ارتباط كمتري دارند، در اين ناحيه قرار گرفته‌اند. در اين مرحله برندها بسيار آسيب‌پذير هستند و با چالش از دست دادن مشتريان وفادار و مشتريان بالقوه‌ي خود روبه‌رو خواهند بود. در صورتي‌كه برندها در اين مرحله استراتژي‌هاي لازم را براي بالا بردن تمايز و ميزان ارتباط خود به كار نگيرند، با خطر جدي حذف از بازار رقابتي مواجه خواهند شد.

شما مي‌توانيد با برآورد كردن ميزان 4 شاخص تمايز، ارتباط، كيفيت ادراك شده و دانش و همبستگي ميان آن‌ها، قدرت برند و رفعت برند خود را سنجيده و با محاسبه‌ي ارزش ويژه‌ي برند بر اساس مدل BAV، جايگاه برند و ساير رقبا را بر اساس اين مدل تحليل كنيد. سپس با توجه به نتيجه‌ي اين تحليل، بهترين استراتژي‌ را جهت ورود به به بخش‌هاي تازه‌ي بازار يا بهبود جايگاه برند انتخاب كرده و اجرا كنيد. تيم حرفه‌اي آژانس ديجيتال ماركتينگ ماكان همواره آماده‌ي ارائه‌ي راهكارهاي استراتژيك برندينگ به كسب و كار شماست.

منبع: آژانس ديجيتال ماركتينگ ماكان

بازدید : 396
11 زمان : 1399:2

ارزش ويژه‌ي يك برند، مجموعه عواملي است كه باعث مي‌شود يك برند در ذهن مشتري مثبت، متمايز و مطلوب جلوه كرده و به همان دليل آن برند را از ميان ديگر برندهاي موجود انتخاب كند.

ارزش ويژه برند، نه تنها بر ديدگاه، احساس و عملكرد مشتريان در ارتباط با برند تاثيرگذار است، بلكه در قيمت محصولات يا خدمات، سهم بازار و سود حاصل از برند، منعكس مي‌شود. ارزش ويژه برند يكي از دارايي‌هاي مهم سازمان است كه علاوه بر ارزش مادي، ارزش روانشناختي نيز دارد.

ارزش ويژه برند، ماحصل فعاليت‌هاي مختلف بازاريابي و برندينگ انجام شده روي محصولات يا خدمات است. اگرچه اندازه‌گيري دقيق ارزش ويژه برند يا ارزش فعاليت‌هاي بازاريابي ممكن نيست، اما مدل‌هايي به اين منظور طراحي شده و در برندينگ كاربرد دارند. يكي از اين مدل‌ها، مدل ارزياب دارايي برند يا BAV (Brand Asset Valuator) است. مدل BAV در اثر يكي از گسترده‌ترين برنامه‌هاي تحقيقاتي در زمينه‌ي برندينگ تدوين شده است. براي طراحي اين مدل با بيش از صدهزار نفر به عنوان مشتري از ۳۲ كشور جهان مصاحبه شده و اطلاعات مربوط به سيزده هزار برند جمع‌آوري شده است. مدل BAV يك برند با جمع‌آوري ديدگاه‌هاي مشتريان آن برند، طبق 4 شاخص زير معرفي مي‌شود:

1. تمايز (Differentiation)

وجود يك ويژگي متمايز كننده در هر برند، عاملي جدانشدني از آن بوده و در شروع برندينگ الزامي است. تمايز به ما نشان مي‌دهد كه برند تا چه ميزان در ذهن افراد نسبت به ديگر رقبا متفاوت جلوه مي‌كند؟ براي دانستن ميزان تمايز برندتان، بهتر است با تحليل بازخوردهاي مشتريان دريابيد در صورت لزوم تا چه حد برند شما را به ياد مي‌آورند؟ آيا ميان محصولات ديگر قادرند محصول شما را به سادگي تشخيص دهند؟ از نظر آنان چرا محصول يا خدمت شما متفاوت جلوه مي‌كند؟

بر اساس نتايج به دست‌ آمده از مدل BAV معمولا هرچه سابقه‌ي يك برند افزايش مي‌يابد، ويژگي‌هاي متمايز كننده‌ي آن كاهش يافته و در واقع اثر تمايز كمرنگ‌تر مي‌شود. اين در حاليست كه عدم تمايز با رقبا مي‌تواند به عنوان زنگ خطري براي بقا يا رشد آن برند باشد.

2. ارتباط (Relevance)

ميزان ارتباط برند، به اين معناست كه برند شما تا چه ميزان براي مشتريان مناسب است؟ آيا مشتريان مايلند محصولات يا خدمات شما را خريداري كنند؟ آيا اين محصولات با ابعاد مختلف نيازهاي مشتريان تطابق دارد؟ قيمت‌گذاري برند شما تا چه ميزان با كيفيت محصولات و توانايي خريد مشتريان متناسب است؟ براي دريافتن ميزان ارتباط برند مي‌توانيد از مشتريان خود بپرسيد تا چه حد مايلند مطابق با معيارهاي خود از محصولات شما خريداري كنند؟

طبق مدل BAV ميان تمايز برند با ارتباط آن همبستگي وجود داشته و تركيب اين دو مي‌تواند تضمين كننده‌ي موفقيت يك برند باشد.

3. اعتبار يا كيفيت ادراك شده

اين عامل نشان مي‌دهد يك برند تا چه ميزان در ذهن مشتريان اعتبار و ارزش دارد و مشتري تا چه حد آن برند را باكيفيت مي‌داند. به عبارتي ديگر، كيفيت و شهرت برند، دو عامل مهمي هستند كه بر واكنش مشتريان نسبت به فعاليت‌هاي برندسازي تاثير مي‌گذارند.

مدل BAV با نشان دادن فرصت‌هاي موجود، راه‌هاي افزايش كيفيت ادراك شده را رديابي كرده و به شما در مديريت و جهت‌دهي ادراكات مشتريان كمك مي‌كند.

4. دانش (Knowledge)

ميزان دانش مشتري به معناي ميزان عمق آگاهي مشتري از برند، درك وي از هويت برند و به طور كلي آشنايي با برند و محصولات آن است. فعاليت‌هاي استراتژيك برندينگ، امكان بهره‌مند شدن از دانش صحيح را براي مشتريان فراهم مي‌كنند. طبق مدل BAV، اگر يك برند متمايز بوده و با پرسوناي مخاطب خود مرتبط باشد، مي‌تواند احساس قوي‌تري در مشتري نسبت به برند ايجاد كند و در نتيجه، شناخت و دانش صحيحي از برند به مشتري انتقال پيدا خواهد كرد.

تركيب دو شاخص تمايز و ميزان ارتباط، ميزان “قدرت برند” يا Brand Strength را تعيين مي‌كنند. قدرت برند، شاخص مهمي براي پيش‌بيني عملكرد، ارزش آتي و پتانسيل‌هاي رشد آن برند در آينده است. داشتن يك ويژگي متمايز و مرتبط و به عبارتي ديگر، افزايش قدرت برند جهت بقا ميان رقبا، يكي از چالش‌هاي اصلي هر برند و شاخصي براي سنجش ميزان موفقيت آن است.

تركيب دو شاخص اعتبار ادراك شده برند و دانش مشتري از برند، رفعت برند يا Brand Stature را مي‌سازد. رفعت برند، ماحصل عملكرد گذشته‌ي برندينگ است. رفعت برند بيانگر درجه‌ي اعتبار، پذيرش، شهرت و وفاداري به برند در گذشته است.

تا كنون با شاخص‌هاي مدل BAV آشنا شديد. جهت ارزيابي ارزش ويژه‌ي برند بر اساس اين 4 شاخص، در مقاله‌ي بعدي با ما همراه باشيد.

منبع: آژانس ديجيتال ماركتينگ ماكان

بازدید : 255
11 زمان : 1399:2

Artificial Intelligence, AI يا همان هوش مصنوعي پديده‌اي نو ظهور است كه در كنار آن از واژه “انقلاب” بسيار استفاده مي‌شود. هوش مصنوعي يكي از ترندهايي است كه قصد داريم در اين بلاگ به آن بپردازيم. در ابتدا بهتر است به خاطر داشته باشيم كه AI توانايي زيادي در اثرگذاري روي آژانس‌هاي ديجيتال ماركتينگ دارد و به طور كلي‌تر مي‌تواند ماهيت استراتژي‌هاي ديجيتال ماركتينگ را تحت تاثير قرار بدهد.

گذر زمان، مزاياي هوش مصنوعي را براي كسب‌وكارها پررنگ‌تر مي‌كند و به آن‌ها اين جرات را مي‌دهد تا به دنبال آن بروند و فرصت‌هاي جديدتري را تجربه كنند. اگر به اين موضوع علاقه‌مند بوده باشيد حتما رد پاي آن را در موضوعاتي چون Internet of Things (IOT) يا اينترنت اشياء، كلان داده‌ها يا Big Data ديده‌ايد. با گذر از اين موضوعات، حالا نوبت به ديجيتال ماركتينگ رسيده است. از تاثيرات AI در فضاي ديجيتال ماركتينگ مي‌توانيم به انتخاب درست مخاطبان هدف، بهبود تجربه مشتري، افزايش نرخ بازگشت سرمايه (ROI) و … اشاره كرد. در ادامه به صورت مفصل‌تر به مزاياي استفاده از هوش مصنوعي در ديجيتال ماركتينگ مي‌پردازيم. Benefits

بهبود تجربه مخاطب

ايجاد يك تجربه خوب در مخاطب، كمك مي‌كند تا مشتري را به بازگشت دوباره به سمت وب‌سايت‌تان ترغيب كنيد؛ با اين شرط كه طراحي وب‌سايت براي هر فرد شخصي‌سازي شده باشد و همچنين استفاده از آن براي مخاطب آسان‌تر و به صورت كلي پروسه موتورهاي جستجو نيز هوشمندانه‌تر باشد. در اين مقطع AI كمك مي‌كند تا رفتارها، تصميمات و پرسوناي مخاطب را پيش‌بيني كنيد و فرآيند جستجوي مشتري در موتورهاي جستجو را مدنظر قرار بدهيد. اين موارد، همگي كمك مي‌كنند تا بتوانيد تجربه بهتري را براي مشتريان‌تان رقم بزنيد و در نهايت به كمك اطلاعات به دست آمده، در قبال مشكلاتي كه ممكن است در آينده با آن‌ها مواجه شويد آمادگي لازم را داشته باشيد.

پاسخ‌دهي سريع

در دنياي ديجيتال، يكي از مهم‌ترين فاكتورها براي مشتري دريافت يك عكس‌‌العمل و پاسخ‌ سريع و داشتن يك تجربه مثبت است. چت بات‌ (Chat Bot) نرم‌افزاري است كه به شما براي پاسخ‌دهي سريع‌تر به مشتري كمك مي‌كند و در نهايت تجربه‌اي كه او انتظارش را داشته، برايش فراهم مي‌كند. يكي از قابليت‌هاي چت بات اين است كه مي‌توانند در لحظه به سوالات ساده مشتريان پاسخ بدهند، درخواست‌ها را مورد بررسي قرار بدهند و آن‌ها را برآورده كنند. كمك‌رساني 24 ساعته از مزاياي اين چت‌بات‌ها است. كاهش زمان انتظار مشتريان و افزايش رضايت كلي آن‌ها، از ديگر مزاياي چت‌بات‌ها در هوش مصنوعي است.

پيش بيني رفتار مشتري

يكي از برجسته‌ترين مزاياي هوش مصنوعي در ديجيتال ماركتينگ، جمع‌آوري، تجزيه و تحليل اطلاعات مربوط به رفتار مشتريان از طريق اينترنت است. علاوه‌بر اين، AI اين قابليت را دارد تا رفتار كاربران فعلي و همچنين كاربران جديد را به كمك سيستم‌هاي مديريت داده (Data Management Platforms) يا (DMP) پيش‌بيني كند. بررسي و پيش‌بيني رفتار مشتري در فضاي اينترنت و پروفايل‌هاي شخصي اين امكان را مي‌دهد تا بتوان مشتريان بالقوه را بهتر انتخاب كرد و مسير راحت‌تري را براي ورود آن‌ها به قيف ‌فروش طي كرد.

انتخاب درست مخاطبان هدف

دستيابي به مخاطبان درست با افزايش ارزش و اعتبار برندتان رابطه مستقيم دارد. در اين وضعيت Data Mining به كمك شما مي‌آيد و اين امكان را مي‌دهد تا مخاطب هدف‌تان را به درستي شناسايي و بخش‌بندي كنيد. علاوه بر اين همانطور كه در مورد قبل نيز اشاره كرديم، بررسي رفتار مشتري و تفسير داده‌هاي مربوط به او اين امكان را ايجاد مي‌كند تا مخاطب هدف‌مان را به درستي شناسايي و انتخاب كنيم. همراهي هوش مصنوعي با ديجيتال ماركتينگ نيز امكان دستيابي به مخاطب هدف مناسب را بر اساس علائق و مشخصه‌هاي دموگرافي مثل جنسيت، سن، تحصيلات، درآمد و … افزايش مي‌دهد.

به‌طور كلي مي‌توان گفت كه بازاريابي فرآيندي مداوم و متغير است كه كسب‌وكارها بر آن مي‌دارد تا براي بقا، نسبت به چالش‌هاي پيش‌رو آمادگي بيشتري داشته باشند. هوش مصنوعي يا AI نيز روزانه در حال پيشرفت است اما با اين حال به كارگيري آن در استراتژي‌ها، به آژانس‌هاي ديجيتال ماركتينگ كمك مي‌كند تا بتوانند راحت‌تر از چالش‌هاي پيش رو عبور كنند و تجربه بهتري را براي مشتريان‌شان به ارمغان بياورند. همچنين تمام هدف هوش مصنوعي بهبود استراتژي‌هاي بازاريابي ديجيتال است و تلاش مي‌كند تا به بينش مخاطبان نسبت به كسب‌‍وكارها ارزش بدهد.

منبع: آژانس ديجيتال ماركتينگ ماكان

بازدید : 315
11 زمان : 1399:2

در دنياي كسب‌و‌كار كنوني، تبليغات به حوزه‌اي بدون مرز تبديل شده است. امروزه تبليغات و اطلاع رساني پيرامون برندهاي مختلف تنها به رسانه‌هاي اجتماعي و روش‌هاي سنتي محدود نمي‌شود. بسته‌بندي محصول يكي از گزينه‌هاي پيش روي برندها براي پيشبرد اهداف و استراتژي‌هاي بازاريابي است. در اين بلاگ قصد داريم به بررسي نقش بسته‌بندي در پيشبرد استراتژي‌هاي تبليغاتي بپردازيم.

اهميت بسته‌بندي در تبليغات

امروزه بسته‌بندي (Packaging) محصول صرفا براي حفاظت از آسيب‌ديدگي و حمل و نقل آسان تا رسيدن به مصرف‌كننده نهايي، صورت نمي‌پذيرد؛ بلكه به عنوان يك ابزار تبليغاتي به كار گرفته مي‌شوند. بسته‌بندي‌هايي با طراحي خلاقانه، منحصر به فرد و چشم‌نواز و در عين حال دوست‌دار محيط‌زيست، فروش محصول را به طور قابل توجهي افزايش مي‌دهند. در ادبيات بازاريابي، از لحظه اول حقيقت به زماني تعبير مي‌شود كه مشتري، محصول مورد نظر خود را يافته و تصميم به خريد مي‌گيرد. بسته‌بندي و شكل ظاهري محصول، بيشترين اهميت را در اين لحظه ايفا مي‌نمايد. افراد با ديدن بسته‌بندي‌هاي خلاقانه و جديد در حين بازديد از فروشگاه، ممكن است اقدام به خريد محصولاتي كنند كه در ليست خريدشان نبوده يا قصد تهيه‌اش را نداشته‌اند.

فاكتورهاي موثر در طراحي بسته‌بندي

از آنجا كه تقريبا 70 درصد از تصميمات خريد در لحظه و محل خريد صورت مي‌پذيرد، بسته‌بندي محصول عامل مهمي در تغيير تصميم خريداران و ميزان فروش محصولات مي‌باشد. عواملي كه مي‌بايستي در طراحي بسته‌بندي محصولات مدنظر قرار بگيرند عبارتند از:

جذابيت

بسته‌بندي‌هاي جذاب، جديد و منحصر به فرد، توجه مشتري را به خود جلب مي‌كنند. به همين دليل شناسايي پرسوناي مخاطب و توجه به فاكتورهاي زيبايي شناسي نقش موثري در طراحي بسته‌بندي دارد. جذب مشتريان جديد و ترغيب آنها به خريد محصول در عين حفظ مشتريان فعلي، براي تمامي بنگاه‌هاي كسب‌و‌كار حائز اهميت است. به همين دليل بسته‌بندي‌هاي خلاقانه و جذاب، شرايط را براي افزايش مشتريان جديد، هموارتر مي‌سازد.

مرتبط بودن

بسته‌بندي محصول شما مي‌بايستي با شرايط و ويژگي‌هاي محصول و محيط كسب‌و‌كار شما كاملا متناسب و مرتبط باشد. از آنجا كه بسته‌بندي، اولين مرجع شناسايي محصول است، مي‌بايستي تمامي اطلاعات موردنياز مشتري را در بر داشته باشد. تغييرات سريعي كه درمحيط كسب‌و‌كار كنوني به دليل تكنولوژي و بين المللي شدن رخ مي‌دهد، مي‌بايد در بسته‌بندي محصولات شما نيز لحاظ گردد. به عبارت ديگر در حين انتخاب نوع محصول، وضعيت رقبا، قيمت، كيفيت، محيط جغرافيايي، مدت انقضا و ويژگي‌هاي منحصر به فرد محصولتان را مدنظر قرار دهيد. باز شدن آسان، حفظ تازگي محصول و حمل و نقل آسان از نكاتي هستند كه در طراحي محصول مدنظر قرار داده مي‌شوند.

انطباق

بسته‌بندي مي‌بايستي با هويت برند و استراتژي‌هاي بازاريابي شما منطبق باشد. بدين صورت قادر خواهيد بود به خريدار محصول، ساير محصولات و كالاهاي برند خود را پيشنهاد داده و ميزان فروش آنها را نيز افزايش دهيد.در دنياي كسب‌وكارها، هر يك از برندها داراي شخصيت منحصر به فرد خود هستند. تصميم به خريد يك محصول يا خدمت، وابستگي زيادي به نحوه برندسازي احساسي و جايگاه هر برند در ذهن مشتري دارد. در اين ميان بسته‌بندي محصول، ابزاري ساده و در دسترس است كه با برقراري ارتباط قوي با مشتري در نقطه خريد، مي‌تواند بر ميزان فروش و نوع برندسازي تاثيرگذار باشد. آژانس تبليغاتي مات با ارائه طيف وسيعي از خدمات تبليغاتي، كسب‌و‌كار شما را در طراحي و اجراي استراتژي‌هاي خلاقانه تبليغاتي، تثبيت برند در ذهن مصرف‌كننده و سيستم يكپارچه بازاريابي، ياري مي‌كند.

منبع: شركت تبليغاتي مات

بازدید : 325
11 زمان : 1399:2

آيا تا كنون از خود پرسيده‌ايد چه چيزي كسب و كار شما را از ديگران متمايز مي‌كند؟ بسياري از كمپين‌هاي موفق بازاريابي در يك نقطه با هم اشتراك دارند و آن چيزي نيست جز يك “برند موفق” ! حتي برخي برندها به حدي معروف مي‌شوند كه افراد نام آن‌ها را به جاي خود محصول به كار مي‌برند. براي مثال ممكن است بسياري از افراد به جاي واژه‌ي دستمال كاغذي از كلمه‌ي “كلينكس” يا به جاي واژه‌ي مايع ظرفشويي از “ريكا” استفاده كنند كه هر دو از برندهاي معروف هستند. برخي ديگر از برندها توسط افراد به عنوان معياري استاندارد براي سنجش كيفيت ديگر محصولات مشابه رقيب آن استفاده مي‌شوند. مثلاً اغلب افراد كيفيت يك نوشابه را با كوكاكولا مقايسه مي‌كنند.

يكي از اولويت‌ها و اهداف اصلي هر كسب و كار از برندينگ، تبديل شدن به يك برند موفق و ماندگار است. چرا كه يك برند قوي و موفق جايگاهي امن در ذهن مخاطبان دارد و اين اعتماد باعث وفاداري مشتريان و در نهايت افزايش نرخ بازگشت سرمايه براي كسب و كارها مي‌شود. تنها يك راه اصلي براي اطمينان از اثربخش بودن برندينگ وجود دارد و آن چيزي نيست جز استراتژي جايگاه‌يابي برند!

استراتژي جايگاه‌يابي برند يا Brand Positioning چيست؟

جايگاه‌يابي يك مفهوم انقلابي در برندسازي است كه در سال ۱۹۸۱ توسط ال رايز و جك تراوت مطرح شد. از ديد آنان جايگاه‌يابي پشتيبان هر برند اثربخش است و مانند يك چارچوب، به استراتژي برندينگ سازمان‌ها جهت مي‌دهد. جايگاه‌يابي برند بر آميخته‌ي بازاريابي (قيمت، محصول، ترويج و توزيع) اثرگذار است و به آن‌ها شكل مي‌دهد. جايگاه‌يابي برند چيزي فراتر از طراحي لوگو يا يك شعار تبليغاتي است. جايگاه‌يابي فرآيندي استراتژيك براي متمايز نشان دادن برند شما نسبت به رقبا در ذهن مشتريان است و طي آن برند شما ارزش و جايگاه خود را در ذهن و قلب مشتريان مي‌يابد. به عبارتي ديگر، ادراك مشتريان از يك برند، ميزان علاقه، اعتماد و تمايز برند در ذهن آنان ناشي از جايگاه‌يابي برند است.

در ادامه به معرفي 5 گام موثر در تدوين استراتژي موفق جايگاه‌يابي برند مي‌پردازيم.

5 گام موثر در تدوين استراتژي جايگاه‌يابي برند

گام اول: جايگاه فعلي برند خود را تعيين كنيد.

در اين گام بايد بدانيد كه چه ميزان محصول/ خدمت خود را به عنوان محصولي متفاوت به بازار معرفي كرده‌ايد؟ لحن و پرسوناي برند شما تا چه ميزان از ديد مخاطبان متمايز، خلاق و قابل اعتماد جلوه مي‌كند؟

براي اين كار بايد شناخت صحيحي از بازار و پرسوناي مخاطبان هدف پيدا كرده، ارزش‌ها، ماموريت سازمان، نقاط تمايز، لحن و هويت برند خود را تعريف كنيد. سپس جايگاه فعلي برند خود را با ارزيابي اين نتايج تعيين‌ نماييد.

گام دوم: رقبا را تحليل كنيد.

تحقيقات بازار، بازخوردهاي مخاطبان و شبكه‌هاي اجتماعي مي‌توانند نقش موثري در يافتن رقباي‌تان داشته‌باشند. پس از يافتن رقبا نوبت به تحليل فعاليت‌ها و عملكرد آن‌ها خواهد رسيد. براي اين كار بايد بدانيد رقباي شما چه محصولات يا خدماتي را به چه نحوي و با چه اهدافي ارائه مي‌دهند؟ به كمك تحليل SWOT نقاط قوت و ضعف آنان را بيابيد. استراتژي‌هاي موفق بازاريابي آنان چيست و برند آن‌ها چه جايگاهي در بازار دارد.

گام سوم: نقطه تمايز برند خود را مشخص كنيد.

مهم‌ترين نكته درباره‌ي جايگاه‌يابي برند تعيين يك نقطه‌ي تمايز است. اين ويژگي متمايز كننده دقيقا بايد همان تصويري باشد كه مي‌خواهيد مخاطبان از شما در ذهن خود ساخته و برند شما را نماد آن ويژگي و خصوصيت بدانند. و در نهايت از آن طريق ميان شما و رقباي‌تان تمايز قائل شوند. برجسته‌ترين نقطه تمايز برند شما مي‌تواند آن نقطه‌ي قوت شما باشد كه رقبا در آن ضعيف عمل كرده‌اند.

گام‌چهارم: بيانيه‌ي خود را در مورد جايگاه برند تدوين كنيد.

بيانيه‌ي جايگاه‌يابي برند (Brand Positioning statement) در كنار درگير كردن احساسات مخاطب، توضيح مختصري از ارزش منحصربه‌فرد برند شما در مقايسه با رقبا را به مشتريان ارائه ‌مي‌كند. در اين بيانيه بايد به حداقل ۴ سوال اساسي زير پاسخ دهيد:

  • مشتريان هدف شما چه كساني هستند؟
  • محصول يا خدمت شما چيست؟
  • مهم‌ترين فايده و مزيت محصول شما چيست؟
  • چه دليلي براي اثبات اين مزيت وجود دارد؟

گام پنجم: جايگاه برند خود را ارزيابي كنيد.

يافتن جايگاه مناسب در ذهن مخاطبان، نقطه‌ي آغاز كار است. پس از آن نوبت به ارزيابي ميزان تحقق اهداف جايگاه‌يابي برند خواهد رسيد. دريافت بازخورد از مشتريان راهي مناسب و مطمئن براي ارزيابي اثربخشي استراتژي جايگاه‌يابي برند است. به كمك تحليل بازخوردها و نظرات مشتريان و مخاطبان هدف مي‌توانيد دريابيد اين استراتژي تا چه ميزان در ادراكات آنان نسبت به برند شما موثر واقع شده است.

اگر صاحب كسب و كار هستيد و قصد داريد صداي برند خود را به گوش همگان رسانده و تصويري ماندگار و مثبت از برند خود در ذهن مخاطبان خود خلق كنيد، مي‌توانيدآژانس ديجيتال ماركتينگ ماكان را جهت دريافت مشاوره و تدوين استراتژي‌ برندينگ متناسب با كسب و كار خود انتخاب كنيد.

منبع: آژانس ديجيتال ماركتينگ ماكان

بازدید : 322
11 زمان : 1399:2

كسب و كارها همواره در تلاش‌ اند كه بتوانند در فضاي پر رقيب موجود با مشتريان ارتباط برقرار كرده و از ميان بي‌شمار انتخاب‌هاي موجود، به اولين انتخاب آن‌ها تبديل شوند. برند، نمايانگر احساسات افراد در مورد يك محصول، خدمت يا يك سازمان است. نحوه‌ي ادراك مردم از يك برند بر موفقيتش اثرگذار است. برند وظيفه دارد به انتخاب مخاطبان جهت دهد، در آنان اطمينان ايجاد كرده و مشتريان را به خود وفادار سازد.

برندينگ يا برندسازي چيست؟

برندينگ يا برندسازي فرآيندي منظم است كه در آن سازمان‌ها از هر فرصتي استفاده مي‌كنند تا بگويند چرا مردم بايد يك برند را به ساير برندها ترجيح دهند. برندسازي با تعيين ماهيت محصول و شكل دادن به ذهن مشتريان، در افزايش آگاهي از برند، وفاداري آنان و در نهايت موفقيت كسب و كار موثر است. در ادامه به برخي انواع مهم برندينگ اشاره خواهيم كرد.

انواع برندينگ

برندينگ محصول(Product Branding)

برندينگ محصول، رايج‌ترين نوع برندينگ است و شامل كليه‌ي فعاليت‌هاي بازاريابي جهت انتخاب نام، طراحي لوگو، طراحي منحصر به‌فرد محصول، بسته‌بندي، قيمت‌گذاري، فرمولاسيون و … است. برندينگ محصول يك فرآيند استراتژيك است كه با انعكاس ويژگي‌هاي محصول يا خدمت، آن را از محصولات يا خدمات رقبا كاملاً متمايز ساخته و به قلب و ذهن مشتريان نفوذ مي‌كند.

پرسونال برندينگ(Personal Branding)

پرسونال برندينگ يا برندسازي شخصي، روش هر شخص براي ايجاد ارزش و تصويري از خود به عنوان يك فرد حرفه‌اي در ذهن مخاطبان است. برند شخصي شما مجموعه‌ي همان چيزي است كه دوست داريد مخاطبان با شنيدن نام‌تان به ياد آورند. براي ايجاد يك پرسونال برندينگ استاندارد، پس از تعيين هدف، بايد به شناخت كاملي از خود دست يافته و نقاط تمايز خود را مشخص كنيد. سپس با تكيه بر نقاط تمايز خود، در يك حوزه‌ي تخصصي فعاليت كرده و از طريق شبكه‌هاي اجتماعي، وب‌سايت شخصي و ارتباط موثر با شبكه‌اي از افراد متخصص در حوزه‌ي فعاليت خود، برند شخصي‌تان را رشد دهيد.

برندينگ ديجيتال (Digital Branding)

ديجيتال برندينگ يكي از تكنيك‌هاي مديريت برند از طريق تركيب ديجيتال ماركتينگ با برندينگ است كه با كمك وب‌سايت‌ها، شبكه‌هاي اجتماعي، اپليكيشن‌ها، بهينه‌سازي موتورهاي جستجو، اجراي كمپين‌هاي ديجيتال و … انجام مي‌گيرد. برندينگ ديجيتال يكي از قدرت‌مندترين روش‌هاي برندينگ است كه با در بر گرفتن طيف وسيعي از مخاطبان در كمترين زمان، سبب افزايش آگاهي از برند، صرفه‌جويي در هزينه‌ها و افزايش نرخ بازگشت سرمايه مي‌شود.

برندينگ جهاني (Global Branding)

برندينگ جهاني توسط تعداد كمي از شركت‌ها انجام مي‌شود. برند اين شركت‌ها در سراسر جهان شناخته شده و هويت ثابتي دارد. به علاوه، كيفيت و فرمولاسيون محصولات اين شركت‌ها در تمام جهان يكسان است.

برندينگ مشاركتي (Co-Branding)

برندينگ مشاركتي به همكاري استراتژيك دو برند در زمينه‌ي بازاريابي و تبليغات يك محصول گفته مي‌شود. در اين اتحاد، ارزش‌هاي مشتركي ايجاد شده و ميزان موفقيت يك برند بر موفقيت برند ديگر اثرگذار خواهد بود. برندينگ مشاركتي يكي از راه‌هاي موثر براي شروع يك كسب و كار، افزايش آگاهي از برند و ورود به فضاهاي جديد بازار و رشد كسب و كار است. برندينگ مشاركتي در نهايت بايد به يك استراتژي برد-برد تبديل شود.

برندينگ جغرافيايي (Geographical Branding)

هر منطقه‌ي جغرافيايي داراي ويژگي‌ها يا محصولات خاص خود است كه آن را از ديگر مناطق متمايز مي‌سازد. برندينگ جغرافيايي در راستاي معرفي و هويت بخشيدن به اين خدمات و محصولات انجام مي‌شود. اين نوع برندينگ در صنعت گردشگري بسيار مورد توجه قرار مي‌گيرد.

برندينگ سازمان (Corporate Branding)

برندينگ سازمان تا حدودي به برندينگ محصول شباهت دارد، با اين تفاوت كه يك سازمان ابعاد وسيعي داشته و علاوه بر ارائه‌ي محصولات و خدمات گوناگون، داراي چشم‌انداز، ارزش‌هاي منحصر به فرد، فرهنگ سازماني مخصوص به خود، نيروي انساني و به طور كلي شهرت و اعتبار است. همچنين، هر گونه فعاليت در يك سازمان بر اعتبار و ارزش آن تاثيرگذار خواهد بود. براي مثال، انجام فعاليت‌هاي خيرخواهانه يا فعاليت‌هاي فرهنگي در راستاي مسئوليت‌هاي اجتماعي يك سازمان مستقيماً بر اعتبار و برندينگ آن اثر مي‌گذارند.

برندينگ مكان (Place Branding)

هر مكان، ويژگي‌هاي منحصر‌به‌فردي دارد كه آن را از ديگر مكان‌ها متمايز كرده و در ذهن افراد ماندگار مي‌سازد. برندينگ مكان، فرآيندي است كه در آن به ايجاد هويتي متمايز درباره‌ي يك مكان در ذهن مخاطبانان پرداخته شده و به ادراكات و احساسات آنان شكل داده مي‌شود. برندينگ مكاني به سه دسته‌ي برندينگ منطقه‌اي (Region Branding)، برندينگ شهري (City Branding) و برندينگ مليتي (Nation Branding) تقسيم مي‌شود. برندينگ مكاني در توسعه اقتصادي آن مكان و همچنين در صنعت گردشگري اهميت دارد.

آژانس ديجيتال ماركتينگ ماكان با ارائه‌ي مناسب‌ترين استراتژي‌ برندينگ، كسب و كار شما را جهت ورود به فضاي رقابتي بازار، دوام و رشد مستمر همراهي خواهد كرد.

منبع: آژانس ديجيتال ماركتينگ ماكان

بازدید : 292
11 زمان : 1399:2

در دنياي پررقيب امروزي، حفظ مخاطبان فعلي، جذب مخاطبان جديد، رشد و بقاي سازمان و افزايش نرخ ROI، از جمله عواملي هستند كه اهميت توليد محتوا را بيش از پيش براي كسب و كارها و صنايع مختلف آشكار مي‌كنند.

بدون شك عبارات “محتوا” و “بازاريابي”، براي توليدكنندگان محتوا و به عبارتي ديگر، بازاريابان درونگرا (Inbound Marketers) دو مفهوم كاملاً مرتبط و وابسته به هم هستند. بازاريابي به شيوه‌ي نوين و حرفه‌اي بدون توليد محتوا ممكن نيست. كسب و كارهاي بسياري از بازاريابي محتوا به عنوان يكي از اصلي‌ترين استراتژي‌هاي بازاريابي خود استفاده مي‌كنند، اما اين صرفاً به معناي كيفيت و ارزش بالاي آن نيست. براي اينكه در توليد محتوا و كپي ‌رايتينگ در صنعت خود سرآمد و موفق باشيد، پيش از نگارش محتوابايد نكات زير را رعايت كرده و به صورت عادت درآوريد.

مخاطب خود را بشناسيد.

همان‌طور كه در مقالات قبلي در مورد اهميت شناسايي پرسوناي مخاطب مفصل توضيح داده شد، پيش از هرچيز، براي شروع توليد محتوا بايد با توجه به پرسوناي مخاطب، نيازها و علايق آن‌ها محتوا توليد كنيد. اگر بتوانيد به طور مستمر با توليد محتواي متناسب مشكلات و چالش‌هاي آنان را رفع كنيد، مي‌توانيد Lead توليد كرده و با هدايت آنان در مسير درست، درنهايت مشتريان وفاداري داشته باشيد.

اخبار مرتبط با صنعت خود را به طور مستمر پيگيري كنيد.

انجام مستمر تحقيقات بازار و مطالعه‌ي مداوم درباره‌ي صنعت كسب و كار خود و سير تحولات آن از گذشته تا كنون بسيار ضروري است، چرا كه از اين طريق مي‌توانيد دريابيد نيازها، روندهاي جديد و تازه‌هاي صنعت كدامند و چه عوامل بيروني در شكل‌گيري ، تفكر مخاطبان شما و تصميمات‌شان نقش دارند.

اطلاعات خود را به‌روز رساني كنيد.

علاوه بر اينكه بايد اطلاعات خود را درباره‌ي موضوعات مرتبط به‌روز رساني كرده و همواره جستجوگر باشيد، لازم است به فعاليت رقبا توجه داشته و از آن‌ها غافل نشويد.

در توليد محتوا استمرار داشته باشيد‌.

توليدكنندگان موفق محتوا مي‌دانند كه ايده‌هاي جديد هنگام نوشتن مستمر به ذهن آن‌ها مي‌آيند. بنابراين، بهترين و مفيدترين زمان هر روز خود را به نوشتن اختصاص دهيد و اين كار را به طور مداوم انجام دهيد.

متمايز باشيد.

ممكن است به عنوان يك توليد كننده‌ي محتوا در صنعت خود رقباي بسيار زياد و قدرتمندي داشته‌باشيد. در صورتي كه از آن‌ها تقليد نكرده و سبك و صداي مخصوص و منحصر‌به‌فرد خود را داشته باشيد، علاوه بر تماير مي‌توانيد توجه مخاطبان خاصي را به سمت خود جلب كنيد. ممكن است مخاطبان در ابتدا براي كسب اطلاعات به محتواي شما مراجعه كنند، اما اين هويت، لحن و شخصيت شماست كه آنان را به مراجعه‌ي مجدد ترغيب مي‌كند.

با مخاطبان خود در تعامل باشيد.

تنها در صورتي كه پس از توليد و انتشار محتوا، نظرات و پيشنهادات كاربران را خوانده و به سوالات آنان پاسخ دهيد و به عبارتي با آنان در تعامل باشيد، مي‌توانيد رضايت و اعتماد آنان را جلب كنيد. در صورت نياز لازم است محتوا را به‌روزرساني كرده و مخاطبان را از آن آگاه كنيد. همچنين مهم است كه آن‌ها را به ارائه‌ي بازخورد تشويق كنيد. از اين طريق مي‌توانيد بخشي از سوالات و ابهامات خود را پاسخ داده و در راستاي جلب رضايت آنان اقدام كنيد.

مهارت‌هاي خود را بهبود دهيد.

براي موفقيت در توليد محتوا بايد همواره سعي كنيد علاوه بر كسب اطلاعات بيشتر در زمينه‌ي موضوعات تخصصي و مرتبط، در راستاي افزايش و بهبود مستمر مهارت‌هاي خود در نوشتن تلاش كنيد. در اين راستا مي‌توانيد از كتاب‌ها و مقالات آموزشي كمك بگيريد تا بتوانيد بهترين سبك و نوع نگارش را انتخاب كرده و آن را با كمترين اشتباه پياده كنيد.

از ديدگاه مخاطب بنويسيد.

پيش از نوشتن مقالات سعي كنيد خود را جاي مخاطب تصور كرده و به نوعي بنويسيد كه حس درك و همدلي به او القا شود. به عبارتي ديگر نبايد در نوشتن از خودتان يا توانايي‌هاي‌تان تعريف كنيد، بلكه بايد در ابتدا به چالش يا نياز مخاطب اشاره كرده و سپس خدمات يا اطلاعات ارزشمند خود را در قالب پيشنهاد يا راه‌حل بيان نماييد.

بر نوشتن محتواي ترغيب كننده تمركز كنيد.

معمولاً هدف از بازاريابي محتوا و كپي‌رايتينگ ترغيب مخاطبان جهت اقدام به انجام عملي خاص است. كيفيت محتوا و نوع نگارش و انتشار آن از جمله عواملي هستند كه مخاطب را به دنبال كردن مطالب و متقاعد كردن آنان به گرفتن تصميمي خاص ترغيب مي‌كنند. اين كار با طراحي CTA هاي جذاب با سهولت بيش‌تري انجام مي‌شود.

محتوا را ارزيابي كنيد.

ارزيابي اثربخشي يك محتوا با توجه به شاخص‌هاي ارزيابي عملكرد مورد نظر و ميزان تحقق اهداف كسب و كار ضروري است. براي مثال، اگر مخاطبان بر عنوان‌هاي نوعي از محتوا بيشتر كليك كنند، آن را در شبكه‌هاي اجتماعي خود به اشتراك بگذارند، بپسندند، نظرات خود را بيش‌تر در آن مورد بيان كنند و به طور كلي نرخ تبديل آن محتوا بالا باشد، توليدكننده‌ي محتوا درمي‌يابد كه اين نوع مطالب بيش‌تر مورد پسند مخاطبان بوده و بيش‌تر به آن حوزه مي‌پردازد.

يكي از خدمات آژانس ديجيتال ماركتينگ ماكان، توليد محتواي مناسب و تاثيرگذار براي كسب و كار شماست تا ضمن بهينه‌سازي موتورهاي جستجو بتوانيد ترافيك وب‌سايت خود را افزايش داده، Lead توليد كنيد و در نهايت نرخ بازگشت سرمايه يا ROI خود را افزايش دهيد.

منبع: آژانس ديجيتال ماركتينگ ماكان

بازدید : 309
11 زمان : 1399:2

در بلاگ‌هاي پيشين پيرامون تدوين استراتژي و انواع مختلف استراتژي‌هاي قيمت‌گذاري و فروش سخن گفتيم. در اين بلاگ قصد داريم يك گام به عقب برداشته و به مرحله قبل از تدوين استراتژي باز گرديم. زماني كه محيط بيروني بنگاه به دقت مورد بررسي قرار مي‌گيرد. درك عميق از صنعتي كه شركت در آن فعاليت مي‌كند، نقطه شروع طراحي استراتژي است.

چارچوب پنج نيروي رقابتي پورتر

در بلاگ‌هاي پيشين محيط بيروني كسب‌و‌كار را از طريق مدل PESTLE بررسي نموديم. حال مي‌خواهيم با محدود كردن محيط خارجي به نزديك بنگاه، ميزان جذابيت صنعتي كه شركت در آن فعاليت مي‌كند را مشخص نماييم. چارچوب رقابتي پورتر كه توسط مايكل پورتر در اواخر دهه 1970 ارائه شد، ابزاري است كه سودآوري يك صنعت را براساس پنج نيروي رقابتي مشخص مي‌نمايد.

در ادامه اين پنج نيروي رقابتي و نقش آن‌ها در تعيين جذابيت صنعت براي فعاليت را با جزئيات بيشتري بررسي مي‌نماييم.

محصولات جايگزين

وجود كالاهاي جايگزين، جذابيت يك صنعت را به شدت تحت تاثير قرار مي‌دهد. يكي از نكاتي كه در انتخاب صنعتي كه قصد فعاليت در آن را داريد، بسيار حائز اهميت است وجود محصولات جايگزين است. قيمتي كه مشتريان مايل هستند براي يك محصول يا خدمت بپردازند، تا حد زيادي به موجود بودن محصولات جايگزين وابسته است. وجود جايگزين‌هاي نزديك به اين معنا است كه در صورت افزايش قيمت محصول، مشتريان حساس به قيمت، به كالاهاي جايگزين روي خواهند آورد. در حقيقت كشش قيمتي تقاضا، بالا است. با گسترش روز افزون اينترنت، طيف وسيعي از كالاهاي جايگزين براي صنايع مختلف از جمله آژانس‌هاي مسافرتي، روزنامه‌ها و… فراهم شد. به دليل محصولات جايگزين اينترنتي و وجود رقابت شديد، اقيانوس سرخ رقابتي ايجاد شد كه حاشيه سود فعالان صنعت را به شدت تحت تاثير قرار داد.

تهديد ورود تازه‌واردها

چنانچه بازدهي سرمايه يك صنعت بيشتر از هزينه‌‌هاي سرمايه‌گذاري در آن باشد، به آهنربايي تبديل مي‌شود كه تازه‌واردان زيادي را به خود جذب خواهد كرد. هرچه ورود به يك صنعت كم هزينه‌تر باشد، به عبارتي موانع ورودي مانند الزامات سرمايه يا قوانين محدودكننده چنداني در صنعت اعمال نشود، شركت‌هاي بيشتري وارد حوزه رقابتي شده و ميزان سود تقسيم‌شده را كاهش مي‌دهند. براي مثال در حوزه پرتاب ماهواره به دليل هزينه‌هاي بالاي توليد راكت‌ها و امكانات پرتاب، احتمال ورود شركت‌هاي جديد بسيار محدود است. در مقابل هزينه راه اندازي كسب‌و‌كارهاي اينترنتي جديد، بسيار پايين مي‌باشد. به همين علت، شاهد طيف وسيعي از خدمات و تجارت‌هاي آنلاين هستيم كه در زمينه‌هاي مختلف توسعه داده شده‌ و گسترش يافته‌اند.

رقابت ميان رقباي موجود

در بيشتر صنايع، شدت رقابت ميان بنگاه‌هاي موجود، ميزان سودآوري را تعيين مي‌كند. در بازارهايي كه رقابت قيمتي ميان بازيگران صنعت در جريان است، عكس العمل فعالان صنعت در برابر ورود رقباي جديد، مي‌تواند شامل كاهش قيمت‌هاي تهاجمي (گاهي حتي زير سطح هزينه‌ها) باشد. علاوه بر رقابت قيمتي، در برخي صنايع ممكن است رقابت بر تبليغات، تمايز يا نوآوري متمركز باشد.

قدرت چانه‌زني تامين‌كنندگان

تمام بنگاه‌هاي يك صنعت، در دو نقش فعاليت دارند: خريدار و فروشنده. مواد خام اوليه، نيروي كار، سرمايه و … توسط آنها خريداري و در عين حال كالا و محصولات نهايي به مشتريان فروخته مي‌شود. توانايي بنگاه‌ها در تامين مواد اوليه با هزينه كمتر نسبت به رقبا و ارتباط طولاني مدت و پايدار با تامين‌كننده‌ها، در تعيين جذابيت آن صنعت بسيار حائز اهميت است. به عنوان خريدار در يك صنعت، چنانچه بتوانيد دست بالا را در معاملات با تامين‌كنندگان داشته باشيد، با هزينه تمام شده كمتري مواجه خواهيد شد.

قدرت چانه‌زني خريداران

اين حالت دقيقا مشابه تحليل رابطه توليدكنندگان و تامين‌كنندگان است. با اين تفاوت كه در اين شرايط، بنگاه نقش تامين‌كننده و مشتري نقش خريدار را ايفا مي‌كند. ميزان حساسيت خريداران در يك صنعت به عواملي مانند شدت رقابت، اهميت محصول براي خريدار و ميزان تمايز آن بستگي دارد.

چارچوب رقابتي پورتر، امكاني را براي شناسايي و درك نيروهاي رقابتي صنعت فراهم مي‌كند كه از طريق آن مديران كسب‌و‌كار قادر خواهند بود با تدوين استراتژي مناسب، بنگاه را در وضعيتي قرار دهند كه برآيند نيروهاي رقابتي در ضعيف‌ترين حالت ممكن باشد. شركت تبليغاتي مات، با ارائه كليه خدمات تبليغاتي، كسب‌و‌كار شما را در تدوين استراتژي درست بازاريابي و كسب مزيت رقابتي ياري مي‌كند.

منبع: شركت تبليغاتي مات

بازدید : 306
11 زمان : 1399:2

دنياي بازاريابي دنيايي جذاب با پيچيدگي‌هاي مخصوص به خودش است اما در اين ميان استراتژي‌هايي وجود دارد كه كار را براي كسب‌وكارها راحت‌تر و آن‌ها را به نتيجه دلخواه‌شان نزديك‌تر كرده است. در اين بلاگ قصد داريم به دو استراتژي كاربردي بازاريابي Push و Pull يا همان فشار و كشش بپردازيم. به بيان عاميانه استراتژي Push يا فشار به هل دادن محصول به سمت مشتري و Pull يا كشش به كشيدن و جذب مشتري به سمت محصول، اشاره دارد. در ادامه به صورت مفصل‌تر به اين دو استراتژي ميردازيم.

بازاريابي فشار يا Push

بازاريابي فشار يا Push مفهومي است كه در دهه 70 ميلادي پا گرفت. در اين مدل از بازاريابي، كسب‌وكارها تلاش مي‌كنند تا محصولات‌شان را براي مشتريان عرضه كنند. بازاريابي فشار، استراتژي خوبي براي كسب‌وكارهاي نوپا است و اين امكان را ايجاد مي‌كند تا مشتري با محصولات و به طور كلي برند، آشنايي پيدا كند و به نوعي جايگاه كسب‌وكار را در ميان ديگر رقبا پيدا كند. براي توسعه استراتژي بازاريابي فشار كسب‌و‌كارها بايد تمركزشان را روي يك نقطه بگذارند و در نهايت با يك گزينه به تبليغات‌شان جهت بدهند. نگاه بازاريابي فشار يا Push Marketing روي افزايش فروش در كوتاه‌مدت است. براي موفقيت در اين مدل از بازاريابي نياز است تا از چندين كانال براي تبليغات و رساندن پيام برندها به مخاطبان استفاده كرد. اين نوع از بازاريابي بيشتر به بازاريابي برون‌گرا يا Outbound Marketing شباهت دارد. در اين نوع از بازاريابي نيز از روش‌هاي سنتي‌تر استفاده مي‌شود و اين كسب‌وكارها هستند كه به دنبال مشتري‌ها مي‌گردند. هدف اصلي اين روش، افزايش آگاهي در مشتري و ايجاد موقعيتي است كه او را در لحظه اول حقيقت قرار بدهد. تبليغات بنري و بازاريابي ايميلي يا ايميل ماركتينگ از راه‌هاي مورد توجه در Push Marketing است.

بازاريابي كشش يا Pull

بازاريابي كششي بي‌شباهت به بازاريابي درون‌گرا يا Inbound Marketing نيست. در اين مدل برعكس مدل قبل، اين خود مخاطبان هستند كه به سمت كسب‌وكارها جذب مي‌شوند. بازاريابي كششي مناسب كسب‌وكارهايي است كه به يك بلوغ نسبي رسيده‌اند و جايگاه‌شان را در ميان ديگر رقبا پيدا كرده‌اند. در بازاريابي كششي، هدف اصليهدايت Lead هاي بيشتر به سمت قيف‌فروش و كسب مشتريان وفادار است. Pull Marketing يكي از روش‌هاي مورد علاقه برندهاي معتبر و باارزش دنيا است. توجه به بازاريابي انبوه يا Mass Marketing و استفاده از تاكتيك بازاريابي دهان‌به‌دهان دو گزاره مورد توجه در بازاريابي كششي هستند. تبليغات ATL يا Above the Line و همچنين BTL يا Below the Line از ديگر روش‌هاي مرسوم براي به‌كارگيري در بازاريابي فشار هستند. هدف نهايي اين استراتژي افزايش و حفظ وفاداري در مشتري و ايجاد اينگيجمنت او با كسب‌وكارها است. يكي از بزرگ‌ترين مزاياي اين استراتژي به نسيت روش‌هاي سنتي‌تر، نياز به تلاش و هزينه كم‌تر است.

تركيب بازاريابي Push و Pull

همان‌طور كه بالاتر اشاره كرديم، Push Marketing زماني مناسب است كه مخاطب هيچ‌ ايده‌اي نسبت به محصولات، خدمات و به طور كلي برند شما ندارد و البته براي برقراري ارتباط دوباره با مشترياني كه از دست داده‌ايد نيز مناسب است و به طور كلي فروش‌تان را افزايش مي‌دهد. Pull Marketing مناسب زماني است كه مي‌خواهيد مشتري را به نقطه‌اي برسانيد كه به خريد از ما بيانديشد و تصميم خودش را عملي كند. در وهله اول و براي شروع، بهتر است از بازاريابي فشار استفاده كنيد و بعد از شناسايي مخاطب و ايجاد آگاهي در او، استراتژي‌تان را تغيير بدهيد و از بازاريابي كششي استفاده كنيد و منتظر بمانيد تا خود مشتري بر اساس نيازهايش به شما سر بزند. با نگاهي به كسب‌وكارهاي موفق هم مي‌توان گفت كه عموما تركيب اين دو استراتژي، نتيجه بهتري را براي‌شان به ارمغان آورده است. با بهره‌گيري از مزاياي هر دو استراتژي بازاريابي فشار و كشش، خصوصا در بازاريابي محتوايي مي‌توان انتظار توليد ترافيك بيشتري داشت.

آژانس ديجيتال ماركتينگ ماكان با تدوين مناسب‌ترين استراتژي براي كسب‌وكارتان، شما را تا رسيدن به موفقيت و كسب نتيجه دلخواه، همراهي مي‌كند.

منبع: آژانس ديجيتال ماركتينگ ماكان

تعداد صفحات : 10

درباره ما
موضوعات
آمار سایت
  • کل مطالب : 101
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 29
  • بازدید کننده امروز : 1
  • باردید دیروز : 34
  • بازدید کننده دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 796
  • بازدید ماه : 1261
  • بازدید سال : 3156
  • بازدید کلی : 56971
  • <
    پیوندهای روزانه
    آرشیو
    اطلاعات کاربری
    نام کاربری :
    رمز عبور :
  • فراموشی رمز عبور؟
  • خبر نامه


    معرفی وبلاگ به یک دوست


    ایمیل شما :

    ایمیل دوست شما :



    کدهای اختصاصی