دنياي بازاريابي دنيايي جذاب با پيچيدگيهاي مخصوص به خودش است اما در اين ميان استراتژيهايي وجود دارد كه كار را براي كسبوكارها راحتتر و آنها را به نتيجه دلخواهشان نزديكتر كرده است. در اين بلاگ قصد داريم به دو استراتژي كاربردي بازاريابي Push و Pull يا همان فشار و كشش بپردازيم. به بيان عاميانه استراتژي Push يا فشار به هل دادن محصول به سمت مشتري و Pull يا كشش به كشيدن و جذب مشتري به سمت محصول، اشاره دارد. در ادامه به صورت مفصلتر به اين دو استراتژي ميردازيم.
بازاريابي فشار يا Push
بازاريابي فشار يا Push مفهومي است كه در دهه 70 ميلادي پا گرفت. در اين مدل از بازاريابي، كسبوكارها تلاش ميكنند تا محصولاتشان را براي مشتريان عرضه كنند. بازاريابي فشار، استراتژي خوبي براي كسبوكارهاي نوپا است و اين امكان را ايجاد ميكند تا مشتري با محصولات و به طور كلي برند، آشنايي پيدا كند و به نوعي جايگاه كسبوكار را در ميان ديگر رقبا پيدا كند. براي توسعه استراتژي بازاريابي فشار كسبوكارها بايد تمركزشان را روي يك نقطه بگذارند و در نهايت با يك گزينه به تبليغاتشان جهت بدهند. نگاه بازاريابي فشار يا Push Marketing روي افزايش فروش در كوتاهمدت است. براي موفقيت در اين مدل از بازاريابي نياز است تا از چندين كانال براي تبليغات و رساندن پيام برندها به مخاطبان استفاده كرد. اين نوع از بازاريابي بيشتر به بازاريابي برونگرا يا Outbound Marketing شباهت دارد. در اين نوع از بازاريابي نيز از روشهاي سنتيتر استفاده ميشود و اين كسبوكارها هستند كه به دنبال مشتريها ميگردند. هدف اصلي اين روش، افزايش آگاهي در مشتري و ايجاد موقعيتي است كه او را در لحظه اول حقيقت قرار بدهد. تبليغات بنري و بازاريابي ايميلي يا ايميل ماركتينگ از راههاي مورد توجه در Push Marketing است.
بازاريابي كشش يا Pull
بازاريابي كششي بيشباهت به بازاريابي درونگرا يا Inbound Marketing نيست. در اين مدل برعكس مدل قبل، اين خود مخاطبان هستند كه به سمت كسبوكارها جذب ميشوند. بازاريابي كششي مناسب كسبوكارهايي است كه به يك بلوغ نسبي رسيدهاند و جايگاهشان را در ميان ديگر رقبا پيدا كردهاند. در بازاريابي كششي، هدف اصليهدايت Lead هاي بيشتر به سمت قيففروش و كسب مشتريان وفادار است. Pull Marketing يكي از روشهاي مورد علاقه برندهاي معتبر و باارزش دنيا است. توجه به بازاريابي انبوه يا Mass Marketing و استفاده از تاكتيك بازاريابي دهانبهدهان دو گزاره مورد توجه در بازاريابي كششي هستند. تبليغات ATL يا Above the Line و همچنين BTL يا Below the Line از ديگر روشهاي مرسوم براي بهكارگيري در بازاريابي فشار هستند. هدف نهايي اين استراتژي افزايش و حفظ وفاداري در مشتري و ايجاد اينگيجمنت او با كسبوكارها است. يكي از بزرگترين مزاياي اين استراتژي به نسيت روشهاي سنتيتر، نياز به تلاش و هزينه كمتر است.
تركيب بازاريابي Push و Pull
همانطور كه بالاتر اشاره كرديم، Push Marketing زماني مناسب است كه مخاطب هيچ ايدهاي نسبت به محصولات، خدمات و به طور كلي برند شما ندارد و البته براي برقراري ارتباط دوباره با مشترياني كه از دست دادهايد نيز مناسب است و به طور كلي فروشتان را افزايش ميدهد. Pull Marketing مناسب زماني است كه ميخواهيد مشتري را به نقطهاي برسانيد كه به خريد از ما بيانديشد و تصميم خودش را عملي كند. در وهله اول و براي شروع، بهتر است از بازاريابي فشار استفاده كنيد و بعد از شناسايي مخاطب و ايجاد آگاهي در او، استراتژيتان را تغيير بدهيد و از بازاريابي كششي استفاده كنيد و منتظر بمانيد تا خود مشتري بر اساس نيازهايش به شما سر بزند. با نگاهي به كسبوكارهاي موفق هم ميتوان گفت كه عموما تركيب اين دو استراتژي، نتيجه بهتري را برايشان به ارمغان آورده است. با بهرهگيري از مزاياي هر دو استراتژي بازاريابي فشار و كشش، خصوصا در بازاريابي محتوايي ميتوان انتظار توليد ترافيك بيشتري داشت.
آژانس ديجيتال ماركتينگ ماكان با تدوين مناسبترين استراتژي براي كسبوكارتان، شما را تا رسيدن به موفقيت و كسب نتيجه دلخواه، همراهي ميكند.
منبع: آژانس ديجيتال ماركتينگ ماكان
دنياي بازاريابي دنيايي جذاب با پيچيدگيهاي مخصوص به خودش است اما در اين ميان استراتژيهايي وجود دارد كه كار را براي كسبوكارها راحتتر و آنها را به نتيجه دلخواهشان نزديكتر كرده است. در اين بلاگ قصد داريم به دو استراتژي كاربردي بازاريابي Push و Pull يا همان فشار و كشش بپردازيم. به بيان عاميانه استراتژي Push يا فشار به هل دادن محصول به سمت مشتري و Pull يا كشش به كشيدن و جذب مشتري به سمت محصول، اشاره دارد. در ادامه به صورت مفصلتر به اين دو استراتژي ميردازيم.
بازاريابي فشار يا Push
بازاريابي فشار يا Push مفهومي است كه در دهه 70 ميلادي پا گرفت. در اين مدل از بازاريابي، كسبوكارها تلاش ميكنند تا محصولاتشان را براي مشتريان عرضه كنند. بازاريابي فشار، استراتژي خوبي براي كسبوكارهاي نوپا است و اين امكان را ايجاد ميكند تا مشتري با محصولات و به طور كلي برند، آشنايي پيدا كند و به نوعي جايگاه كسبوكار را در ميان ديگر رقبا پيدا كند. براي توسعه استراتژي بازاريابي فشار كسبوكارها بايد تمركزشان را روي يك نقطه بگذارند و در نهايت با يك گزينه به تبليغاتشان جهت بدهند. نگاه بازاريابي فشار يا Push Marketing روي افزايش فروش در كوتاهمدت است. براي موفقيت در اين مدل از بازاريابي نياز است تا از چندين كانال براي تبليغات و رساندن پيام برندها به مخاطبان استفاده كرد. اين نوع از بازاريابي بيشتر به بازاريابي برونگرا يا Outbound Marketing شباهت دارد. در اين نوع از بازاريابي نيز از روشهاي سنتيتر استفاده ميشود و اين كسبوكارها هستند كه به دنبال مشتريها ميگردند. هدف اصلي اين روش، افزايش آگاهي در مشتري و ايجاد موقعيتي است كه او را در لحظه اول حقيقت قرار بدهد. تبليغات بنري و بازاريابي ايميلي يا ايميل ماركتينگ از راههاي مورد توجه در Push Marketing است.
بازاريابي كشش يا Pull
بازاريابي كششي بيشباهت به بازاريابي درونگرا يا Inbound Marketing نيست. در اين مدل برعكس مدل قبل، اين خود مخاطبان هستند كه به سمت كسبوكارها جذب ميشوند. بازاريابي كششي مناسب كسبوكارهايي است كه به يك بلوغ نسبي رسيدهاند و جايگاهشان را در ميان ديگر رقبا پيدا كردهاند. در بازاريابي كششي، هدف اصليهدايت Lead هاي بيشتر به سمت قيففروش و كسب مشتريان وفادار است. Pull Marketing يكي از روشهاي مورد علاقه برندهاي معتبر و باارزش دنيا است. توجه به بازاريابي انبوه يا Mass Marketing و استفاده از تاكتيك بازاريابي دهانبهدهان دو گزاره مورد توجه در بازاريابي كششي هستند. تبليغات ATL يا Above the Line و همچنين BTL يا Below the Line از ديگر روشهاي مرسوم براي بهكارگيري در بازاريابي فشار هستند. هدف نهايي اين استراتژي افزايش و حفظ وفاداري در مشتري و ايجاد اينگيجمنت او با كسبوكارها است. يكي از بزرگترين مزاياي اين استراتژي به نسيت روشهاي سنتيتر، نياز به تلاش و هزينه كمتر است.
تركيب بازاريابي Push و Pull
همانطور كه بالاتر اشاره كرديم، Push Marketing زماني مناسب است كه مخاطب هيچ ايدهاي نسبت به محصولات، خدمات و به طور كلي برند شما ندارد و البته براي برقراري ارتباط دوباره با مشترياني كه از دست دادهايد نيز مناسب است و به طور كلي فروشتان را افزايش ميدهد. Pull Marketing مناسب زماني است كه ميخواهيد مشتري را به نقطهاي برسانيد كه به خريد از ما بيانديشد و تصميم خودش را عملي كند. در وهله اول و براي شروع، بهتر است از بازاريابي فشار استفاده كنيد و بعد از شناسايي مخاطب و ايجاد آگاهي در او، استراتژيتان را تغيير بدهيد و از بازاريابي كششي استفاده كنيد و منتظر بمانيد تا خود مشتري بر اساس نيازهايش به شما سر بزند. با نگاهي به كسبوكارهاي موفق هم ميتوان گفت كه عموما تركيب اين دو استراتژي، نتيجه بهتري را برايشان به ارمغان آورده است. با بهرهگيري از مزاياي هر دو استراتژي بازاريابي فشار و كشش، خصوصا در بازاريابي محتوايي ميتوان انتظار توليد ترافيك بيشتري داشت.
آژانس ديجيتال ماركتينگ ماكان با تدوين مناسبترين استراتژي براي كسبوكارتان، شما را تا رسيدن به موفقيت و كسب نتيجه دلخواه، همراهي ميكند.