قدمت داستانسرايي به زماني باز ميگردد كه انسانها توانستند با هم تعامل برقرار كنند. همهي ما حتماً بارها تحت تاثير داستانها و شخصيتهاي مختلفشان قرار گرفته و با آنها ارتباط عاطفي بسياري برقرار كردهايم. حتي برخي داستانها به الگوي زندگي افراد تبديل شده و بخش بزرگي از زندگي انسانها را تشكيل ميدهند. هدف و چالش اصلي كسب و كارها از پيادهسازي استراتژي برندينگ، ايجاد چنين ارتباط ماندگار و اثرگذاري ميان برند و مشتريان است. هر برند در نظر مخاطبان داراي شخصيت و هويتي منحصربهفرد است. در اين مقاله و مقاله بعدي قصد داريم شما را با 12 آركتايپ يا كهن الگوي شخصيتي براي برندها آشنا كنيم. اين آركتايپها توسط يونگ، روانشناس سوييسي مطرح شده اند.
1.آركتايپ معصوم (The Innocent)
آركتايپ معصوم، شاد و سرحال و بيرياست و زندگي را ساده ميگيرد. هميشه سعي دارد خوشبين و قابل اعتماد باشد. اين خوشبيني سبب شده از موانع هراس نداشته باشند. آنها همواره شفاف عمل ميكنند.
- هدف: شاد بودن
- استراتژي: درست انجام دادن تمام وظايف
- بزرگترين ترس: انجام كارهاي غير اخلاقي و ايجاد انرژي منفي در جهان
- شخصيتها: خوشبين، معصوم، مشوق
مشتريان و طرفداران برند معصوم، عاشق اخلاقمداري و سادگي آن هستند و تبليغات بسيار پيچيده و اغراقآميز آنها را از برند دور ميسازد. اين برندها از تصاوير طبيعي و عاري از هرنوع پيچيدگي در تبليغات استفاده كرده و لحن ساده و مثبتي دارند. اين آركتايپ ميتواند مناسب برندهايي باشد كه كودكان را مخاطب قرار ميدهند. برند Dove مثال معروفي از آركتايپ معصوم است.
2.آركتايپ قهرمان (The Hero)
آركتايپ قهرمان، جنگجو است و ميخواهد همواره برنده باشد. قهرمان شخصيت محكمي دارد، عاشق چالش است و در برابر چالشها و مشكلات شجاعانه ايستادگي ميكند.
- هدف: بهترين بودن در راستاي بهبود جهان
- استراتژي: رقابت دائم و همواره قويتر بودن
- بزرگترين ترس: عقب ماندن از رقبا يا شكست در برابر آنان
- شخصيتها: پيشرو، مربي، جسور
برندهاي قهرمان همواره تلاش ميكنند تا با تمام قوا بهترين بمانند و از طريق ارائهي محصولات با كيفيت، از رقبا پيشي گرفته و اعتماد مشتريان خود را جلب كنند. برند قهرمان از رنگها و تصاويري كه نمايانگر قدرت باشند در تبليغات خود استفاده ميكند. BMW مثال خوبي از آركتايپ برند قهرمان هستند.
3.آركتايپ انسان معمولي (The Regular Guy)
آركتايپ انسان معمولي، فروتن، اجتماعي، واقعگرا، همدل و مستقل است. از نظر انسان معمولي، مرد و زن از حقوق مساوي برخوردارند. آنها تمايل دارند به گروهي خاص تعلق داشته باشند و از تنها ماندن هراس دارند.
- هدف: القاي احساس تعلق خاطر به افراد
- استراتژي: تواضع و فروتني
- بزرگترين ترس: از ديگران جا ماندن يا تنها ماندن
- شخصيتها: واقعگرا، دموكرات، رفيق و همراه
تصوير برند با آركتايپ انسان معمولي، صادق و قابل اعتماد است. اين برندها به فروتني و تواضع خود افتخار ميكنند. هدف آركتايپ برند انسان معمولي اين است كه با تمام مشتريان به صورت يكسان و عادلانه ارتباط برقرار كند و خود را در سطح مشتريان ميداند. رفتار متواضعانه اين برندها باعث شده كه از نگاه بالاتر به مشتريان نگاه نكنند و ضمن درك نيازها و خواستههاي مشتريان، با رفتاري صميمي و دوستانه، اعتماد آنان را جلب كنند. اين آركتايپ مناسب برندهايي است كه تلاش دارند حس تعلق خاطر را همراه با آسايش، امنيت، كاربردي بودن و راحتي در استفاده از محصول را به مشتريان القا كنند. برند Levi’s نمونهاي از اين آركتايپ است.
4.آركتايپ مراقبتكننده (The Caregiver)
آركتايپ مراقبتكننده يا پرستار، خود را تا حد زيادي وقف ديگران كرده و به آنان اهميت ميدهد. اين آركتايپ بخشنده است و خودبيني برايش مفهومي ندارد. گاهي مانند يك فرشته مراقب و در باقي موارد در حال خدمت رساني به ديگران است.
- هدف: كمك كردن و اهميت دادن به ديگران
- استراتژي: محافظت از ديگران و خدمت رساني به آنان
- بزرگترين ترس: خودخواهي و ناسپاسي
- شخصيتها: حامي، پشتيبان، وكيل مدافع، پرورش دهنده
برندهايي با آركتايپ مراقبت كننده يا پرستار، به دنبال فراهم كردن امنيت مشتريان و حمايت آنها با استفاده از مديريت ارتباط با مشتري قوي و خدمات و سرويسهاي گوناگون هستند. تصوير برند حامي، يك تصوير دلسوز، بخشنده و قوي است و به افراد اين حس را القا ميكند كه مراقبت از شما براي برند ما ارزش بالايي دارد. اين برندها معمولا مناسب كسب وكارهايي هستند كه در حوزهي خانواده يا خدمات اجتماعي مانند درمان و سلامت فعاليت دارند. برندهاي محصولات مراقبت از كودكان مانند Johnson & Johnsonدر اين دسته قرار ميگيرند.
5.آركتايپ خالق (The Creator)
آركتايپ خالق، شخصيتي مخترع و نو انديش داشته و قدرت تخيل و روياپردازي بسيار قدرتمندي دارد. در عين معتبر بودن، دست به اعمال خارج از چارچوب و تكرار ميزند تا خلقي جديد صورت گيرد. از ريسك و ايدههاي تازه استقبال كرده و از خلق چيزهاي جديد كه قبلا وجود نداشتهاند، لذت ميبرد.
- هدف: تحقق بخشيدن به ايدهها
- استراتژي: گسترش مهارتهاي هنري
- بزرگترين ترس: داشتن ايدههاي متوسط و نداشتن آزادي عمل
- شخصيتها: هنري، خلاق، مخترع، ايدهآل گرا
برندهاي خالق معمولا در زمينههايي مانند طراحي، بازاريابي يا تكنولوژي كه نياز به اجراي ايدههاي جديد در آنها بسيار زياد است، فعاليت ميكنند. آنها اغلب خود را به عنوان كليد موفقيت در اجراي ايدههاي خلاق و بديع معرفي كرده و اعتبار خود را به رخ ميكشند. برند Apple مثال خوبي از آركتايپ برند خالق است.
6.آركتايپ كاشف(The Explorer)
آركتايپ كاشف، ماجراجو، متكي به نفس و مستقل است. راههاي متفاوتي را نسبت به ديگران انتخاب ميكند و به مسير بيشتر از مقصد اهميت ميدهد. يك جستجوگر هرگز به فكر استراحت نيست و همواره ديگران را به ابراز كردن خود به شكل آزادانه تشويق ميكند.
- هدف: تجربهي يك زندگي رضايت بخش و اصيل
- استراتژي: سفر، جستجو و كاوش براي تجربهي مسائل جديد در زندگي
- بزرگترين ترس: افتادن در تله و اجبار در اطاعت از ديگران
- شخصيتها: تك رو، كاوشگر، پيشگام
برندهايي با آركتايپ كاشف ميخواهند جهان را براي رضايت خود كشف كنند. اين برندها محصولاتي توليد ميكنند كه ترويجكنندهي فردگرايي، هيجان و وسيلهاي براي تجربهي رويدادهاي جديد باشد. محصولاتي مانند وسايل نقليه مخصوص آفرود يا لباسهاي ورزشي و تجهيزات مخصوص كوهنوردي ميتوانند در اين دسته قرار گيرند. تبليغات برندهاي كاشف اغلب در رابطه با طبيعت و تجربهي هيجان است. برند Redbull نمونهاي از يك برند كاشف و ماجراجوست.
براي اطلاع از 6 آركتايپ برند ديگر، در مقاله بعدي با ما همراه باشيد.
منبع: آژانس ديجيتال ماركتينگ ماكان
قدمت داستانسرايي به زماني باز ميگردد كه انسانها توانستند با هم تعامل برقرار كنند. همهي ما حتماً بارها تحت تاثير داستانها و شخصيتهاي مختلفشان قرار گرفته و با آنها ارتباط عاطفي بسياري برقرار كردهايم. حتي برخي داستانها به الگوي زندگي افراد تبديل شده و بخش بزرگي از زندگي انسانها را تشكيل ميدهند. هدف و چالش اصلي كسب و كارها از پيادهسازي استراتژي برندينگ، ايجاد چنين ارتباط ماندگار و اثرگذاري ميان برند و مشتريان است. هر برند در نظر مخاطبان داراي شخصيت و هويتي منحصربهفرد است. در اين مقاله و مقاله بعدي قصد داريم شما را با 12 آركتايپ يا كهن الگوي شخصيتي براي برندها آشنا كنيم. اين آركتايپها توسط يونگ، روانشناس سوييسي مطرح شده اند.
1.آركتايپ معصوم (The Innocent)
آركتايپ معصوم، شاد و سرحال و بيرياست و زندگي را ساده ميگيرد. هميشه سعي دارد خوشبين و قابل اعتماد باشد. اين خوشبيني سبب شده از موانع هراس نداشته باشند. آنها همواره شفاف عمل ميكنند.
- هدف: شاد بودن
- استراتژي: درست انجام دادن تمام وظايف
- بزرگترين ترس: انجام كارهاي غير اخلاقي و ايجاد انرژي منفي در جهان
- شخصيتها: خوشبين، معصوم، مشوق
مشتريان و طرفداران برند معصوم، عاشق اخلاقمداري و سادگي آن هستند و تبليغات بسيار پيچيده و اغراقآميز آنها را از برند دور ميسازد. اين برندها از تصاوير طبيعي و عاري از هرنوع پيچيدگي در تبليغات استفاده كرده و لحن ساده و مثبتي دارند. اين آركتايپ ميتواند مناسب برندهايي باشد كه كودكان را مخاطب قرار ميدهند. برند Dove مثال معروفي از آركتايپ معصوم است.
2.آركتايپ قهرمان (The Hero)
آركتايپ قهرمان، جنگجو است و ميخواهد همواره برنده باشد. قهرمان شخصيت محكمي دارد، عاشق چالش است و در برابر چالشها و مشكلات شجاعانه ايستادگي ميكند.
- هدف: بهترين بودن در راستاي بهبود جهان
- استراتژي: رقابت دائم و همواره قويتر بودن
- بزرگترين ترس: عقب ماندن از رقبا يا شكست در برابر آنان
- شخصيتها: پيشرو، مربي، جسور
برندهاي قهرمان همواره تلاش ميكنند تا با تمام قوا بهترين بمانند و از طريق ارائهي محصولات با كيفيت، از رقبا پيشي گرفته و اعتماد مشتريان خود را جلب كنند. برند قهرمان از رنگها و تصاويري كه نمايانگر قدرت باشند در تبليغات خود استفاده ميكند. BMW مثال خوبي از آركتايپ برند قهرمان هستند.
3.آركتايپ انسان معمولي (The Regular Guy)
آركتايپ انسان معمولي، فروتن، اجتماعي، واقعگرا، همدل و مستقل است. از نظر انسان معمولي، مرد و زن از حقوق مساوي برخوردارند. آنها تمايل دارند به گروهي خاص تعلق داشته باشند و از تنها ماندن هراس دارند.
- هدف: القاي احساس تعلق خاطر به افراد
- استراتژي: تواضع و فروتني
- بزرگترين ترس: از ديگران جا ماندن يا تنها ماندن
- شخصيتها: واقعگرا، دموكرات، رفيق و همراه
تصوير برند با آركتايپ انسان معمولي، صادق و قابل اعتماد است. اين برندها به فروتني و تواضع خود افتخار ميكنند. هدف آركتايپ برند انسان معمولي اين است كه با تمام مشتريان به صورت يكسان و عادلانه ارتباط برقرار كند و خود را در سطح مشتريان ميداند. رفتار متواضعانه اين برندها باعث شده كه از نگاه بالاتر به مشتريان نگاه نكنند و ضمن درك نيازها و خواستههاي مشتريان، با رفتاري صميمي و دوستانه، اعتماد آنان را جلب كنند. اين آركتايپ مناسب برندهايي است كه تلاش دارند حس تعلق خاطر را همراه با آسايش، امنيت، كاربردي بودن و راحتي در استفاده از محصول را به مشتريان القا كنند. برند Levi’s نمونهاي از اين آركتايپ است.
4.آركتايپ مراقبتكننده (The Caregiver)
آركتايپ مراقبتكننده يا پرستار، خود را تا حد زيادي وقف ديگران كرده و به آنان اهميت ميدهد. اين آركتايپ بخشنده است و خودبيني برايش مفهومي ندارد. گاهي مانند يك فرشته مراقب و در باقي موارد در حال خدمت رساني به ديگران است.
- هدف: كمك كردن و اهميت دادن به ديگران
- استراتژي: محافظت از ديگران و خدمت رساني به آنان
- بزرگترين ترس: خودخواهي و ناسپاسي
- شخصيتها: حامي، پشتيبان، وكيل مدافع، پرورش دهنده
برندهايي با آركتايپ مراقبت كننده يا پرستار، به دنبال فراهم كردن امنيت مشتريان و حمايت آنها با استفاده از مديريت ارتباط با مشتري قوي و خدمات و سرويسهاي گوناگون هستند. تصوير برند حامي، يك تصوير دلسوز، بخشنده و قوي است و به افراد اين حس را القا ميكند كه مراقبت از شما براي برند ما ارزش بالايي دارد. اين برندها معمولا مناسب كسب وكارهايي هستند كه در حوزهي خانواده يا خدمات اجتماعي مانند درمان و سلامت فعاليت دارند. برندهاي محصولات مراقبت از كودكان مانند Johnson & Johnsonدر اين دسته قرار ميگيرند.
5.آركتايپ خالق (The Creator)
آركتايپ خالق، شخصيتي مخترع و نو انديش داشته و قدرت تخيل و روياپردازي بسيار قدرتمندي دارد. در عين معتبر بودن، دست به اعمال خارج از چارچوب و تكرار ميزند تا خلقي جديد صورت گيرد. از ريسك و ايدههاي تازه استقبال كرده و از خلق چيزهاي جديد كه قبلا وجود نداشتهاند، لذت ميبرد.
- هدف: تحقق بخشيدن به ايدهها
- استراتژي: گسترش مهارتهاي هنري
- بزرگترين ترس: داشتن ايدههاي متوسط و نداشتن آزادي عمل
- شخصيتها: هنري، خلاق، مخترع، ايدهآل گرا
برندهاي خالق معمولا در زمينههايي مانند طراحي، بازاريابي يا تكنولوژي كه نياز به اجراي ايدههاي جديد در آنها بسيار زياد است، فعاليت ميكنند. آنها اغلب خود را به عنوان كليد موفقيت در اجراي ايدههاي خلاق و بديع معرفي كرده و اعتبار خود را به رخ ميكشند. برند Apple مثال خوبي از آركتايپ برند خالق است.
6.آركتايپ كاشف(The Explorer)
آركتايپ كاشف، ماجراجو، متكي به نفس و مستقل است. راههاي متفاوتي را نسبت به ديگران انتخاب ميكند و به مسير بيشتر از مقصد اهميت ميدهد. يك جستجوگر هرگز به فكر استراحت نيست و همواره ديگران را به ابراز كردن خود به شكل آزادانه تشويق ميكند.
- هدف: تجربهي يك زندگي رضايت بخش و اصيل
- استراتژي: سفر، جستجو و كاوش براي تجربهي مسائل جديد در زندگي
- بزرگترين ترس: افتادن در تله و اجبار در اطاعت از ديگران
- شخصيتها: تك رو، كاوشگر، پيشگام
برندهايي با آركتايپ كاشف ميخواهند جهان را براي رضايت خود كشف كنند. اين برندها محصولاتي توليد ميكنند كه ترويجكنندهي فردگرايي، هيجان و وسيلهاي براي تجربهي رويدادهاي جديد باشد. محصولاتي مانند وسايل نقليه مخصوص آفرود يا لباسهاي ورزشي و تجهيزات مخصوص كوهنوردي ميتوانند در اين دسته قرار گيرند. تبليغات برندهاي كاشف اغلب در رابطه با طبيعت و تجربهي هيجان است. برند Redbull نمونهاي از يك برند كاشف و ماجراجوست.
براي اطلاع از 6 آركتايپ برند ديگر، در مقاله بعدي با ما همراه باشيد.