يكي از عوامل اثرگذار در تدوين يك استراتژي موفق كسب و كار، آگاه بودن از عوامل داخلي و خارجي اثرگذار بر آن است. تحليل PESTEL در حقيقت يك قالب و ابزار تحليلي براي برنامهريزي استراتژيك كسب و كارهاست. از اين ابزار براي تحليل نيروهاي بزرگ خارجي اثرگذار بر سازمان استفاده ميشود. اگرچه كنترل اين نيروهاي خارجي از دست سازمان خارج است، اما ناديده شمردن اثرات بلند مدت آنها به شكست كسب و كار ميانجامد.
عبارت PESTEL مخفف واژههاي Political، Economic، Social، Technological، Environmental و Legal است كه در ادامه به توضيح اين فاكتورها ميپردازيم.
فاكتورهاي سياسي (Political)
اين عامل تعيين كنندهي ميزان تاثير دولت و سياستهاي آن بر يك سازمان يا صنعت خاص است. عوامل سياسي ميتواند شامل سياستهاي تجاري، معاملاتي، قوانين مالياتي، قوانين سرمايهگذاري، انتخابات و روندهاي سياسي، مشكلات سياسي و روابط داخلي كشور، فساد اقتصادي و عواملي از اين قبيل باشد. سازمانها بايد با آگاهي از اين عوامل، بتوانند خود را با شرايط فعلي محيط تطابق داده و استراتژي خود را با پيشبينيهاي سياسي آينده همگام سازند.
فاكتورهاي اقتصادي (Economical)
سياستها و ساختار اقتصادي و عوامل موثر بر اقتصاد يك جامعه، به همان نسبت بر چرخه اقتصادي درون سازمان و سودآوري آن اثر مستقيم دارند. اين عوامل شامل رشد اقتصادي، نرخ بهره، تورم، ماليات، روند جاري اقتصادي، پيشامدهاي فصلي، رشد و توسعه صنعت، نرخ صادرات و واردات، معاملات بين المللي و نرخ بين المللي تبديل ارز ميشوند. فاكتورهاي اقتصادي را ميتوان در دو دستهي اقتصاد خرد و كلان بررسي كرد. سياستهاي اقتصادي اجرا شده توسط دولتها براي مديريت نرخ تقاضا زيرمجموعهي اقتصاد كلان و روند عرضه و تقاضاي بازار و نحوهي خرج كردن درآمد توسط مردم، زير مجموعهي اقتصاد خرد قرار ميگيرند.
فاكتورهاي اجتماعي (Social)
عوامل اجتماعي كه اغلب متاثر از فرهنگ حاكم بر يك جامعه هستند، شامل عقايد و بينش كلي رايج ميان افراد آن جامعه بوده كه بر عملكرد سازمان و نوع محصولات و خدماتي كه ارائه ميكند، تاثير ميگذارند. خصوصيات دموگرافيك (مانند بازه سني، ميزان درآمد، سبك زندگي، موقعيت شغلي، آگاهي از سلامتي)، تصوير برند در جامعه، تابوهاي فرهنگي، مسائل اخلاقي، ترندهاي خريد، الگوهاي خريد مشتريان و تبليغات رايج، از جمله نمونههاي فاكتورهاي اجتماعي هستند.
فاكتورهاي مرتبط با تكنولوژي(Technology)
رشد و پيشرفت سريع تكنولوژي بر تمام فرآيندهاي سازمان از جمله بازاريابي محصولات تاثير ميگذارد. براي منطبق شدن با اين روند سريع و سوار شدن بر موج تكنولوژي، بايد به دنبال راههاي جديد ارائه خدمات، توليد محصولات و نحوهي توزيع آنها بوده و از روشهاي نويني مانند ديجيتال ماركتينگ براي تحقق اهداف گوناگون سازمان مانند آگاهي از برند، افزايش فروش، افزايش نرخ تبديل، افزايش نرخ بازگشت سرمايه، تعامل بيشتر با مخاطبان هدف و … بهره ببريد.
تكنولوژيهاي نوظهور، ميزان رشد و پذيرفته شدن تكنولوژي، تحقيقات و اختراعات، قوانين وضع شده در حوزه تكنولوژي، اطلاعات و ارتباطات و پيشرفتهاي رقباي موجود در صنعت در حوزه تكنولوژي، از جمله مثالهايي از فاكتورهاي تاثيرگذار تكنولوژيكي در صنعت هستند.
فاكتورهاي محيطي (Environmental)
در چند دههي اخير، عوامل محيطي بيش از پيش از اهميت خاصي برخوردار شدهاند. به عناون مثال، كمبود منابع مواد خام، آلودگيهاي زيست محيطي، توليد محصولات سبز و دوستدار محيط زيست، سياستهاي موجود جهت استفاده از منابع تجديد پذير و تمايل بيشتر مشتريان به استفاده از محصولاتي كه قابل بازيافت هستند و آسيب كمتري به محيط زيست ميرسانند، از جمله مواردي هستند كه لزوم اهميت دادن سازمانها به مسائل زيست محيطي را پررنگتر كردهاند. قوانين وضع شده در حوزهي محيط زيست، فاكتورهاي بومي، لزوم كاهش ردپاي كربن در تمامي صنايع، اثرات وارونگي هوا و … از ديگر فاكتورهاي محيطي موثر بر فعاليت يك سازمان هستند.
فاكتورهاي قانوني (Legal)
قوانين كنوني و آتي، قوانين بين المللي، قوانين استخدام، قوانين مالياتي، قوانين مرتبط با فساد و پولشويي، قوانين استاندارد، قوانين ايمني و سلامت، فرصتهاي برابر، استانداردهاي تبليغات، قوانين وضع شده در رابطه با حقوق مشتريان، قوانين برندينگ، قوانين مرتبط با محصول و قوانين وضع شده در رابطه با آن صنعت خاص، از جمله مواردي هستند كه عوامل قانوني موثر بر عملكرد يك كسب و كار را تشكيل دادهاند.
تحليل PESTEL در برنامهريزي استراتژيك كسب و كار، برنامهريزي بازاريابي، ايجاد تغييرات سازماني، توسعه محصول يا كسب و كار و تهيه گزارشات تحقيقاتي كاربرد دارد. اطلاعات حاصل از تحليل PESTEL در نهايت در تحليل SWOT براي ارزيابي فرصتها و تهديدها به كار ميرود، چرا كه با تحليل محيط بيروني كسب و كار، ميتوان استفاده از فرصتها را به حداكثر و تهديدهاي موجود را به حداقل رساند.
منبع: آژانس ديجيتال ماركتينگ ماكان
يكي از عوامل اثرگذار در تدوين يك استراتژي موفق كسب و كار، آگاه بودن از عوامل داخلي و خارجي اثرگذار بر آن است. تحليل PESTEL در حقيقت يك قالب و ابزار تحليلي براي برنامهريزي استراتژيك كسب و كارهاست. از اين ابزار براي تحليل نيروهاي بزرگ خارجي اثرگذار بر سازمان استفاده ميشود. اگرچه كنترل اين نيروهاي خارجي از دست سازمان خارج است، اما ناديده شمردن اثرات بلند مدت آنها به شكست كسب و كار ميانجامد.
عبارت PESTEL مخفف واژههاي Political، Economic، Social، Technological، Environmental و Legal است كه در ادامه به توضيح اين فاكتورها ميپردازيم.
فاكتورهاي سياسي (Political)
اين عامل تعيين كنندهي ميزان تاثير دولت و سياستهاي آن بر يك سازمان يا صنعت خاص است. عوامل سياسي ميتواند شامل سياستهاي تجاري، معاملاتي، قوانين مالياتي، قوانين سرمايهگذاري، انتخابات و روندهاي سياسي، مشكلات سياسي و روابط داخلي كشور، فساد اقتصادي و عواملي از اين قبيل باشد. سازمانها بايد با آگاهي از اين عوامل، بتوانند خود را با شرايط فعلي محيط تطابق داده و استراتژي خود را با پيشبينيهاي سياسي آينده همگام سازند.
فاكتورهاي اقتصادي (Economical)
سياستها و ساختار اقتصادي و عوامل موثر بر اقتصاد يك جامعه، به همان نسبت بر چرخه اقتصادي درون سازمان و سودآوري آن اثر مستقيم دارند. اين عوامل شامل رشد اقتصادي، نرخ بهره، تورم، ماليات، روند جاري اقتصادي، پيشامدهاي فصلي، رشد و توسعه صنعت، نرخ صادرات و واردات، معاملات بين المللي و نرخ بين المللي تبديل ارز ميشوند. فاكتورهاي اقتصادي را ميتوان در دو دستهي اقتصاد خرد و كلان بررسي كرد. سياستهاي اقتصادي اجرا شده توسط دولتها براي مديريت نرخ تقاضا زيرمجموعهي اقتصاد كلان و روند عرضه و تقاضاي بازار و نحوهي خرج كردن درآمد توسط مردم، زير مجموعهي اقتصاد خرد قرار ميگيرند.
فاكتورهاي اجتماعي (Social)
عوامل اجتماعي كه اغلب متاثر از فرهنگ حاكم بر يك جامعه هستند، شامل عقايد و بينش كلي رايج ميان افراد آن جامعه بوده كه بر عملكرد سازمان و نوع محصولات و خدماتي كه ارائه ميكند، تاثير ميگذارند. خصوصيات دموگرافيك (مانند بازه سني، ميزان درآمد، سبك زندگي، موقعيت شغلي، آگاهي از سلامتي)، تصوير برند در جامعه، تابوهاي فرهنگي، مسائل اخلاقي، ترندهاي خريد، الگوهاي خريد مشتريان و تبليغات رايج، از جمله نمونههاي فاكتورهاي اجتماعي هستند.
فاكتورهاي مرتبط با تكنولوژي(Technology)
رشد و پيشرفت سريع تكنولوژي بر تمام فرآيندهاي سازمان از جمله بازاريابي محصولات تاثير ميگذارد. براي منطبق شدن با اين روند سريع و سوار شدن بر موج تكنولوژي، بايد به دنبال راههاي جديد ارائه خدمات، توليد محصولات و نحوهي توزيع آنها بوده و از روشهاي نويني مانند ديجيتال ماركتينگ براي تحقق اهداف گوناگون سازمان مانند آگاهي از برند، افزايش فروش، افزايش نرخ تبديل، افزايش نرخ بازگشت سرمايه، تعامل بيشتر با مخاطبان هدف و … بهره ببريد.
تكنولوژيهاي نوظهور، ميزان رشد و پذيرفته شدن تكنولوژي، تحقيقات و اختراعات، قوانين وضع شده در حوزه تكنولوژي، اطلاعات و ارتباطات و پيشرفتهاي رقباي موجود در صنعت در حوزه تكنولوژي، از جمله مثالهايي از فاكتورهاي تاثيرگذار تكنولوژيكي در صنعت هستند.
فاكتورهاي محيطي (Environmental)
در چند دههي اخير، عوامل محيطي بيش از پيش از اهميت خاصي برخوردار شدهاند. به عناون مثال، كمبود منابع مواد خام، آلودگيهاي زيست محيطي، توليد محصولات سبز و دوستدار محيط زيست، سياستهاي موجود جهت استفاده از منابع تجديد پذير و تمايل بيشتر مشتريان به استفاده از محصولاتي كه قابل بازيافت هستند و آسيب كمتري به محيط زيست ميرسانند، از جمله مواردي هستند كه لزوم اهميت دادن سازمانها به مسائل زيست محيطي را پررنگتر كردهاند. قوانين وضع شده در حوزهي محيط زيست، فاكتورهاي بومي، لزوم كاهش ردپاي كربن در تمامي صنايع، اثرات وارونگي هوا و … از ديگر فاكتورهاي محيطي موثر بر فعاليت يك سازمان هستند.
فاكتورهاي قانوني (Legal)
قوانين كنوني و آتي، قوانين بين المللي، قوانين استخدام، قوانين مالياتي، قوانين مرتبط با فساد و پولشويي، قوانين استاندارد، قوانين ايمني و سلامت، فرصتهاي برابر، استانداردهاي تبليغات، قوانين وضع شده در رابطه با حقوق مشتريان، قوانين برندينگ، قوانين مرتبط با محصول و قوانين وضع شده در رابطه با آن صنعت خاص، از جمله مواردي هستند كه عوامل قانوني موثر بر عملكرد يك كسب و كار را تشكيل دادهاند.
تحليل PESTEL در برنامهريزي استراتژيك كسب و كار، برنامهريزي بازاريابي، ايجاد تغييرات سازماني، توسعه محصول يا كسب و كار و تهيه گزارشات تحقيقاتي كاربرد دارد. اطلاعات حاصل از تحليل PESTEL در نهايت در تحليل SWOT براي ارزيابي فرصتها و تهديدها به كار ميرود، چرا كه با تحليل محيط بيروني كسب و كار، ميتوان استفاده از فرصتها را به حداكثر و تهديدهاي موجود را به حداقل رساند.