loading...

ديجيتال ماركتينگ

ديجيتال ماركتينگ

بازدید : 407
11 زمان : 1399:2

تمام آنچه شما بايد در مورد بازاريابي عصبي بدانيد
Neuromarketing صحبت از شهر است و تعداد بيشتري حرفه اي در موفقيت اين شرط بندي شرط بندي مي كنند. با اين حال ، بازاريابي عصبي هنوز يك زمينه بسيار جديد است و هنوز هم چندين سؤال در مورد آن وجود دارد ، چگونگي كاربرد آن ، سهم ، محدوديت هاي آن و غيره وجود دارد. اين پست پاسخ به سؤالات اصلي را به همراه پيوندهايي به ساير موارد پست هايي كه اطلاعات بيشتري را ارائه مي دهند.بازاريابي عصبي چيست؟تحول ديجيتال در جامعه ما عميقاً در حال تغيير استراتژي شركتها و به ويژه تغيير روابط بين شركت ها و مشتريان است. مصرف كننده ديجيتال پررنگ تر مي شود و اينترنت بلندگو خواسته هاي آنها بوده است. شركتهايي كه به مصرف كنندگان خود گوش نمي دهند و قادر به برآورده كردن نيازها ، خواسته ها و انتظارات خود نيستند ، از بين مي روند. با اين وجود درك رفتار مصرف كنندگان و تصميمات مشتريان كار ساده اي نيست. بسياري از اين نيازها ، خواسته ها و انتظارات به طور غير آگاهانه ايجاد مي شوند و حتي مصرف كننده قادر به گفتن آنها نيست. در حقيقت ، علوم اعصاب نشان داده است كه نظريه Homos Economyus براي تصميم گيري نادرست است و عواطف ، اكتشاف پذيري و جنبه هاي ديگر تأثير زيادي در مدل تصميم گيري جديد دارند.
Neuromarketing در حال بدست آوردن شخصيت اصلي به عنوان يك زمينه و تكنيكي است كه به واكنش هاي غير آگاهانه اي كه در رفتار مصرف كنندگان اساسي است ، مي انجامد.
تعريف نوروماركتاز نظر فني ، تعريف اصطلاح عصبي ماركتينگ اين است: "علمي كه با استفاده از دانش و ابزارهاي علوم اعصاب رفتار مشتري را مطالعه مي كند". اين تعريف بازاريابي عصبي را تعريف مي كند ، اما بسته به نحوه استفاده از اين دانش و ابزارها ، دو نوع مختلف خريد عصبي وجود دارد: نوروماركتينگ نظري و نوروماركت تبليغاتي كاربردي.
هنگامي كه ما دانش علوم اعصاب را در حوزه بازاريابي به كار مي بريم ، اين روش بازاريابي عصبي نظري است (در برخي زمينه ها ، كه به آنها "علوم عصبي مصرف كننده" گفته مي شود).
هنگامي كه ما براي انجام تحقيقات بازار از روشها يا ابزارهاي تحقيقاتي علوم اعصاب (EEG ، سنجنده هاي زيستي ، ET و غيره) استفاده مي كنيم ، به اين روش عصبي ماركتينگ كاربردي گفته مي شود (در برخي زمينه ها "جستجوي عصبي").
مزايا و مزاياي استفاده از عصبي ماركينگ يا علم عصبي مصرف كنندهبازاريابي عصبي نظري براي درك رفتار مصرف كنندگان و فرآيندهاي تصميم گيري آنها (به ويژه فرايند خريد) يك چارچوب نظري جديد به ما ارائه مي دهد. با تشكر از بازاريابي عصبي نظري ، مدل ساده Homos Economyus به جا مانده است و ما مي توانيم بر نحوه تأثير واكنشهاي غير آگاهانه بر رفتار و تصميمات خريد ما تأكيد كنيم.
الگوهاي جديد تحريك آدمي ، مراحل تجربه شده توسط افراد را قبل از عمل توضيح مي دهد و شامل دو مرحله غيرآگاهانه و يك مرحله آگاهانه است:
مدل رفتاري انسان و مصرف كننده براي درك آنچه كه از طريق خريدهاي عصبي مفيد است
پردازش اطلاعات: فرآيندهاي توجه (غير آگاهانه) وظيفه انتخاب چه محركهايي را به خود جلب مي كنند يا خير. اين اساساً به اين بستگي دارد: 1) آيا اين محرك ها متفاوت هستند (توجه به پايين). يا ب) آيا مغز ما اين محرك ها را مهم مي داند (توجه از بالا به پايين). در حين تصميم گيري ، فرايندهاي توجه مسئول بررسي گزينه هستند.
تعيين معنا و ارزش عاطفي: مغز ما اطلاعات دريافت شده توسط حواس ما را به طور غير آگاهانه تشخيص مي دهد و معني و ارزش عاطفي را براي آن فراهم مي كند. به همين دليل است كه وقتي تصميم غير آگاهانه مي گيريم ، قبلاً گزينه موردعلاقه اي داريم.
بحث و تحليل: وظايف شناختي آگاهانه در اين قسمت شامل بازيابي خاطرات ، تفسير گذشته ، پيش بيني آينده ، برنامه ريزي ، توليد نيات ، ارزيابي و داوري ، شبيه سازي ، حل مسئله ، محاسبه و استدلال است. اين مرحله مي تواند ما را به انتخاب گزينه اي تبديل كند كه لزوما جذابيت آن از ديدگاه غير آگاهانه نيست.
تجربيات ما از اين مدل تأثير مي گذارد زيرا ما از نتايج اقدامات خود ياد مي گيريم. اين نوع اطلاعات آينده ما پردازش ، معناي آن و ارزش ارائه شده را تحت تأثير قرار مي دهد و همچنين بر تصميمات آگاهانه تأثير مي گذارد.
بازاريابي عصبي نظري همچنين به ما كمك مي كند تا نقش احساسات را در تصميمات خود بهتر بشناسيم. يا مثلاً مي تواند به ما در درك چگونگي تأثير سوگيري هاي شناختي بر رفتار ما كمك كند.
سرانجام ، وقتي مي خواهيم درك كنيم كه حواس مختلف ما بر رفتار مصرف كننده چه تاثيري دارد ، ما در مورد نوروم ماركتينگ حسي ، نورو ماركتينگ بصري ، نوروماركت شنوايي ، نورو ماركتينگ بويايي و ... صحبت مي كنيم.

دشواري ها و چالش هاي ماركتينگ نظري يا علوم اعصاب مصرف كنندهيكي از دلايلي كه بسياري از متخصصان در بازاريابي سنتي و يا مناطق مجاور به علاقه مندي به خريدهاي عصبي نظري علاقه مند هستند ، به اين دليل است كه آنها اميدوارند سرنخ ها يا يك دفترچه راهنما در مورد چگونگي تأثيرگذاري بر مشتريان خود پيدا كنند. درنهايت ، آنها مايل هستند مشتري يا "ذهن ناخودآگاه" خود را "دستكاري" كنند تا آنها را به خريد يك محصول يا خدمات تبديل كنند.
با اين وجود واقعيت اين است كه مغز انسان بسيار پيچيده تر از آنچه تصور مي كنيم است. پيشرفت هاي علوم اعصاب به ما نشان داده است كه تعداد زيادي متغير وجود دارد كه رفتار ما را راهنمايي مي كنند. به عبارت ديگر ، اين بدان معناست كه امروزه الگوسازي از رفتار 100٪ يا حتي تلاش براي دستكاري در آن غيرممكن است. بنابراين ، بازاريابي عصبي نظري به دور از ارائه "كتابچه راهنماي رفتار مصرف كننده" نيست.
بسياري از "متخصصان" در زمينه بازاريابي عصبي اشتباه را در تعميم نتايج مطالعات انجام شده در زمينه هاي خاص اشتباه مي كنند. اين نتايج براي "فروش" مطالعات به عنوان راهنماي رفتار استفاده مي شود. مثلا:
واقعيت: "يك مطالعه علوم اعصاب نشان داده است كه رنگ آبي به خصوص جذاب است"
مشاوره از "متخصص": "ما بايد در تمام مواد بازاريابي از رنگ آبي استفاده كنيم".
بديهي است كه اين برون يابي معتبر نيست. همه مطالعات در يك زمينه خاص انجام مي شود ، به عنوان مثال ، يك شركت فناوري ، با يك نوع محصول خاص ، براي يك نوع مشتري خاص و در يك كشور خاص. اين نمي تواند ناديده گرفته شود و مورد استفاده قرار گيرد تا رنگ آبي را به يك شركت آرايشي و بهداشتي ، با خدمات ، نوع مشتري و كشوري كه هيچ ارتباطي با شركت اصلي مورد مطالعه ندارند ، ناديده بگيريم. متأسفانه ، چندين مقاله در بلاگ ها ، فيلم ها و ساير قالب ها وجود دارد كه نشان مي دهد ترفندهايي (نادرست) براي خريد بيشتر مصرف كننده ، اذيت كردن جمعيت و ايجاد اخلاق ماركتينگ در معرض خطر است.
بنابراين چالش اصلي در مورد بازاريابي عصبي نظري امكان تمايز بين تئوري هاي معتبر مبتني بر علم واقعي و ديگران است كه از نظر علمي صحيح نيست. براي اين منظور ، توصيه اين است كه هميشه به جستجوي منابع اوليه (مطالعات علمي) بپردازيد و هرگز از زمينه مطالعه اصلي صرفنظر نكنيد.
مزايا و مزاياي استفاده از نوروماركتينگ كاربردي يا عصبي مهمترين مزيت بازاريابي عصبي كاربردي اين است كه يك لايه اضافي از اطلاعات را فراهم مي كند كه با ساير روشهاي تحقيق سنتي بازار قابل دستيابي نيست.
با توجه به مدلهاي جديد تصميم گيري ، اگر مي خواهيم رفتارهاي انساني (و به ويژه رفتار مصرف كننده) را درك كنيم ، جالب است كه در هر يك از مراحل اين مدل اطلاعات كسب كنيد:
مدل رفتاري انسان و مصرف كننده براي درك آنچه كه از طريق خريدهاي عصبي مفيد است
نحوه عملكرد آنها را مشاهده كنيد: در تحقيقات بازار تكنيك هاي مختلفي وجود دارد: مشاهده ميداني ، مردم نگاري ، داده هاي بزرگ براي رفتار ديجيتالي و حتي داده هاي بزرگي كه از اينترنت چيزها بدست مي آيد (IoT).
درك كنيد كه چگونه آنها فكر مي كنند و تجزيه و تحليل مي كنند: از آنجا كه مرحله بحث و تحليل آگاهي دارد ، مي توانيم مستقيماً از مصرف كننده سؤال كنيم. سنتي ترين تكنيك ها براي درك تصميم مصرف كننده از ديدگاه آگاهانه نظرسنجي ها ، مصاحبه ها و گروه هاي متمركز ،
واكنشهاي غير آگاهانه را تجزيه و تحليل كنيد: اين واكنشها غير آگاهانه و غير قابل مشاهده هستند و بنابراين با تكنيكهاي فوق (مشاهده يا سنتي) قابل تجزيه و تحليل نيستند. با اين حال ، اين واكنش هاي غير آگاهانه در مغز ايجاد مي شود و در بسياري از موارد ، بر روي ساير نواحي بدن نيز تأثير مي گذارد (براي مثال ، دستان عرق شده هنگام عصبي بودن). با تشكر از بازاريابي عصبي كاربردي ، مي توان اين تغييرات فيزيولوژيكي (با ابزارهاي علوم اعصاب مانند EEG يا حسگرهاي زيستي) را اندازه گيري كرد و از طريق الگوريتم هاي رمزگشايي پيچيده ، واكنش عاطفي يا شناختي كه باعث ايجاد اين تغييرات شد را بدست آورد. به اين ترتيب ، اگر بخواهيم از واكنش غير آگاهانه مصرف كننده نسبت به يك تبليغات تبليغاتي مطلع شويم ، مي توانيم تغييرات فيزيولوژيكي توليد شده را هنگام تماشاي نقطه كنترل كنيم و نتيجه بگيريم كه چه عواطفي باعث اين تغييرات شده است.

براي اهداف عملي ، فناوري هايي كه بيشتر در بازاريابي عصبي بكار مي روند عبارتند از EEG (فعاليت مغز) ، حسگرهاي زيستي (GSR - پاسخ پوستي گالوانيك و ضربان قلب BVP) ، ردياب چشم ثابت و تست هاي پاسخ ضمني. اين تركيبي از فناوري ها امكان دستيابي به طيف گسترده اي از مطالعات را فراهم مي كند و تعداد معيارهاي زيادي را به روشي مطمئن و سخت و با هزينه مناسب بدست مي آورد. به نوبه خود ، ساير فن آوري هاي تصويربرداري از مغز (fMRI ، MEG ، SST ، PET) كه در زمينه هاي ديگر مفيد هستند ، به دليل قيمت بالاتر ، ويژگي تهاجمي يا كاربرد محدود ، معمولاً در بازاريابي كنار گذاشته مي شوند. همين اتفاق در مورد ساير حسگرهاي زيستي مانند دما ، تنفس يا الكتروميوگرافي نيز رخ مي دهد كه معمولاً مورد توجه قرار نمي گيرند زيرا در معيارهاي جديد نقش ندارند و تهاجمي تر هستند. عينك رديابي چشم معمولاً در مطالعات متن واقعي به كار مي رود ، اما هنگام استفاده از ردياب چشم ثابت ، در مطالعات ثابت نيست. و در آخر اينكه ، رمزگذاري صورت معمولاً به دليل انتقاداتي كه در رابطه با قابليت اطمينان آن وجود دارد ، ناديده گرفته مي شود.

چگونه سيگنالهاي فيزيولوژيكي به معيارها و اطلاعات ارزشمند تبديل مي شوند؟با تشكر از تكنيك هاي بازاريابي عصبي ، مي توان تغييرات فيزيولوژيكي حاصل از هرگونه رفتار / پاسخ احساسي و شناختي را اندازه گيري كرد. با اين حال ، پس از اندازه گيري اين تغييرات ، به هيچ وجه مشخص نيست كه چه رويدادي باعث تغييرات شده است. چگونه مي توانيم اين داده ها را به اطلاعات ارزشمند ترجمه كنيم؟
كنفرانس ها و انتشارات بي شماري وجود دارد كه با مراجعه به نقشه هاي مغز اين روند را ساده مي كند. حقيقت اين است كه ، هر روز ، مطالعات عصبي جديدي در زمينه كشف نواحي مغز مربوط به پاسخ هاي عاطفي يا شناختي خاص منتشر مي شود. اما يك چيز اين است كه يك مطالعه انجام دهد تا بفهميم مناطقي كه وقتي عزيزان را مي بينيم فعال مي شوند و از اين طريق مركز عصبي عشق را كشف مي كنند. اما با فرض اينكه هر زمان كه مركز عصبي عشق فعال شود ، مي بينيم چيزي كه دوست داريم كاملاً متفاوت است. اين مغالطه به عنوان استنتاج معكوس در علوم اعصاب شناخته شده است و به دليل ايجاد ناحيه خاصي از مغز به دلايل مختلف امكان پذير است.
بنابراين ، هنگام كار با بازاريابي عصبي (و در بسياري از كاربردهاي ديگر فناوري عصبي) ، نقشه هاي مغزي استفاده نمي شوند. در عوض ، محرك هاي كاليبراسيون نشان داده شده است ، كه در مواجهه با واكنش هاي خاص (مدل هاي بسيار پيچيده تر از يك منطقه ساده مغز) توليد مدل هاي محاسباتي از مغز را براي هر يك از شركت كنندگان امكان پذير مي كند. هنگامي كه ما ياد گرفتيم كه چگونه مغز فرد هنگام تجربه يك احساسات مثبت تغيير مي كند ، از اين مدل براي بررسي اينكه آيا يك احساسات مثبت هنگام ارائه يك محرك خاص تجربه مي شود ، استفاده مي شود. اين روش از پرهيز از تأثيرات بيروني برخوردار است ، زيرا كاليبراسيون با تكنولوژي موجود ، با ساعات استراحت كافي ، حالت خاصي از ذهن و در زمينه مناسب استفاده انجام مي شود.
چگونه يك مطالعه عصبي ماركتينگ كاربردي انجام مي شود؟انجام يك مطالعه كاربردي در زمينه خريد و فروش مغز و اعصاب صرفاً قرار دادن فناوري روي شركت كننده و نشان دادن محركي نيست كه مي خواهيم ارزيابي كنيم. مراحل لازم براي انجام صحيح مطالعه عبارتند از:
جلسه توجيهي با مشتري: براي درك اهداف و ضروريات واقعي مشتري ، با هدف طراحي مطالعه اي كه ارزش را فراهم كند ، اساسي است.
نمونه اي را كه شامل مي شود تعريف كنيد: نوع نمونه به توجيهي با مشتري بستگي دارد ، ملاحظات اضافي (اگر مدل هاي محاسباتي در رمزگشايي به كار گرفته شده اند) غير از مواردي كه در تحقيقات سنتي بازار موجود است مورد نياز است. با توجه به اندازه نمونه ، در حالت ايده آل حداقل بايد 40 نفر گنجانده شوند.
فن آوري هايي كه عبارتند از: باز هم اين امر به توجيهي با مشتري بستگي دارد و با توجه به اهداف ، بدست آوردن معيارهاي خاص جالب است و بنابراين برخي از تكنيك ها ترجيح داده مي شوند. همچنين استفاده از فن آوري هاي با كيفيت بالا براي جلوگيري از قابليت اطمينان پايين در نتايج بسيار مهم است.
طراحي پروتكل آزمايشي: يك مطالعه عصبي ماركتينگ يك مطالعه علوم اعصاب است و بنابراين پروتكل طراحي بايد جنبه هاي بسياري را كنترل كند و تصميمات بسياري را در مورد طراحي اتخاذ كند: چه محرك هايي را بايد نشان دهم؟ براي چه مدت؟ به چه ترتيب؟ آيا دوره هاي استراحت را نيز بايد شامل كنم؟ آيا مطالعه در يك زمينه كنترل شده يا در يك زمينه واقعي انجام مي شود؟ چه نوع كارهايي بايد توسط شركت كنندگان انجام شود؟ چگونه مي توانم يادگيري را كنترل كنم يا تعصبات را سفارش دهم؟ اگر با علوم اعصاب آشنا نباشيد اين يكي از پيچيده ترين مراحل است.
سازماندهي و اجراي كار ميداني: به اهداف مطالعه به شدت بستگي دارد ، اما معمولاً مي توانيد طي يك هفته كليه كارهاي ميداني مربوط به يك نمونه 40 نفره را انجام دهيد. فراموش نكنيد كه فرم هاي رضايت آگاهانه را تهيه كرده و يك هفته ديگر را براي استخدام ، اجراي مطالعه اختصاص دهيد (داشتن يك آزمايشگاه خوب بسيار مهم است) و اجراي يك مطالعه آزمايشي كوچك با 2-3 نفر براي اعتبارسنجي رويه و آموزش پرسنل.
به دست آوردن معيارها: در چارچوب نوروم ماركتينگ ، راحت است كه با يك فن آوري كه معيارهاي مورد نظر را فراهم مي كند ، حساب كنيد. دانستن چگونگي انتخاب آزمايشگاه با الگوريتم هاي رمزگشايي خوب مهم است.
نتايج را تفسير كنيد: اين يك مرحله اساسي و دشوار است ، زيرا به معناي قادر به استخراج بينش هاي ارزشمند از معيارهاي به دست آمده ، و پاسخ دادن به سؤالاتي است كه مشتري در حين جلسه توجيهي مي كنيد. اگر اطلاعات بيشتري در دسترس باشد (همچنين از منابع ديگر) ، مي توانيد از مطالعه ارزش بيشتري كسب كنيد. اطلاعات بايد براي تهيه گزارش نتيجه خوب توليد شود.

متداول ترين كاربردهاي بازاريابي عصبي كاربردي كدامند؟چندين برنامه كاربردي در زمينه خريد و فروش عصبي وجود دارد كه تقريباً همه بخش ها را پوشش مي دهد. با اين وجود ، متداول ترين كاربردها در شركت هاي متوسط ​​يا بزرگ است كه معمولاً از تحقيقات بازار و مصرف زياد استفاده مي كنند. متداول ترين برنامه ها عبارتند از:
برندسازي: ارزيابي عاطفي يك برند ، شخصيت برند ، ارزيابي دارايي هاي متمايز ، ارزيابي تصوير شركت و غيره.
محصول / بسته: طراحي محصول ، مقايسه بسته ها ، قابليت نمايش صفحه نمايش نقطه فروش ، آزمايش دارايي ، تجربه مصرف و غيره
تبليغات عمومي: مقايسه انيميشن ها ، كمپين هاي سمعي و بصري ، ديجيتال يا راديويي ، ارزيابي كمپين هاي تبليغاتي در محل فروش (PLV) ، ساخت برند و غيره.
محيط ديجيتالي: ارزيابي خطوط گرافيكي ، ارزيابي ميكروسايت يا صفحات فرود ، قابليت استفاده صفحه وب ، نام تجاري و غيره.
برنامه هاي ديگر: نقطه فروش ، سرگرمي ، سياست ، طراحي صنعتي ، معماري و محيط كار و غيره
چه شركتهايي در حال حاضر از ماركتينگ عصبي استفاده و ارائه مي دهند؟Neuromarketing روشي است كه روز به روز محبوب تر مي شود و چندين شركت وجود دارند كه به نوعي از بازاريابي عصبي استفاده مي كنند. ما مي توانيم انواع مختلف شركت را در گروه هاي زير طبقه بندي كنيم:
1. شركتهايي كه از ماركتينگ عصبي استفاده مي كنند: اينها عمدتا شركت هاي B2C هستند ، با اندازه متوسط ​​، با انجام تحقيقات سنتي در بازار آشنا هستند و مايل به تكميل نتايج با اطلاعات عاطفي و شناختي (غير آگاهانه) از مصرف كنندگان هستند. گاهي اوقات ، اين شركت ها آزمايشگاه هاي عصبي ماركتينگ خود را به دست مي آورند (مخصوصاً اگر قبلاً به انجام تحقيقات بازار خودشان عادت داشته باشند). با اين وجود ، بيشتر از خارج كردن منابع مطالعاتي به مؤسسات تحقيقاتي سنتي يا شركتهاي تخصصي مكرر است.
2. شركت هايي كه خدمات عصبي ماركتينگ ارائه مي دهند ، كه درك مي كنند:
شركت هاي تحقيق سنتي بازار يا تجربه كاربري (UX) كه نمونه كارهاي خدماتي خود را با اين نوع مطالعات تكميل مي كنند.شركت هاي تخصصي بازاريابي عصبي كه منحصراً اين نوع خدمات را ارائه مي دهند.انواع ديگري از شركت ها ، مانند مشاوران بازاريابي يا ديجيتال ماركتينگ ، آژانس هاي تبليغاتي ، شركتهاي ارتباطي ، استوديوهاي طراحي و غيره ، كه از ماركتينگ عصبي براي بهبود نتايج خدمات خود استفاده مي كنند. +3. شركتهايي كه آزمايشگاه هاي فناوري و آزمايشگاهي عصبي را بفروشند ،
شركت هايي كه دستگاه هايي را براي استفاده باليني به فروش مي رسانند كه مي توانند براي استفاده از مغز و اعصاب نيز مورد استفاده قرار گيرند (اگرچه متخصصان علوم اعصاب لازم هستند)
شركت هايي كه آزمايشگاه هاي تخصصي اعتياد آور اعصاب و روان را مي فروشند كه مي توانند توسط افراد غير متخصص مورد استفاده قرار گيرند (اطمينان از اطمينان از فناوري بسيار مهم است).
از كجا مي توانم اطلاعات بيشتري در مورد بازاريابي عصبي كسب كنم؟ دوره ها ، وبلاگ ها ، سخنراني ها و غيرهاگر مي خواهيد در مورد بازاريابي عصبي بيشتر بدانيد ، توصيه مي كنيم يك دوره مشهور را انتخاب كنيد و براي چنين مواردي به شما توصيه مي كنيم درباره رايج ترين سؤالاتي كه دانش آموزان در هنگام انتخاب يك دوره خوب مغز و اعصاب سؤال مي كنند ، مطالعه كنيد.
به هر حال ، اگر وقت يا بودجه كافي براي گذراندن دوره خوب نداريد ، مي توانيد اطلاعات را به تنهايي جستجو كنيد. توصيه ما اين است كه با منابع اوليه مشورت كنيد ، كه اين مقالات علمي هستند.
آينده تجارت عصبي چيست و با چه چالش هايي روبرو هستيم؟بسياري از مردم تعجب مي كنند كه آيا بازاريابي عصبي فقط يك فاضل است يا اينكه ماندن در اينجاست. عقيده ما اين است كه مارك تجاري براي ماندن اينجاست و به همين دليل است:
ارزش افزوده: بينش هاي بدست آمده از طريق بازاريابي عصبي را نمي توان در غير اين صورت بدست آورد. همچنين براي بهبود برند يا محصول ، ارتباطات ، تجربه خريد و غيره مي توان به بينش ها عمل كرد.
در دسترس: آزمايشگاه هاي جديد كه شامل فناوري هاي ساده ، كاربرپسند ، مطالعات از پيش طراحي شده و الگوريتم هاي رمزگشايي هستند ، مي توانند توسط هر حرفه اي و بدون پيشينه خاص در علوم اعصاب به كار گرفته شوند. با توجه به قيمت ها ، امروزه آزمايشگاه هاي حرفه اي و با كيفيت بالا از 8.000 € شروع مي شوند.
ديگر هيچ شركت B2C يا B2B وجود ندارد ، اكنون ما در مورد شركت هاي H2H صحبت مي كنيم: بازاريابي روز به روز انساني تر مي شود ، نه تنها تمركز خود را بر ارتباط با مشتري بلكه با شخص ، با احساسات و ارزشهاي خود متمركز مي كنيد. از اين رو لازم است كه متخصصان بازاريابي ديد كاملي از انسان داشته باشند. اين تنها با ادغام تكنيك هاي بازاريابي عصبي با ساير تكنيك هاي تحقيق تكميلي حاصل مي شود.
انقلاب فن آوري در اينجا است. براي زنده ماندن بايد نوآوري كنيم: مشتري مي خواهد نوآوري كند و آرزو مي كند شگفت زده شود. Neuromarketing نوآوري را براي مؤسسات تحقيقات بازار (يكي از بزرگترين چالش هاي بخش تحقيقات بازار) و همچنين مارك هاي تجاري در حين دسترسي به اطلاعات جديد مصرف كننده به ارمغان مي آورد.
با اين حال ، بازاريابي عصبي همچنين با چالش هاي بزرگي روبرو است:
ارزش بازاريابي عصبي را منتقل كنيد: هنوز درباره آنچه كه مي تواند بازاريابي عصبي ارائه دهد آگاهي نداريد. انتشار دقيق سهم بازاريابي عصبي ضروري است.
مبارزه با نگرش هاي غير اخلاقي كه باعث ايجاد "ترس" از بازاريابي عصبي مي شود: همينطور است

منبع

بازدید : 311
11 زمان : 1399:2

DOOH با طراحي ضعيف ، نفرت انگيز است ، به آخرين حرف صورتي روي يك پس زمينه بنفش. با گذشت سالها ، ما سهم خود را از شر زشت ، مزاحم ، توهين آميز و كاملاً شرم آور DOOH ديديم. طراحي faux pas براي بهترين هاي ما اتفاق مي افتد. بنابراين ، براي جلوگيري از پيوستن به بدترين آنها ، نگاهي بياندازيم به 7 اصل طراحي براي زندگي ، در حالي كه سعي مي كنيم آن را در مسير حركت با يك نوع عالي انجام دهيم.
يكي: نرم افزار خود را بشناسيدتقريباً با هر مارك پرش با بازاريابي تبليغات محيطي ديجيتال ، بايد جستجوي جهاني را براي بهترين نرم افزار علامت هاي ديجيتال ASAP اعلام كنيد. Kitcast TV - شريك نرم DS ما - هرگز نتوانسته است انتظارات ما از يك نرم بزرگ را برآورده كند ، ما آنها را در ابتداي سال گذشته پيدا كرده ايم و آنها هنوز نااميد نشده اند. اكنون ما مي دانيم كه بخش بزرگي از موفقيت در طراحي DOOH به توانايي يافتن نرم افزار مناسب علامت هاي ديجيتال متكي است. طراحي بي هدف و غير جذاب يكي از اصلي ترين دلايلي است كه شركت ها ارائه دهنده نرم DS را تغيير مي دهند. اگر نرم افزار شما تمام ويژگي هاي كليدي شما را بررسي مي كند اما داراي يك طراحي فرعي است ، بايد به دنبال آن باشيد. شما مي توانيد تمام زنگ ها و سوت ها را در برنامه DS كاملاً عملكردي خود داشته باشيد ، اما اگر ارائه دهنده نرم افزار DS شما نتوانسته است بخش طراحي را تحويل دهد ، حتي Beacons ، IOT ، محرك وب يا هر ويژگي ديگري به شما كمك نمي كند تا بتوانيد به طور موثر بازار خود را ارائه دهيد توليد - محصول. ارائه دهنده نرم افزار DS شما قبل از اينكه مارك شما توانايي ايجاد زنگ هاي جذاب و جذاب را داشته باشد ، بايد وقت و هزينه زيادي را صرف طراحي هاي مدرن ، براق و چشم نواز كند. بنابراين ، يك شركت نرم افزاري DS را انتخاب كنيد ، از ليست مشتري آنها برويد و علائم ديجيتالي كه مارك هاي ديگر ايجاد كرده اند را بررسي كنيد. و اگر مي خواهيد شريك عالي DS ما را بررسي كنيد مي توانيد طرح هاي آنها را در اينجا بررسي كنيد. دو: تحقيق خود را انجام دهيد
منبع:

براي اطمينان از طراحي جامد سنگي و تجربه كاربري عالي بايد اقدامات اساسي زيادي انجام شود ، اگرچه انجام تحقيقات شما هميشه در صدر آن ليست قرار دارد. من واقعاً مي خواهم اهميت شناخت هنجارهاي صنعت را برجسته كنم. به طور واضح درك و ارزيابي آنچه رقبا در برند شما انجام مي دهند از بالاترين اهميت برخوردار است. به مبارزات DOOH خود نگاه كنيد. بررسي كنيد چه چيزي براي آنها كار مي كند ، چه طرح هايي حداكثر نتايج را كسب مي كنند ، عمده ترين مشكلات چيست و در كجا كوتاه مي آيند.

سه: به خاطر استفاده از خلاقيت از خلاقيت استفاده نكنيداگر يك بار آن را ديده ام ، هزار بار آن را ديده ام: برخي از تبليغات محيطي ديجيتال به سود خودشان خيلي خلاق هستند. خلاقيت در تبليغات يك ايده عالي است (بيشتر از نه) ، هرچند بعضي اوقات خودم مي دانم كه "محصول چيست؟" يا "مارك چيست؟" بنابراين ، طراحي مطلق حداقل براي هر نوع تبليغ تبليغات محيطي ديجيتالبايد باشد: اگر انتظار موج جديدي از مشتريان جديد داريد ، مشتريان بايد به وضوح بدانند كه شما كي هستيد. طراحي ارتباطات ديجيتال بي نقص هميشه بايد منعكس كننده سبك مارك ، تركيب رنگ ها ، قلم ها ، آرم و غيره باشد. اين اصل براي هر نوع تبليغ قابل اجرا است. فقط مي دانيد: سالانه خلاقانه بيش از حد 4 ميليون دلاري يك تبليغ تلويزيوني Super Bowl TV با 100 ميليون تماشاي ، اغلب نتايج بدتري را نسبت به تبليغات معمولي نشان مي دهد ، و تحقيقات هميشه نشان مي دهد كه مشكل اصلي اين است كه مارك ها پايين مي روند. ديوانه با خلاقيت.
چهارم: از اصل طراحي KISS (ساده و احمقانه استفاده كنيد) استفاده كنيدآيا تا به حال تعجب نكرده ايد كه روزانه چند تبليغ براي مشتريان خود مشاهده مي كنيد؟ صد؟ دويست؟ هزار؟ خوب ، چالش شما ايستادگي در دريا در حدود 4 تا 10 هزار تبليغات در روز است. اين تعداد تبليغاتي است كه هر روز مصرف كننده معمولي در معرض آن قرار مي گيرد. بنابراين ، طراحي تميز ، پيام واضح و توانايي جلب توجه ديجيتال در خارج از خانه فرصت مبارزاتي خوبي را به شما مي دهد. براي تأثيرگذاري بيشتر و درگير كردن افراد بيشتر ، هميشه سعي كنيد طرح خود را ساده نگه داريد. پيامي را نشان مي دهد كه ظاهر مي شود ، طرح خود را با پس زمينه وزوز ، فونت هاي غيرقابل خواندن ، پيام رساني ناشناخته و غيره پيچيده نكنيد به طور خلاصه: وقتي فكر مي كنيد طراحي كامل است ، آن را براي يك روز بگذاريد تا دوباره ارزيابي كنيد و در صورت لزوم مجدداً مورد استفاده قرار دهيد. ساده سازي
پنج: ياد بگيريد كه بطور خاص براي تبليغات محيطي ديجيتالطراحي كنيد
از آنجا كه DOOH به بخشي يكپارچه از زندگي روزمره ما تبديل شده است ، "محتواي جالب توجه" به ميدان اصلي و طراحي اصلي - سلاح انتخابي ما تبديل شده است. بديهي است ، كساني كه كارهاي خانه خود را انجام داده اند و رويكرد ويژه DOOH را براي طراحي خود تسخير كرده اند ، قادر به جلوگيري از نتايج متوسط ​​هستند. خبر خوب اين است: بسياري از قوانين طراحي تاثير گذار كه ما براي ايجاد تبليغات محيطي ديجيتالچشم نواز و مؤثر استفاده كرديم ، به راحتي در تبليغات محيطي ديجيتالقابل اجرا است. همه اين كارها با تبديل يك داستان عالي به راحتي به ياد داشته باشيد كه از لحاظ بصري لذت بخش باشد شروع مي شود. شما بايد خلاق ، با صداي بلند ، موجز باشيد ، نمي توانيد بيش از شش كلمه استفاده كنيد ، از رنگ هاي متضاد استفاده كنيد ، جالب باشيد و هرگز از رويكرد "اين را نگوييد ، آن را نشان دهيد" را ناديده بگيريد و غيره. همه اين موارد هنوز هم صدق مي كند. اما ، درك چگونگي ادغام هوشمندانه ديجيتال ، طراحي شما را در واقع DOOH خاص خواهد كرد و آن را به سطح جديد مي رساند.
طراحي خاص تبليغات محيطي ديجيتال

پنج: ياد بگيريد كه بطور خاص براي DOOH طراحي كنيد
از آنجا كه DOOH به بخشي يكپارچه از زندگي روزمره ما تبديل شده است ، "محتواي جلب توجه" به ميدان اصلي و طراحي اصلي - سلاح انتخابي ما تبديل شده است. بديهي است ، كساني كه كارهاي خانه خود را انجام داده اند و رويكرد ويژه DOOH را براي طراحي خود تسخير كرده اند ، قادر به جلوگيري از نتايج متوسط ​​هستند. خبر خوب اين است: بسياري از قوانين طراحي تاثير گذار كه ما براي ايجاد OOH چشم نواز و مؤثر استفاده كرديم ، به راحتي در DOOH قابل اجرا است. همه اين كارها با تبديل يك داستان عالي به راحتي به ياد داشته باشيد كه از لحاظ بصري لذت بخش باشد شروع مي شود. شما بايد خلاق ، با صداي بلند ، موجز باشيد ، نمي توانيد بيش از شش كلمه استفاده كنيد ، از رنگ هاي متضاد استفاده كنيد ، جالب باشيد و هرگز از رويكرد "اين را نگوييد ، آن را نشان دهيد" را ناديده بگيريد و غيره. همه اين موارد هنوز هم صدق مي كند. اما ، درك چگونگي ادغام هوشمندانه ديجيتال ، طراحي شما را در واقع DOOH خاص خواهد كرد و آن را به سطح جديد مي رساند.
طراحي خاص DOOH بايد مبتني بر درك فن آوري برش ادغام برش باشد. ويدئو ، محتواي تعاملي ، چراغها ، ادغام فناوري موبايل ، هر نوع سنسور ، جريان محتواي مستقيم - همه موارد فوق بايد هنگام ايجاد و طراحي علائم ديجيتالي شما ، بخش عظيمي از فرآيند باشند.

شش: براي طراحي بهتر آزمايش و تجزيه و تحليل كنيدياد بگيريد كه چگونه از تجزيه و تحليل DOOH استفاده كنيد و موارد مهم را شناسايي كنيد. امروزه اثربخشي طراحي DOOH بر اساس داده ها قابل ارزيابي است. اين بدان معناست كه مي توانيد تمام طرح هاي خود را امتحان كنيد و در نهايت آنها را تا حد كمال جلا دهيد. تبليغات محيطي ديجيتال اكنون به راحتي با بسياري از techsthat هاي ديگر ادغام شده است و مي تواند به ما در درك چه كسي به طرح پاسخ دهد ، كمك كند ، هنگامي كه اين يا آن طراحي آگهي داراي حداكثر ديد باشد ، مردم چقدر زمان را جلوي صفحه شما مي گذرانند و غيره.

هفت: ناظر خودتان شويداين يكي آسان است: براي ايجاد يك تجربه كاربري عالي كه مي خواهيد كاربر شويد. شما بايد بدانيد كه آيا طراحي شما و اندازه صفحه نمايش با هم كار مي كنند ، در هنگام ايجاد طراحي DOOH فاصله تماشاي خود را آزمايش كنيد ، از يك قلم عالي براي خواندن استفاده كنيد و بررسي كنيد كه اندازه قلم از دور قابل مشاهده است يا خير. فقط كافي است برويد و بايستيد كه مشتري هاي شما در كجا ايستاده باشند و دقيقاً مي دانيد كه تبليغات محيطي ديجيتال شما چگونه تجربه مي كنند. با درك دقيق تجربه مخاطبان خود ، مي توانيد به طور خودكار آن را در اولويت قرار دهيد. اصلي ترين ذهن مشتري ها اين است كه روشي مطمئن براي طراحي موفق DOOH طراحي كنيد.

بازدید : 642
11 زمان : 1399:2

تبليغات به شكلي بسيار پيچيده از ارتباطات تكامل يافته است ، به معناي واقعي كلمه هزاران روش مختلف براي كسب و كار براي دريافت پيام به مصرف كننده. تبليغ كنندگان امروزي گزينه هاي گسترده اي در اختيار دارند.

اينترنت به تنهايي با ظهور فيلم هاي ويروسي مارك دار ، بنرها ، تبليغات ، وب سايت هاي اسپانسر شده ، اتاق هاي گفتگوي مارك دار و موارد ديگر ، بسياري از اين موارد را فراهم مي كند.

در اينجا چند نمونه از آنچه براي زرادخانه رسانه شما موجود است:

تبليغات آنلاين (با نام مستعار ديجيتال)اگر يك تبليغ را از طريق اينترنت مشاهده مي كنيد ، پس از آن به عنوان تبليغات آنلاين طبقه بندي مي شود. در حقيقت ، در همين صفحه و اكثر وب سايت هاي ديگري كه بازديد مي كنيد ، تبليغات وجود دارد ، زيرا آنها اصلي ترين درآمد در اينترنت هستند. يكي ديگر از راه هاي تبليغات آنلاين تبليغات بومي است كه تغيير ديجيتالي تبليغات قديمي چاپي و محتواي پشتيباني شده است. بسياري از استراتژي هاي بازاريابي ديجيتال از جمله قرار دادن تبليغات در وب سايت هاي محبوب و سايت هاي رسانه هاي اجتماعي وجود دارد.
Google Adwords و Adsense
AdWords از Google به شركتها اين امكان را مي دهد تا در صفحه نتايج موتور جستجوي Google ، آگهي خود را در سايت خود قرار دهند. با استفاده از كلمات كليدي يا اصطلاحات جستجوي متداول ، جستجوهايي كه به تجارت و محصولات و خدمات آنها مربوط مي شوند در نتايج جستجو ظاهر مي شوند. به عنوان مثال ، شركتي كه تبليغات بيمه مي كند در هر جستجوي محصولات مربوط به محصولات بيمه اي ظاهر مي شود. در صورت كليك بر روي تبليغ ، اين كسب و كار به Google پرداخت مي كند ، به همين دليل آن را براي هر كليك مبلغ هزينه مي نامند.

Google AdSense به يك شركت اجازه مي دهد تا در وب سايت خود از Google ميزبان تبليغات باشد تا درآمد سايت را بدست آورد. براي مشاغلي كه به دنبال تبليغ هستند ، مي توانند در Adsense ثبت نام كنند و Google از طريق الگوريتم هاي آن ، تبليغ را با وب سايت هاي مختلف با پارامترهاي مرتبط با محتواي يا جستجو مطابقت مي دهد. در نتيجه ، شركت ها مي توانند از طريق قرار دادن تبليغات در گوگل ، به مخاطبان بيشتري برسند. Google براي توليد كليك و ترافيك وب سايت ، تبليغات را در وب سايت هاي ديگر قرار مي دهد.

تبليغات لينك شده
شركت ها مي توانند يك صفحه تجاري ايجاد كنند و محتوا ، فيلم ها ، محصولات را در صفحه خود به عنوان راهي براي دستيابي به ميليون ها كاربر LinkedIn ارسال كنند. يك صفحه LinkedIn مي تواند پسوند وب سايت يك شركت باشد و از طريق لينك هاي موجود در محتوا ، ترافيك سايت را هدايت كند. همچنين ، كارمندان شركت مي توانند صفحات LinkedIn را با محتواي مشابه ايجاد كنند كه شامل پيوندهايي به وب سايت شركت و عرضه محصولات باشد.
شركتها همچنين مي توانند تبليغات را در LinkedIn قرار دهند كه مي تواند به صفات خاص يا جمعيتي كه كاربران LinkedIn دارند ، اختصاص يابد. به عنوان مثال ، اگر شغلي مي خواست براي افرادي كه در زمينه حسابداري كار مي كنند ، تبليغ كند ، تبليغي مي تواند درج شود كه فقط كاربران LinkedIn را كه در صنعت حسابداري فعاليت مي كنند يا داراي مدرك حسابداري هستند ، هدف قرار دهد. با لينكدين ، ​​بسياري از اعضا متعلق به گروه ها هستند. تبليغات مي توانند به يك گروه خاص مانند يك گروه رمزنگاري يا يك گروه فناوري اختصاص داده شوند.
ساير سايت هاي رسانه هاي اجتماعي ، مانند فيس بوك و توييتر ، برنامه هايي مشابه برنامه هاي Google و LinkedIn را ارائه مي دهند. با استفاده از تبليغات ديجيتالي ، تحقيق و هدف گيري مخاطبان خاص كه احتمالاً محصول يا خدمات يك شركت را قبل از انتشار آگهي خريداري مي كنند ، مهم است.

تلفن همراه و تبليغات تلفن همراهيكي از قدرتهاي مهم در تبليغات ديجيتالي از طريق دستگاه هاي تلفن همراه مانند تلفن هاي همراه ، iPad ، Kindles و ساير دستگاههاي الكترونيكي قابل حمل با اتصال به اينترنت است. روندهاي فعلي در تبليغات موبايل شامل استفاده عمده از رسانه هاي اجتماعي از جمله توييتر ، اينستاگرام ، اسنپ چت ، لينكدين و فيس بوك است. تبليغات موبايل شبيه به تبليغات آنلاين است و به عنوان روشي براي دستيابي به مشتريان جديد اهميت روزافزوني پيدا مي كند.
چاپ تبليغاتهنگامي كه يك درايور بزرگ فروش ، چاپ مي كند ، صندلي عقب مي گيرد به بسياري از اشكال ديجيتالي تبليغات در حال حاضر در دسترس بازاريابان. با اين حال ، اگر يك چيز در مورد تبليغات مشخص باشد ، اين است كه متفاوت بودن خوب است. و هنگامي كه مصرف كنندگان از تبليغات ديجيتالي خسته مي شوند ، بازگشت به قطعات چاپي و احساس لجاجت و ماندگاري كه در اختيار آنها قرار مي گيرد ، قطعاً در كارت ها قرار دارد. به طور معمول ، چاپ مي تواند به سه زير مجموعه تقسيم شود:
تبليغات دوره اياگر در يك مجله ، يك روزنامه يا هر چيز ديگري باشد كه در فواصل منظم از آن بيرون مي آيد ، آنگاه تبليغات دوره اي است (به معناي تبليغ چاپي). براي چندين دهه ، تبليغات چاپي استاندارد طلا براي تبليغ كنندگان و مشتريان آنها بود. بدست آوردن وسط انتشار يك مجله بزرگ يا پشت جلد يك روزنامه به اين معني بود كه ميليون ها نفر پيام را ديدند.بروشور ، جزوه ، آگهي ، جزوه ، و تبليغات نقطه فروشاگرچه برخي از اين رسانه ها مي توانند در صفحات روزنامه ها و مجلات قرار گيرند ، اما معمولاً به دليل اينكه احتمال ديدن كمتر است ، با آنها به عنوان يك نهاد جداگانه رفتار مي شوند. از چيزي كه بر روي ميز پيشخوان يا خدمات مشتري قرار گرفته است تا بروشور ماشين براق ، رسانه هاي چاپي كوچك روش صميمي تر و طولاني تري براي درگير كردن مصرف كننده ارائه مي دهند. هنگامي كه اطلاعات بيشتري از آنچه مي توانيد در تبليغات چاپي داشته باشيد ، از اين روش استفاده كنيد.تبليغات مستقيم با ايميلهر يك از تكنيك هاي ذكر شده در بالا مي تواند در نامه مستقيم وارد شود. اين بدان معني است كه قطعات چاپ شده شما مستقيماً براي مصرف كننده ارسال مي شوند. اين روشي است كه توسط آژانس هاي بازاريابي فرومايه كه اين كاردستي را به نامه هاي ناخواسته تبديل كرده اند ، همچنان ادامه دارد. اگر خلاقانه و هوشمندانه تصور و اجرا شود ، نامه مستقيم مي تواند راهي خارق العاده براي درگير كردن مشتري باشد. حساب نكنيد.تبليغات چريكيهمچنين به عنوان رسانه هاي محيطي شناخته مي شود ، تبليغات چريكي (يا بازاريابي) در طي 20 سال گذشته برجسته شده است. اين اصطلاح گسترده است براي هر چيزي غير متعارف و معمولاً مصرف كننده را به مشاركت يا تعامل با قطعه به نوعي دعوت مي كند. مكان نيز مهم است ، مانند زمان بندي. نيروهاي محرك تبليغات يا بازاريابي چريكي ايده هاي خلاقانه و نوآوري هستند ، نه بودجه زيادي. اغلب با اين كارزارها بجاي اجازه از شما طلب بخشش مي كنيد ، و آنها از طريق ورد به دهان و رسانه هاي اجتماعي پخش مي شوند.
پخش تبليغاتتا چندي پيش ، يك شكل ارتباطي در بازار از جمله تلويزيون و راديو ، تبليغات پخش شده ، غالب ترين راه براي دستيابي به تعداد زيادي از مصرف كنندگان بوده است. تبليغات پخش شده از محبوبيت DVR ها و فناوري "آگهي پرش" رنج مي برد. با اين حال ، اين هنوز يك روش مؤثر براي دستيابي به ميليون ها نفر است ، به خصوص هنگامي كه Super Bowl به آن نزديك مي شود.
تبليغات در فضاي بازهمچنين به عنوان تبليغات خارج از خانه (OOH) شناخته مي شود ، اين يك اصطلاح گسترده است كه توصيف كننده هر نوع تبليغاتي است كه هنگام دور بودن از خانه به مصرف كنندگان مي رسد. به تابلوهاي تبليغاتي ، پوسترهاي پناهگاه اتوبوس ، پوسترهاي پرواز و حتي آن تابلوهاي بزرگ ديجيتالي در تايمز اسكوئر بيانديشيد.
تبليغات خدمات عموميبر خلاف تبليغات سنتي ، تبليغات خدمات عمومي (PSA) در درجه اول براي اطلاع رساني و آموزش به جاي فروش يك محصول يا خدمات طراحي شده است. PSA ها به طور سنتي در تلويزيون و راديو ظاهر مي شوند اما به شدت بصورت آنلاين تبليغ مي شوند.
تبليغات قرار دادن محصولقرار دادن محصول ، تبليغ كالاها و خدمات مارك دار در چارچوب يك نمايش يا فيلم است و نه يك تبليغ صريح. اگر تاكنون فيلمي را ديده ايد و تعجب كرده ايد ، "واي ، آنها مطمئناً در اين صحنه بسياري از فورد را رانندگي مي كنند" ، يا "آيا همه در اين برنامه تلويزيوني از پپسي مي نوشند؟" سپس شما متوجه محل قرارگيري محصول مي شويد. اين راهي است كه اين فيلم ها و نمايش ها بودجه دريافت مي كنند و راهي عالي براي تبليغ كنندگان است تا به يك جمعيتي هدفمند برسند.

بازدید : 531
11 زمان : 1399:2

اگر در زمينه‌ي بهينه‌سازي موتورهاي جستجو يا سئو فعاليت مي‌كنيد يا به عنوان صاحب يك وب‌سايت تمايل داريد وب‌سايت شما در صدر نتايج جستجوي گوگل قرار بگيرد، لازم است با الگوريتم‌هاي گوگل آشنا باشيد. گوگل با توجه به مجموعه‌اي از دستورالعمل‌ها و قواعد، وب‌سايت‌ها را بررسي و رتبه‌بندي كرده و پس از رسيدن به شناخت صحيح از اين وب‌سايت‌ها و بررسي اعتبار آن‌ها ، كاربران را متناسب با هدف‌شان به مسير درست هدايت مي‌كند.

اگر شاهد يك افت ناگهاني در ميزان ترافيك وب‌سايت و رتبه‌ي آن شده‌ايد، فكر استفاده از روش‌هاي موقتي مانند سئوي كلاه سياه را از سر خود بيرون كنيد. در عوض مي‌توانيد به كمك شناسايي اين الگوريتم‌ها اين مشكلات را رفع كرده و وضعيت وب‌سايت را بهبود بخشيد.

اگرچه مي‌توان گفت الگوريتم‌هاي رتبه بندي وب‌سايت‌ها توسط گوگل آشكار نيستند، اما تعدادي الگوريتم‌هاي جانبي وجود دارد كه به هدف بهبود نتايج جستجو، درك صحيح از عبارات جستجو، اعتبار بخشي به سايت‌ها، تشخيص سايت‌هاي اسپم و در يك كلام ارائه نتايج “كاربرمحور” به كار مي‌روند. در حقيقت، هوش مصنوعي به كمك گوگل آمده و نتايج را در راستاي رضايت مخاطب بهبود مي‌دهد. براي آشنايي با اين 14 الگوريتم معروف، در اين مقاله و مقالات بعدي با ما همراه باشيد.

الگوريتم جعبه شني گوگل (Sand Box)

شايد اين سوال براي‌ شما پيش آمده كه چرا وب‌سايت جديدتان با وجود محتواي ارزشمند، رعايت تمام قوانين سئو و وجود لينك‌هاي طبيعي به مدت چند ماه در نتايج جستجوي گوگل، به خصوص در نتايج اوليه ظاهر نمي‌شود؟ اين موضوع نتيجه‌ي وجود الگوريتم جعبه شني يا سند باكس گوگل است. پيش از ايجاد الگوريتم‌هاي پاندا و پنگوئن، سايت‌هاي اسپم بسياري مي‌توانستند به نتايج اوليه جستجوي گوگل راه پيدا كنند. اگر چه گوگل به صورت رسمي وجود اين الگوريتم را تاييد يا تكذيب نكرده است، اما متخصصين سئو بر اين باورند كه گوگل با توجه به اين الگوريتم از سال 2004 تا كنون، از ابتداي راه‌اندازي وب‌سايت شما، يك بازه زماني را در نظر گرفته و در آن مدت عملكرد وب‌سايت شما را در تمام جوانب مورد بررسي قرار مي‌دهد تا از اسپم نبودن و كيفيت آن اطمينان حاصل كند. در حقيقت تا پايان اين بازه زماني، درست هنگامي كه گوگل وب‌سايت شما را ارزشمند تشخيص دهد، وب‌سايت شما با رقباي قدرتمندتان در گوگل رقابت نمي‌كند. استفاده از تكنيك‌هاي سئوي كلاه سفيد، توليد محتواي كاربرپسند و ارزشمند، لينك بيلدينگ داخلي و دريافت لينك‌هاي طبيعي از وب‌سايت‌هاي قدرتمند، مي‌تواند به وب‌سايت شما كمك كند تا هرچه سريع‌تر از جعبه شني گوگل خارج شده و به دنياي پررقيب آن وارد شويد.

الگوريتم كافئين گوگل (Caffeine)

گوگل الگوريتم كافئين را در سال 2009 با هدف ايجاد تغيير كلي در ساختار رتبه‌بندي خود معرفي كرد. سرعت بيشتر در ايندكس كردن وب‌سايت‌ها، نمايش نتايج جستجوي بيشتر، مرتبط‌تر و به‌روزتر و افزايش شديد ظرفيت محتوايي گوگل از مزاياي الگوريتم كافئين هستند. به طور كلي مي‌توان گفت گوگل با ارائه‌ي اين الگوريتم، تحولي عظيم در خدمت خود به كاربران ايجاد كرده تا روز به روز بر ميزان رضايت آن‌ها بيافزايد.

الگوريتم پانداي گوگل(Panda)

الگوريتم پاندا در فوريه 2011 توسط گوگل معرفي شد. با توجه به اين الگوريتم، گوگل مي‌تواند محتواي باكيفيت را از محتواي ناقص، كوتاه، كپي شده و بي‌ارزش تشخيص داده و اين سايت‌ها را از نتايج جستجو حذف كند. ديگر نمي‌توان با استفاده از ترفندهاي سئوي كلاه سياه مانند كپي كردن محتوا گوگل را گمراه كرد.

برخي شاخصه‌هاي مد نظر پاندا:

  • مفيد نبودن محتوا
  • كپي و تكراري بودن محتوا
  • استفاده بيش از حد از تبليغات درون صفحه و ايجاد مزاحمت براي كاربران
  • گردآوري مطالب مختلف (بدون اعمال تغييرات) از وب‌سايت‌هاي ديگر
  • توليد محتواي ناقص و بسيار كوتاه
  • عدم هماهنگي مطالب با يكديگر
  • استفاده بيش از حد و نامناسب از كلمات كليدي
  • وجود لينك‌هاي خراب
  • اسپم‌هاي توليد شده توسط كاربرUser-Generated Spam) )
  • نرخ پرش (Bounce Rate) بالا و مدت زمان حضور در سايت(Time on Site) پايين

بنابراين به طور مستمر بايد علاوه بر استفاده از تكنيك‌هاي سئو، محتواي باكيفيت توليد كنيد تا از طريق الگوريتم پانداي گوگل جريمه نشويد و هميشه در صدر نتايج جستجو ظاهر شويد.

الگوريتم تازگي محتواي گوگل (Freshness)

الگوريتم تازگي محتواي گوگل در سال 2011 معرفي شد. با توجه به اين الگوريتم، گوگل شاخص‌هايي براي ارزيابي تازه بودن محتوا در نظر گرفته و مطابق با آن‌ها، تازه‌ترين و به‌روز ترين محتوا را به كاربران نمايش مي‌دهد. اعمال تغييرات در محتوا، بالا بودن نرخ انگيجمنت كاربران (كه نشان از مفيد و تازه بودن محتوا دارد)، لينك‌بيلدينگ مستمر، بك‌لينك‌هاي دريافت شده از وب‌سايت‌هاي قدرتمند و به‌روز، تاريخ انتشار محتوا يا آخرين تاريخ به‌روز رساني آن و وجود كلمات كليدي مرتبط با محتوا، برخي از معيارهاي گوگل براي بررسي تازه بودن محتوا هستند.

براي آشنايي با ديگر الگوريتم‌هاي معروف گوگل در مقالات بعدي با ما همراه باشيد.

منبع: آژانس ديجيتال ماركتينگ ماكان

بازدید : 283
11 زمان : 1399:2

يكي از عوامل اثرگذار در تدوين يك استراتژي موفق كسب و كار، آگاه بودن از عوامل داخلي و خارجي اثرگذار بر آن است. تحليل PESTEL در حقيقت يك قالب و ابزار تحليلي براي برنامه‌ريزي استراتژيك كسب و كارهاست. از اين ابزار براي تحليل نيروهاي بزرگ خارجي اثرگذار بر سازمان استفاده مي‌شود. اگرچه كنترل اين نيروهاي خارجي از دست سازمان خارج است، اما ناديده شمردن اثرات بلند مدت آن‌ها به شكست كسب و كار مي‌انجامد.

عبارت PESTEL مخفف واژه‌هاي Political، Economic، Social، Technological، Environmental و Legal است كه در ادامه به توضيح اين فاكتورها مي‌پردازيم.

فاكتورهاي سياسي (Political)

اين عامل تعيين كننده‌ي ميزان تاثير دولت و سياست‌هاي آن بر يك سازمان يا صنعت خاص است. عوامل سياسي مي‌تواند شامل سياست‌هاي تجاري، معاملاتي، قوانين مالياتي، قوانين سرمايه‌گذاري، انتخابات و روندهاي سياسي، مشكلات سياسي و روابط داخلي كشور، فساد اقتصادي و عواملي از اين قبيل باشد. سازمان‌ها بايد با آگاهي از اين عوامل، بتوانند خود را با شرايط فعلي محيط تطابق داده و استراتژي خود را با پيش‌بيني‌هاي سياسي آينده هم‌گام سازند.

فاكتورهاي اقتصادي (Economical)

سياست‌ها و ساختار اقتصادي و عوامل موثر بر اقتصاد يك جامعه، به همان نسبت بر چرخه اقتصادي درون سازمان و سودآوري آن اثر مستقيم دارند. اين عوامل شامل رشد اقتصادي، نرخ بهره، تورم، ماليات، روند جاري اقتصادي، پيشامدهاي فصلي، رشد و توسعه صنعت، نرخ صادرات و واردات، معاملات بين المللي و نرخ بين المللي تبديل ارز مي‌شوند. فاكتورهاي اقتصادي را مي‌توان در دو دسته‌ي اقتصاد خرد و كلان بررسي كرد. سياست‌هاي اقتصادي اجرا شده توسط دولت‌ها براي مديريت نرخ تقاضا زيرمجموعه‌ي اقتصاد كلان و روند عرضه و تقاضاي بازار و نحوه‌ي خرج كردن درآمد توسط مردم، زير مجموعه‌ي اقتصاد خرد قرار مي‌گيرند.

فاكتورهاي اجتماعي (Social)

عوامل اجتماعي كه اغلب متاثر از فرهنگ حاكم بر يك جامعه هستند، شامل عقايد و بينش كلي رايج ميان افراد آن جامعه بوده كه بر عملكرد سازمان و نوع محصولات و خدماتي كه ارائه مي‌كند، تاثير مي‌گذارند. خصوصيات دموگرافيك (مانند بازه سني، ميزان درآمد، سبك زندگي، موقعيت شغلي، آگاهي از سلامتي)، تصوير برند در جامعه، تابوهاي فرهنگي، مسائل اخلاقي، ترندهاي خريد، الگوهاي خريد مشتريان و تبليغات رايج، از جمله نمونه‌هاي فاكتورهاي اجتماعي هستند.

فاكتورهاي مرتبط با تكنولوژي(Technology)

رشد و پيشرفت سريع تكنولوژي بر تمام فرآيندهاي سازمان از جمله بازاريابي محصولات تاثير مي‌گذارد. براي منطبق شدن با اين روند سريع و سوار شدن بر موج تكنولوژي، بايد به دنبال راه‌هاي جديد ارائه خدمات، توليد محصولات و نحوه‌ي توزيع آن‌ها بوده و از روش‌هاي نويني مانند ديجيتال ماركتينگ براي تحقق اهداف گوناگون سازمان مانند آگاهي از برند، افزايش فروش، افزايش نرخ تبديل، افزايش نرخ بازگشت سرمايه، تعامل بيشتر با مخاطبان هدف و … بهره ببريد.

تكنولوژي‌هاي نوظهور، ميزان رشد و پذيرفته شدن تكنولوژي، تحقيقات و اختراعات، قوانين وضع شده در حوزه تكنولوژي، اطلاعات و ارتباطات و پيشرفت‌هاي رقباي موجود در صنعت در حوزه تكنولوژي، از جمله مثال‌هايي از فاكتورهاي تاثيرگذار تكنولوژيكي در صنعت هستند.

فاكتورهاي محيطي (Environmental)

در چند دهه‌ي اخير، عوامل محيطي بيش از پيش از اهميت خاصي برخوردار شده‌اند. به عناون مثال، كمبود منابع مواد خام، آلودگي‌هاي زيست محيطي، توليد محصولات سبز و دوست‌دار محيط زيست، سياست‌هاي موجود جهت استفاده از منابع تجديد پذير و تمايل بيشتر مشتريان به استفاده از محصولاتي كه قابل بازيافت هستند و آسيب كمتري به محيط زيست مي‌رسانند، از جمله مواردي هستند كه لزوم اهميت دادن سازمان‌ها به مسائل زيست محيطي را پررنگ‌تر كرده‌اند. قوانين وضع شده در حوزه‌ي محيط زيست، فاكتورهاي بومي، لزوم كاهش ردپاي كربن در تمامي صنايع، اثرات وارونگي هوا و … از ديگر فاكتورهاي محيطي موثر بر فعاليت يك سازمان هستند.

قوانين كنوني و آتي، قوانين بين المللي، قوانين استخدام، قوانين مالياتي، قوانين مرتبط با فساد و پول‌شويي، قوانين استاندارد، قوانين ايمني و سلامت، فرصت‌هاي برابر، استانداردهاي تبليغات، قوانين وضع شده در رابطه با حقوق مشتريان، قوانين برندينگ، قوانين مرتبط با محصول و قوانين وضع شده در رابطه با آن صنعت خاص، از جمله مواردي هستند كه عوامل قانوني موثر بر عملكرد يك كسب و كار را تشكيل داده‌اند.

تحليل PESTEL در برنامه‌ريزي استراتژيك كسب و كار، برنامه‌ريزي بازاريابي، ايجاد تغييرات سازماني، توسعه محصول يا كسب و كار و تهيه گزارشات تحقيقاتي كاربرد دارد. اطلاعات حاصل از تحليل PESTEL در نهايت در تحليل SWOT براي ارزيابي فرصت‌ها و تهديدها به كار مي‌رود، چرا كه با تحليل محيط بيروني كسب و كار، مي‌توان استفاده از فرصت‌ها را به حداكثر و تهديدهاي موجود را به حداقل رساند.

منبع: آژانس ديجيتال ماركتينگ ماكان

بازدید : 351
11 زمان : 1399:2

يكي از چالش‌هاي هميشگي در طراحي اپليكيشن يا وب‌سايت، انتخاب ميان طراحي تخت (Flat Design) و متريال ديزاين (Material Design) است. به نظر شما كدام سبك طراحي، تجربه كاربري بهتري را ايجاد مي‌كند؟ در اين مقاله با ما همراه باشيد تا با مفهوم Flat Design و Material Design و تفاوت‌هاي آن‌ها آشنا شويد.

مفهوم اسكيومورفيسم (Skeuomorphism)

پيش از آشنايي با مفهوم متريال ديزاين و فلت ديزاين، بايد با مفهوم اسكيومورفيسم آشنا شويد. اسكيومورفيسم در دنياي طراحي به معني به تصوير كشيدن اشيا و عناصر طراحي به شكل واقعي است، درست همان‌گونه كه در ذهن كاربر نقش بسته است. در اين تكنيك براي تقليد از دنياي واقعي، فضا و اشيا به صورت سه‌بعدي طراحي شده و از رنگ‌هاي طبيعي استفاده مي‌شود. از اين تكنيك بيشتر در گذشته و در ابتداي روند رو به رشد استفاده از وب، موبال‌هاي هوشمند و به طور كلي دنياي ديجيتال مورد استفاده قرار مي‌گرفت. اما رفته رفته به علت داشتن جزئيات بسيار زياد و سرعت بارگذاري بالا، محبوبيت خود را از دست داد.

فلت ديزاين (Flat Design)

طراحي تخت يا فلت ديزاين را مي‌توان به عنوان مفهوم مخالف اسكيومورفيسم در نظر گرفت. در طراحي تخت يا فلت ديزاين، از طرح‌هاي دو بعدي به جاي به تصوير كشيدن تصاوير دنياي واقعي به روش اسكيومورفيسم استفاده مي‌شود. در فلت ديزاين هيچ گونه استفاده از سايه‌ها، گراديانت‌ها و تكسچرها به چشم نمي‌خورد. تمركز طراحي تخت بر استفاده از رنگ‌ها و تايپوگرافي است. در طراحي تخت، ظاهر كلي چندان مهم نيست و آنچه بسيار اهميت دارد، عملكرد و در حقيقت ايجاد تجربه كاربري رضايت بخش است.

مزاياي فلت ديزاين

  • يك طراحي ساده، مينيمال، بدون عناصر اضافي و شلوغي، كه حواس كاربر را پرت نمي‌كند.
  • گاهي يك طرح ساده توانايي بيشتري در انتقال مفاهيم به كاربر دارد.
  • تايپوگرافي واضح در فلت ديزاين باعث مي‌شود به راحتي خوانده شود.
  • فلت ديزاين مطابقت بسياري با طراحي واكنش‌گرا يا Responsive Design دارد.
  • طراحي تخت در مقايسه با ديگر انواع طراحي، سرعت بارگذاري بالاتري در مرورگرها و اپليكيشن‌ها دارد.

معايب فلت ديزاين

  • نبود سايه‌ها و عمق عناصر طراحي شده، ممكن است گاهي سبب بروز چالش‌هايي در قابليت استفاده يا Usability شود.
  • وجود انتخاب‌هاي محدود از ميان رنگ‌ها، آيكون‌ها و شكل‌هاي ساده و يكنواخت، ممكن است تشخيص دادن تمايز برخي بخش‌ها را از يكديگر سخت كند و باعث شود طراحي‌هاي شما تكراري به نظر برسد.
  • گاهي تشخيص قابليت كليك آيتم‌ها براي كاربر مشكل مي‌شود.
  • طراحي‌CTA ها در فلت ديزاين ممكن است چندان جذاب به نظر نرسيده و سبب كاهش نرخ كليك (CTR) شود.
  • محدوديت‌هاي فلت ديزاين باعث مي‌شود نتوانيد بسياري از ايده‌هاي خلاقانه‌ي خود را در طراحي پياده‌سازي كنيد.
  • طراحي تخت براي تمام وب‌سايت‌ها يا اپليكيشن‌ها با توجه به هدف و نوع فعاليت آن‌ها مناسب نيست.

متريال ديزاين(Material Design)

متريال ديزاين يك سيستم طراحي توسعه داده شده توسط گوگل است. گوگل در سال 2014 متريال ديزاين را در جهت ايجاد يك زبان بصري منسجم، كاربردي و قابل دسترس به وجود آورد. هدف متريال ديزاين خلق تجربه كاربري دلپذير و قابل لمس از وب و اپليكيشن‌ها است. به عبارتي ديگر، در متريال ديزاين تلاش بر اين است كه حس‌هاي واقعي از اجسام مانند طول، عرض، ارتفاع و عمق را به كمك عناصر طراحي، سايه‌ها، حركات، انيميشن‌ها، طيف رنگ‌ها و … به كاربر منتقل كرد. متريال ديزاين سيستمي است كه طراحان رابط كاربري را به سمت يك طراحي يكپارچه‌ و با كمترين ميزان پرتي حواس كاربر هدايت مي‌كند.

از متريال ديزاين بيشتر در طراحي رابط كاربري اپليكيشن‌ها استفاده مي‌شود. متريال ديزاين باعث مي‌شود تعامل بيشتري ميان كاربر و اپليكيشن صورت گيرد، چرا كه اين نوع طراحي كاربرپسندتر است و مي‌تواند با توجه به شناخت شما از كاربران و در راستاي رفع نيازهاي آن‌ها انجام شود. دو هدف اصلي متريال ديزاين عبارتند از:

  • خلق يك زبان طراحي كه منعكس كننده‌ي ويژگي‌هاي اصلي طراحي كلاسيك باشد.
  • توسعه‌ي يك سيستم يكپارچه كه بتوان آن را در تمام پلت‌فرم‌ها خصوصاً در موبايل پياده‌سازي كرد.

متريال ديزاين از سه بخش اصلي تشكيل شده كه محقق شدن اهداف بالا را امكان پذير ساخته‌اند:

  • متريال به عنوان استعاره يا Metaphor: اشياء و عناصر در متريال ديزاين درست مانند اشياء در واقعيت ايجاد شده و باهم مرتبطند. به عبارتي مي‌توان گفت اين عناصر استعاره‌اي از واقعيت هستند.
  • وجود عناصر برجسته، گرافيكال و جذابBold) ، Graphic و (Intentional كه از طراحي روي كاغذ (طراحي چاپي) الهام گرفته مي‌گيرند.
  • حركت (Motion): حركات در متريال ديزاين به صورت واقعي و با هدف افزايش توجه كاربر طراحي شده‌اند.

دليل اهميت متريال ديزاين

متريال ديزاين يك چارچوب استاندارد براي طراحي رابط كاربري در اختيار طراحان قرار مي‌دهد تا از اشتباهات فاحش در طراحي جلوگيري شود. به عبارتي ديگر، متريال ديزاين همانند يك نقشه راه براي طراحي انيميشن‌ها، استايل‌ها، layouts ، اجزا و الگوها عمل مي‌كند. به همين دليل هنگام كار كردن با محصولات گوگل، يك تجربه كاربري متحدالشكل (يكپارچه) و رضايت بخش براي كاربران پديد مي‌آيد.

مزاياي متريال ديزاين

  • ايجاد رابط كاربري ساده و يكپارچه (وب‌سايت و اپليكيشن)
  • ثبات رويه به دليل وجود اهداف و دستورالعمل‌هاي مشخص
  • استفاده از محور Z (ايجاد عمق در اشيا)
  • جنبه‌هاي بصري قوي
  • جذابيت بيشتر به دليل استفاده از حركات و Motion
  • ترغيب بيشتر كاربران به انجام عمل مورد نظر به دليل طراحي CTA جذاب
  • افزايش سرعت در طراحي

معايب متريال ديزاين

  • دستورالعمل‌ها و چارچوب‌هاي مشخص و محدود از سوي گوگل
  • جلوگيري از بروز خلاقيت و ايجاد طراحي دلخواه خارج از چارچوب‌ها
  • آسان نبودن اعمال تغييرات در چارچوب‌هاي متريال ديزاين
  • يكسان شدن قالب طراحي‌ها
  • مصرف بيشتر باتري موبايل در اپليكيشن‌ها

مقايسه فلت ديزاين و متريال ديزاين

به طور كلي مي‌توان گفت متريال ديزاين و فلت ديزاين خصوصيات مشترك بسياري دارند. در فلت ديزاين تمايل به استفاده از طيف رنگ‌هاي محدودتر بيشتر است تا حواس كاربر پرت نشود. همچنين سادگي طراحي عناصر رابط كاربري، كارايي آن را افزايش مي‌دهد. نكته‌اي كه فلت ديزاين را از ديگر روش‌هاي طراحي متمايز مي‌سازد اين است كه از عناصر واقعي الهام نمي‌گيرد و بسيار مينيمال است.

متريال ديزاين به طور كامل از فلت ديزاين جدا نبوده و به نوعي مكمل آن است. به عبارتي ديگر مي‌توان گفت متريال ديزاين نسخه‌ي بهبود يافته‌ي فلت ديزاين است كه بر برخي عناصر اسكيومورفيسم مانند سايه‌ها، انيميشن‌ها و لايه‌هاي متفاوت تاكيد دارد. سادگي در طراحي و انتخاب رنگ‌ها، در كنار استفاده از اين عناصر كه بر جذابيت بصري طراحي افزوده‌اند، سبب شده تجربه كاربري رضايت بخشي خلق شود.

همچنين مي‌توان از مزاياي عناصر متريال ديزاين در طراحي‌هاي تخت (و بالعكس) بهره برد و اين دو روش را با يكديگر تركيب كرد. در بيشتر مواقع، رابط كاربري متريال ديزاين User-Friendly است و بخش‌هاي قابل كليك و غير قابل كليك را در نگاه كاربر به راحتي از يكديگر قابل تشخيص مي‌كند.

همان‌گونه كه پيش‌تر گفته شد، هر كدام از سبك‌هاي طراحي تخت و متريال ديزاين مزايا و معايب خود را دارند. طراحان وب‌سايت يا اپليكيشن‌ها بايد با توجه به هدف خود از طراحي، سبك مناسب را انتخاب كنند. براي مثال، متريال ديزاين ممكن است براي طراحي بازي‌هاي خلاقانه مناسب نباشد، اما براي طراحي اپليكيشن‌ها و وب‌سايت‌هاي فانتزي گزينه‌ي مناسبي است. يا هنگامي كه سرعت بارگذاري وب‌سايت براي طراح اوليت دارد، استفاده از سبك فلت ديزاين به متريال ديزاين نيز به همان نسبت در اولويت قرار مي‌گيرد.

تيم طراحي و توسعه وب‌سايت آژانس ديجيتال ماركتينگ ماكان بهينه‌ترين روش‌هاي طراحي وب‌سايت را انتخاب كرده و شما را در مسير رسيدن به اهداف كسب و كارتان همراهي مي‌كند.

منبع: آژانس ديجيتال ماركتينگ ماكان

بازدید : 344
11 زمان : 1399:2

تصميم‌گيري براي تشخيص بودجه سالانه‌ به فعاليت‌هاي بازاريابي، خصوصاً بازاريابي ديجيتال، يكي از دغدغه‌ها و چالش‌هاي هميشگي صاحبان كسب و كار و مديران بازاريابي است. درنظر گرفتن بخشي از اين بودجه براي جذب مخاطب جديد همواره يك انتخاب وسوسه برانگيز است. اما قبل از تعيين درصد اين بودجه، بايد به اين سوال پاسخ دهيد كه به كمك پياده‌سازي كدام استراتژي‌ها، مي‌توانيد مشتريان فعلي خود را به بازگشت به سوي خود و در نهايت تبديل شدن به مشتريان وفادار هدايت كنيد؟ چرا كه مشتريان فعلي هر سازمان ارزش بسيار بالايي داشته و سرمايه‌گذاري براي حفظ آنان ارزشمند است. توليد Lead و جذب مشتريان جديد هزينه‌اي به مراتب بيشتر به سازمان تحميل مي‌كند. به علاوه، تحقيقات نشان داده است كه مشتريان فعلي در مقايسه با مشتريان جديد شما حاضرند بيش از ۶۰% براي دريافت محصولات يا خدمات شما هزينه كنند.

يكي از راه‌هاي تصميم‌گيري بهينه در مورد اينكه چه بخش از بودجه‌ي كمپين تبليعاتي خود را به كدام دسته از مخاطبان و مشتريان اختصاص دهيد، محاسبه‌ي معيار (Customer Lifetime Value (CLV يا ارزش طول عمر مشتري است.

ارزش طول عمر مشتري يا (Customer Lifetime Value (CLV

در مقاله قبل به طور مفصل درباره تعريف ارزش طول عمر مشتري، نحوه محاسبه و اهميت آن براي كسب و كارها صحبت كرديم. به زبان ساده، ارزش طول عمر هر مشتري، ميزان ارزشي است كه كسب و كار شما از طريق آن مشتري در طول يك بازه زماني مشخص كسب كرده است.

برآورد ارزش طول عمر مشتري در راستاي تصميم‌گيري براي تخصيص بودجه در يك كمپين تبليغاتي، از دو جهت به استراتژي شما جهت مي‌دهد:

  • بخش‌بندي مخاطبان: با محاسبه CLV مي‌توانيد مشتريان را بر اساس ميزان (LTV (Lifetime Value بخش‌بندي كنيد. سپس به بررسي پرسوناي آن بخش از مشتريان كه ارزش طول عمر بيشتر و در واقع سودآوري بيشتري در بلند مدت دارند، بپردازيد. اكنون با استفاده از اين اطلاعات مي‌توانيد مخاطبان هدف كمپين تبليغاتي ديجيتال خود را مشخص كنيد.
  • تعامل: اكنون مي‌توانيد براي صرفه‌جويي در بودجه، مشتريان وفادار و آن بخش از مشترياني كه CLV بالاتري دارند را هدف قرار داده و با آنان تعاملات موثرتري برقرار كنيد. براي اين كار مي‌توانيد تمركز استراتژي‌هاي ديجيتال ماركتينگ خود، مانند ايميل ماركتينگ و بازاريابي شبكه‌هاي اجتماعي را بر مشتريان فعلي قرار دهيد تا بتوانيد به كمك برقراري ارتباطات موثر با آنان، شانس وفادار كردن آن‌ها را افزايش دهيد.

كاربرد ارزش طول عمر مشتري در كمپين ديجيتال ماركتينگ

اكنون كه ميزان CLV را محاسبه كرده، و پس از بخش‌بندي مشتريان، تمركز خود را بر آن دسته از مشترياني كه ارزش طول عمر بالاتري داشتند، قرار داده‌ايد، نوبت به تدوين استراتژي كمپين ديجيتال رسيده است. در ادامه خواهيم گفت كه چگونه هنگام اجراي كمپين‌هاي ديجيتال مي‌توانيد مشتريان با ارزش طول عمر بالاتر را شناسايي كرده و آن‌ها را به طور حتم به عنوان بخش اصلي مخاطبان خود، هدف قرار دهيد.

1. شبكه‌هاي اجتماعي

مخاطبان امروزي ديگر از مكالمات و ارتباطات يك‌طرفه از سوي برندها استقبال نمي‌كنند، بلكه تعامل و ارتباط دو‌سويه را مي‌پسندند.
شبكه‌هاي اجتماعي بستر بسيار مناسبي براي كسب و كارها و برندها پديد آورده‌اند كه به كمك آن مي‌توانند با مخاطبان هدف خود ارتباط قوي‌تري برقرار كرده و آن‌ها را درگير اين تعاملات كنند. پيش از آغاز كمپين بازاريابي در شبكه‌هاي اجتماعي، بهتر است با اتكا به داده‌هاي حاصل از كمپين‌هاي پيشين، آن بخش از مخاطبان خود كه داراي ارزش طول عمر بالاتري هستند را هدف قرار داده و استراتژي خود را با توجه به پرسوناي آن‌ها، تدوين كنيد، زيرا تنها درصورتي كه مخاطب و مشتريان خود را بشناسيد مي‌توانيدمحتوايي مطابق با سليقه آن‌ها توليد كرده و ميزان Engagement را بالا ببريد.

به علاوه، مدتي پس از شروع كمپين و براي بررسي ميزان اثربخشي آن مي‌توانيد از شاخص ارزش طول عمر مشتري بهره ببريد. براي اين كار مي‌توانيد با مقايسه‌ي ميانگين هزينه جذب هر مشتري( CAC (Customer Acquisition غير مجاز مي باشدt تا به اين لحظه و ارزش ايجاد شده توسط هر مشتري در همان بازه زماني(CLV)، بهينه بودن و سودآوري كمپين را رصد كرده و مسير آتي را پيش‌بيني كنيد. در صورتي كه هزينه تحميل شده بر سازمان براي اجراي كمپين و جذب مشتريان جديد، بيشتر از ارزش ايجاد شده توسط آنان باشد، منطقي است كه كمپين شما توجيه اقتصادي نداشته و بايد تغييراتي در آن ايجاد كنيد.

2. وب‌سايت

وب‌سايت شما، يكي از مهم‌ترين دارايي‌هاي ديجيتال شماست. با طراحي صفحه فرود يا لندينگ پيج متناسب با كمپين بازاريابي ديجيتال خود، مي‌توانيد به راحتي نرخ تبديل و Engagement rate را محاسبه كنيد. پيش از طراحي لندينگ پيج متناسب با كمپين بازاريابي ديجيتال خود، بايد در نظر داشته باشيد كه كدام كلمات كليدي در كمپين‌هاي قبلي منجر به افزايش بيشتري در نرخ تبديل شده‌اند. با آغاز كمپين، با رصد كردن روند جذب مشتري و ميزان تبديل، بايد متوسط هزينه‌ي جذب هر مشتري در طراحي لندينگ پيج را با متوسط ارزش حاصل از هر مشتري در آن بازه زماني(CLV) مقايسه كرده و در صورت اقتصادي نبودن، تصميمات به موقعي اتخاذ كنيد.

همچنين بايد تلاش كنيد كه مشتريان را از طريق روش‌هاي مختلف مانند طراحي بهينه دكمه‌هاي فراخوان عمل يا CTA جذاب، توليد محتواي با كيفيت و شخصي‌سازي شده متناسب با مشتريان با CLV بالاتر، افزايش سرعت بارگذاري صفحات و ارائه پيشنهادات هيجان‌انگيز و با جلب رضايت مخاطب، او را در وب‌سايت نگه داشته و نرخ تبديل را بالا ببريد. به كارگيري روش‌هايي مانند تست A/B به شما كمك مي‌كند تا جذاب‌ترين نسخه از لندينگ پيج را به عنوان نسخه اصلي طراحي خود انتخاب كنيد.

3. ارسال ايميل‌هاي شخصي‌سازي شده

اجراي كمپين‌هاي ايميلي بدون در نظر گرفتن شخصي‌سازي محتوا و مرتبط بودن آن با پرسوناي مخاطب، اثربخشي چنداني ندارد، چرا كه مخاطبان آن را آزار دهنده دانسته و در بيشتر موارد پيش از بازكردن ايميل، آن را حذف مي‌كنند. ارسال ايميل‌هاي شخصي‌سازي شده به گروه مورد نظر از مخاطبان هدف (مثلا بخش مشتريان با CLV بالاتر)، يكي از راهكارهاي براي افزايش ارزش طول عمر مشتريان و وفاداري آنان است. به علاوه، مشتريان احساس مي‌كنند به نيازها و سليقه‌ي آنان اهميت داده شده و تمايل بيشتري براي استفاده از خدمات يا محصولات برند شما خواهند داشت.

در حين اجراي كمپين‌هاي ايميلي نيز بايد همواره با مقايسه‌ي متوسط هزينه كمپين و ارزش حاصل شده از مشتريان در آن بازه، از سودآوري آن اطمينان حاصل كنيم.

4. بهبود مديريت ارتباط با مشتري

منطقي است كه مشتريان تمايل دارند از سوي برند مورد علاقه خود حمايت شوند و از مشاوره پيش از فروش و همچنين پشتيباني پس از فروش بهره‌مند گردند. CRM يامديريت ارتباط با مشتري، مجموع استراتژي‌ها و دستورالعمل‌هايي است كه با هدف بالا بردن كيفيت تعامل با مشتري و حفظ آنان، به كار گرفته مي‌شود. CRM به ما كمك مي‌كند تا با مشتري در ارتباط باشيم، نيازهاي او را حدس بزنيم و براي كسب رضايت و وفادارسازي او، سطح بالاتري از خدمات را ارائه كنيم.

به طور كلي مي‌توان گفت پس از محاسبه CLV قادر خواهيد بود مقدار متوسط هزينه‌ي جذب يك مشتري جديد به قيف فروش را با مقدار ارزش طول عمر مشتري مقايسه كرده و بهينه‌ترين استراتژي را (از ميان جذب مشتري جديد يا حفظ مشتري فعلي) انتخاب كنيد.

محاسبه ارزش طول عمر مشتري به شما كمك مي‌كند تا بودجه‌ي كمپين بازاريابي ديجيتال خود را به طور بهينه و در بهترين بخش به كار بريد. فراموش نكنيد سرمايه گذاري براي وفادار كردن و نگهداري مشتريان فعلي شما مي‌تواند به مراتب هزينه كمتري داشته و نرخ بازگشت سرمايه حاصل از اجراي كمپين بازاريابي ديجيتال خود را به ميزان بيشتري افزايش دهيد. به عبارتي ديگر، افزايش CLV معادل افزايش در نرخ بازگشت سرمايه (ROI) است.

آژانس ديجيتال ماركتينگ ماكان با ارائه ايده‌هاي خلاقانه در اجراي كمپين‌هاي ديجيتال ماركتينگ، كسب و كار شما را به سمت مسيري صحيح با هدف رشد، سودآوري و داشتن مشترياني وفادار هدايت مي‌كند.

بازدید : 340
11 زمان : 1399:2

يكي از مهم‌ترين معيارهايي كه هر كسب و كار در حال رشد نبايد از محاسبه آن غافل شود، ارزش طول عمر مشتري يا (Customer Lifetime Value (CLV است. با محاسبه CLV و مقايسه آن با هزينه جذب و نگهداري مشتري، كسب و كارها درمي‌يابند چه مدت زماني طول مي‌كشد تا به نقطه سر به سر و پس از آن به سودآوري دست يابند.
اگر مي‌خواهيد به مشتريان وفادار و سودآور دست يابيد، بايد با ارزش طول عمر مشتري، نحوه محاسبه و اهميت آن آشنا باشيد.

ارزش طول عمر مشتري يا (Customer Lifetime Value (CLV چيست؟

ارزش طول عمر مشتري شاخصي است كه ميزان ارزش كسب و كار حاصل از يك مشتري را در يك بازه زماني مشخص، تعيين مي‌كند.
كسب و كارها با محاسبه‌ي CLV مي‌توانند سودآورترين بخش يا segment از مشتريان خود را شناسايي كنند و ضمن به كارگيري استراتژي‌هاي مناسب، از مزاياي محاسبه ارزش طول عمر مشتري بهره‌مند شوند.
همان‌گونه كه در مقالات قبل در اين مورد صحبت كرده‌ايم، مجموعه عوامل بسياري بر وفادار كردن مشتريان و تكرار خريد آن‌ها اثر دارند. در نتيجه، اين عوامل منجر به افزايش طول عمر مشتري و نرخ بازگشت سرمايه خواهند شد.

گام‌هاي محاسبه ارزش طول عمر مشتري

1. محاسبه ارزش متوسط خريد (Average Purchase Value)

اين عدد از تقسيم ميزان كل درآمد شركت در بازه زماني مشخص (مثلا يك سال) بر تعداد كل خريدها در آن بازه حاصل مي‌شود.

2.محاسبه ميانگين نرخ تناوب در خريد (Average Purchase Frequency Rate)

اين مقدار از تقسيم تعداد خريدها در بازه زماني مشخص بر تعداد مشتريان يكتا (غير تكراري) كه در آن بازه زماني اقدام به خريد كرده‌اند، محاسبه مي‌شود.

3. محاسبه ارزش مشتري (Customer Value)

ارزش مشتري از حاصل ضرب ارزش متوسط خريد در ميانگين نرخ تناوب در خريد به دست مي‌آيد.

4. محاسبه ميانگين طول عمر مشتري (average customer lifespan)

اين عدد در حقيقت ميانگين تعداد بازه‌هاي زماني است كه يك مشتري از محصولات يا خدمات برند شما خريداري مي‌كند. اين بازه زماني بسته به نوع كسب و كار مي‌تواند روز، ماه يا سال در نظر گرفته شود.

5. محاسبه CLV

در نهايت، براي محاسبه ارزش طول عمر هر مشتري، بايد حاصل‌ضرب ميانگين طول عمر مشتري را در ارزش مشتري به دست آوريد. اين عدد ميزان سود مورد انتظار شما را به طور ميانگين در يك بازه زماني مشخص از يك مشتري نشان خواهد داد.

اهميت محاسبه ارزش طول عمر مشتري

صرفه‌جويي در هزينه‌ها

از آنجايي كه نگهداري مشتريان فعلي از جذب مشتريان جديد هزينه كمتري نياز دارد، با دانستن اينكه كدام مشتريان شما ارزش بالاتري براي كسب و كار شما ايجاد مي‌كنند، مي‌توانيد با بهره‌گيري از روش‌هاي مديريت ارتباط با مشتري اين دسته از مشتريان را براي خود نگه داريد.

افزايش وفاداري به برند

داشتن تعامل پايدار و هدفمند با مشتريان و به كارگيري استراتژي‌هاي مناسب براي تشويق آن‌ها به بازگشتن به سوي برند، به وفادار شدن آن‌ها مي‌انجامد. تا زماني كه استفاده از محصولات يا خدمات شما براي مشتريان ايجاد ارزش كرده و نيازهاي آنان به كمك برند شما پوشش داده شود، به برند شما وفادار خواهند ماند.

افزايش نرخ بازگشت سرمايه

منطقي است كه با افزايش CLV و ميزان فروش، نرخ بازگشت سرمايه نيز افزايش خواهد يافت.

استفاده بهينه از زمان

تمركز بر وفادار كردن مشتريان فعلي و تلاش براي افزايش ارزش طول عمر آنان، به زمان كمتري در مقايسه با توليد Lead و تبديل مشتريان بالقوه به بالفعل نياز دارد.

بخش‌بندي مشتريان

محاسبه CLV سبب مي‌شود بتوانيد مشتريان خود را از نظر سودآوري در دراز مدت دسته‌بندي كرده و در نهايت در مورد نوع تعامل و استراتژي بازاريابي خود درباره هر گروه تصميم‌گيري كنيد.

سنجش كلي رضايت مشتري

ميزان تكرار خريد مشتري و ارزش بالاي طول عمر او مي‌تواند ديدگاهي كلي در رابطه با رضايت او به كسب و كار بدهد. براي مثال، رخ دادن افت ناگهاني در ميزان CLV يك گروه از مشتريان، در اكثر مواقع سيگنالي هشدار دهنده از وجود عواملي مثل يك اشتباه استراتژيك، افت كيفيت محصولات و نارضايتي مشتريان به حساب مي‌آيد.

ايجاد تعادل ميان اهداف كوتاه مدت و بلند مدت

محاسبه CLV شما را قادر مي‌سازد بهتر بتوانيد اهداف كوتاه مدت و بلند مدت كسب و كار خود وزن داده و آن‌ها را اولويت بندي كنيد.

آژانس ديجيتال ماركتينگ ماكان با اجراي استراتژي‌هاي بازريابي در جهت ايجاد تعامل اثربخش با مشتريان و وفادارسازي آنان، ارزش طول عمر مشتريان شما را افزايش مي‌دهد كه به افزايش نرخ بازگشت سرمايه‌ وفاداري مشتريان و كسب و كار شما مي‌انجامد.

منبع: آژانس ديجيتال ماركتينگ ماكان

بازدید : 448
11 زمان : 1399:2

بسياري از كسب و كارها وب‌سايت تجارت الكترونيكي خود را راه‌اندازي كرده‌اند، اما در افزايش بازديد وب‌سايت و بهينه‌سازي نرخ تبديل موفق نيستند. براي راه‌اندازي يك وب‌سايت تجارت الكترونيك موفق، بايد از اشتباهات زير پرهيز كنيد.

1. نداشتن صفحه”درباره ما” مناسب

مشتريان شما مايل‌اند به طور كامل شما را بشناسند تا بتوانند بنا بر حسن سابقه‌‌تان با شما تعامل كنند. نداشتن صفحه “درباره ما” كه اطلاعات دقيق و كاملي درباره شما و تجارت‌تان به مشتريان بدهد، در بازديد وب‌سايت و نرخ تبديل شما اثري منفي دارد.

2. عدم تمركز بر استراتژي‌هاي سئو

وب‌سايت شما بدون به كارگيري تكنيك‌هاي بهينه‌سازي موتورهاي جستجو (SEO) در نتايج اوليه گوگل ظاهر نخواهد شد و در اثر ديده نشدن، مشتريان بالقوه بسياري را از دست خواهيد داد.

3. ‌‌جدي نگرفتن اهميت بازاريابي محتوا

محتواي مفيد و ارزشمند، يكي از عوامل مهمي است كه توجه بازديدكنندگان وب‌سايت را به خود جلب كرده و آن‌ها را به خريد ترغيب مي‌كند. به خصوص، توليد محتواي باكيفيت، مرتبط و به‌روز در مورد وب‌سايت‌هاي تجارت الكترونيك از اهميت ويژه‌اي برخوردار است.

4.توجه نكردن به طراحي واكنش‌گرا

در سال‌هاي اخير بسياري از وب‌سايت‎‌ها به دليل نداشتن طراحي واكنش‌گرا، جايگاه عالي خود را در نتايج جستجو از دست داده‌اند. اين در حالي است كه كاربران بسياري تمايل دارند از موبايل خود وارد وب‌سايت‌هاي مختلف شوند. در صورت نداشتن طراحي واكنش‌گرا نسبت به ساير دستگاه‌ها مانند موبايل، تجربه كاربري خوبي خلق نخواهيد كرد و مشتريان بسياري را از دست خواهيد داد.

5. سرعت بارگزاري پايين

سرعت پايين بارگذاري وب‌سايت يكي از عواملي است كه سبب مي‌شود مشتريان ديگر به شما مراجعه نكنند.

6. استفاده نكردن از هويت بصري يكپارچه

استفاده از المان‌هاي بصري يكپارچه و متناسب با برند در وب‌سايت، يكي از عوامل منعكس كننده‌ي هويت برند شماست. براي مثال، استفاده از رنگ‌ها و لوگوي برند، سبب مي‌شود مشتريان به راحتي برند شما را به ياد آورده و به خاطر بسپارند.

7. عدم تمركز محصولات

داشتن تمركز بر گروه مشخصي از محصولات مخصوصا در ابتداي فعاليت يك وب‌سايت تجارت الكترونيكي، باعث مي‌شود عملكرد وب‌سايت شما تخصصي‌تر باشد.

8. عدم توجه به نيازهاي مخاطبان

اهميت به نيازها و خواسته‌هاي مشتريان و برآورده كردن آن‌ها، مهم‌ترين عامل توليد Lead و وفادار كردن مشتريان يك وب‌سايت تجارت الكترونيك است. به همين منظور بايد در تحقيقات بازار، پرسوناي مخاطب را به درستي شناسايي كنيد.

9. برگزاري مسابقات بدون استراتژي صحيح

برگزار كردن مسابقات ديجيتال يكي از راه‌هاي موفقيت آميز است كه به رضايت مشتريان، آگاهي از برند، افزايش بازديد وب‌سايت، افزايش نرخ تبديل و در نهايت افزايش نرخ بازگشت سرمايه منجر مي‌شود. نكته مهم اين است كه برگزاري اين مسابقات بايد هم‌راستا با استراتژي‌هاي ديجيتال ماركتينگ و كمپين بازاريابي ديجيتال برند شما باشد.

10. استفاده نكردن از اينفلوئنسر ماركتينگ

به كمك اينفلوئنسر ماركتينگ مي‌توانيد آگاهي از برند خود را افزايش داده و با هزينه‌ي نه چندان زياد، ترافيك بسياري را به سوي وب‌سايت خود هدايت كنيد. نكته مهم اين است كه از اينفلوئنسرهاي مرتبط با صنعت و داراي اعتبار نزد جامعه هدف خود استفاده كنيد.

11. داشتن شبكه توزيع ضعيف و پرهزينه

شبكه توزيع قدرتمند و كارآمد، يكي از مهم‌ترين نقاط قوت يك وب‌سايت تجارت الكترونيك است. در صورتي كه شبكه توزيع شما تاخير زيادي داشته يا هزينه بالايي را به كاربران تحميل كند، تجارت شما قادر به رقابت با كسب و كارهاي مشابه نخواهد بود.

12. استفاده از روش‌هاي سنتي بازاريابي

عدم تطبيق با تكنولوژي روز و استفاده نكردن از روش‌هاي نوين بازاريابي مانند ديجيتال ماركتينگ يا بازاريابي درون‌گرا آسيب زيادي به كسب و كار آنلاين شما وارد خواهد كرد.

13. نداشتن توضيح مناسب براي جزييات محصول

بدون وجود اطلاعات دقيق،كامل، معتبر و به‌روزرساني شده از محصول و همچنين عكس‌هاي باكيفيت واقعي، كاربران به وب‌سايت شما اعتماد نكرده و تمايل زيادي به خريدن محولات از خود نشان نمي‌دهند.

14. انتخاب نام دامنه نامناسب

انتخاب نام پيچيده و طولاني براي دامنه سبب مي‌شود كاربران به سختي آن را به ياد بسپارند. در صورتي كه نام دامنه جذاب، مرتبط و به يد ماندني باشد، مشتريان شما با احتمال بالاتري به وب‌سايت شما بازمي‌گردند.

15. ايجاد نكردن تجربه كاربري خوب

طراحي تجربه كاربري به معناي طراحي يك تجربه ايده‌آل براي كاربران، هنگام استفاده از يك محصول يا خدمت است. ايجاد تجربه كاربري خوب براي مشتريان يك وب‌سايت تجارت الكترونيك و به عبارتي ديگر، طراحي يك وب‌سايت كاربرپسند موجب جلب رضايت آنان و تمايل براي خريد مجدد خواهد شد. اين در حالي است كه در صورت نارضايتي و ايجاد نشدن تجربه كاربري موفق، مخاطبان تمايل كمتري براي بازگشت به وب‌سايت شما و توصيه آن به ديگران خواهند داشت.

براي دريافت مشاوره در زمينه‌ي تدوين استراتژي تجارت الكترونيك، انجام تحقيقات بازار، ديجيتال برندينگ و طراحي وب‌سايت تجارت الكترونيك خود به آژانس ديجيتال ماركتينگ ماكان مراجعه كنيد.

منبع: آژانس ديجيتال ماركتينگ ماكان

بازدید : 564
11 زمان : 1399:2

تجارت همراه يا تجارت موبايلي (Mobile Commerce) در واقع نوعي از تجارت الكترونيك يا e-commerce است كه در بستر تلفن‌هاي همراه صورت مي‌گيرد. استفاده از تلفن‌هاي همراه هوشمند بسيار افزايش يافته و همه روزه افراد بسياري مايلند تراكنش‌هاي مالي و خريد خود را به صورت آنلاين و از طريق موبايل خود انجام ‌دهند زيرا موبايل هميشه در دسترس است و بدون ايجاد محدوديت مكاني و زماني، باعث سرعت بخشيدن و تسهيل كارهاي روزانه و حتي برطرف كردن نيازهاي غيرمنتظره در افراد مي‌شود.
كسب و كارها و برندها بايد از اين بستر ديجيتال مانند يك فرصت طلايي براي رشد كسب و كار و تحقق اهدافي مانند افزايش نرخ تبديل، افزايش فروش و در نهايت وفادار كردن مشتريان خود استفاده كنند. در ادامه اين بلاگ قصد داريم شما را با 6 راه افزايش وفاداري به برند از طريق تجارت موبايلي (M-Commerce) آشنا سازيم.

1. تجربه‌اي ساده و راحت براي مشتريان فراهم كنيد.

كار كردن با تلفن‌هاي همراه هميشه در ذهن افراد، سرعت و سادگي در انجام كارها را تداعي مي‌كند.
مشتريان شما نيز انتظار دارند به كمك موبايل خود بتوانند راحت‌تر و ساده‌تر از ديگر روش‌ها، با برند مورد علاقه خود در تعامل باشند يا محصول يا خدمت مورد نظر خود را به صورت آنلاين خريداري و دريافت كنند. بنابراين اگر بتوانيد يك تجربه كاربري رضايت بخش را براي مشتريان خود فراهم كنيد، آن‌ها تمايل كمتري به استفاده از ديگر اپليكيشن‌ها و برندهاي رقيب از خود نشان مي‌دهند و شانس اين را داريد كه اين افراد را به مشتري وفادار خود تبديل كنيد.

2. مشتريان بايد به سرعت ارزش واقعي برند شما را دريابند.

اگر مشتري به سرعت سيگنالي از سمت برند شما براي وفاداري دريافت نكند، ديگر به شما وفادار نخواهد شد و به سراغ رقبا خواهد رفت. بنابراين تدوين و پياده‌سازي استراتژي‌هاي وفاداري مشتري بسيار ضروري است. همچنين نبايد مشتري را منتظر نگه داريد، بلكه از همان ابتدا برنامه‌هاي كلي خود را در رابطه با مشتريان وفادار به آن‌ها اعلام كرده و مزاياي وفاداري به برند را به طور كامل و واضح براي‌شان شرح دهيد، در غير اين‌صورت داشتن كارت وفاداري به تنهايي براي مشتريان، تاثير و مفهومي نخواهد داشت.

3. تجارت موبايلي يك انتخاب نيست، يك بايد است!

امروزه m-Commerce براي وفادار كردن مشتريان يك برند، ضروري است. تحقيقات نشان مي‌دهند بسياري از افراد حتي در اولين تجربه خود در استفاده از محصولات يا خدمات يك برند، از موبايل‌هاي خود جهت رزرو يا خريداري محصولات و خدمات استفاده كرده‌اند.
در حقيقت، صرف داشتن اپليكيشن موبايل كافي نيست. بلكه كل مراحل سفر مشتري بايد به صورت يكپارچه مديريت شود تا بتوانيد با استفاده از بستر موبايل، تجربه مشتري از تعامل با برندتان را بهبود دهيد. براي اين كار بايد از روش‌هاي متفاوتي مانند در نظر گرفتن امتيازات، تخفيفات ويژه و برگزاري قرعه‌كشي‌ها مخصوص كاربران اپليكيشن‌هاي موبايل در نظر بگيريد.

4. از كلان داده‌ها براي درگيركردن احساسات مشتري و تعامل بيشتر استفاده كنيد.

استفاده از كلان‌داده‌ها به صورت هدفمند بسيار ارزشمند است. براي مثال از اين اطلاعات مي‌توان براي توليد محتواي شخصي‌سازي شده استفاده كرد، چرا كه ارسال پيام‌هاي عمومي و اتوماتيك كه با پرسوناي مخاطب و هويت برند متناقض است، اثربخش نخواهد بود.
همچنين، داشتن ديتابيس قوي دليلي كافي براي داشتن مشتريان وفادار نيست. آنچه به وفاداري مشتريان كمك مي‌كند، مواجه كردن آنان با تجربه‌ي استفاده از محصولات يا خدمات برنديست كه به مشتريان خود اهميت مي‌دهد و به صورت مستمر آن‌ها را به مشاركت و تعامل دعوت مي‌كند.
براي مثال يك رستوران مي‌تواند تخفيفات وفاداري خود را به گروه‌هاي متفاوت مشتريان خود مانند خانواده‌ها، دانشجويان، دانش‌آموزان و … با درصد‌هاي مختلف اختصاص دهد. همچنين اين تخفيفات مي‌تواند به صورت پله‌اي بسته به ميزان سفارش آنلاين آن‌ها از اپليكيشن موبايل به آنان ارائه شود. به اين صورت اين رستوران توانسته با اهرم كردن كلان داده‌‌ها، به صورت شخصي‌تر با مشتريان ارتباط برقرار كند.

5. داستان برند خود را از طريق موبايل به گوش مخاطبان برسانيد.

درگير كردن احساسات مخاطب و ارائه‌ي آنچه آن‌ها دوستش دارند، يكي از مهم‌ترين عوامل در ايجاد وفاداري به برند است.
داستان برند، منعكس كننده‌ي تاريخچه، اهداف، ماموريت، چشم‌انداز و ارزش‌هاي آن كسب و كار است. داستان هر برند بايد با مخاطبان متناسب باشد تا بتواند احساسات آنان را برانگيزد. تجارت موبايلي يا m-commerce بايد در راستاي رساندن داستان برند به گوش مخاطبان گام بردارد. به عبارتي ديگر، مشتريان بايد از طريق موبايل خود، با داستان برند شما آشنا شوند. براي مثال، اگر ارائه خدمات باكيفيت با يهترين قيمت، يكي از ارزش‌هاي سازمان شماست اما در خدمات تجارت موبايلي خود تجربه‌اي محدود، بالاتر از قيمت و با خدمات ناقص ارائه كنيد، با احتمال بالا مشتريان خود را از دست خواهيد داد.

6. با مخاطبان خود تعامل برقرار كنيد.

مشتريان نياز دارند تا سفر شخصي خود را با برند شما تجربه كنند. برندها بايد به صورت فعال با مخاطبان خود ارتباط برقرار كرده و به آن‌ها فقط به ديد يك مشتري نگاه نكنند. يك برند موفق به سوالات مشتريان خود پاسخ مي‌دهد، به بازخوردهاي آنان توجه كرده و حتي در شبكه‌هاي اجتماعي با آن‌ها تعامل برقرار مي‌كند تا تجربه‌اي كامل و موفق را براي‌شان رقم زده و آن‌ها را به برند خود وفادار سازند.
آژانس ديجيتال ماركتينگ ماكان با تدوين استراتژي ديجيتال برندينگ و همچنين ارائه مشاوره در زمينه‌ي تجارت موبايلي، كسب و كار شما را در رساندن صداي برندتان به گوش مخاطبان‌ و همچنين وفادارسازي آن‌ها نسبت به برند ياري مي‌كند.

منبع: آژانس ديجيتال ماركتينگ ماكان

تعداد صفحات : 10

درباره ما
موضوعات
لینک دوستان
آمار سایت
  • کل مطالب : 101
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 17
  • بازدید کننده امروز : 1
  • باردید دیروز : 13
  • بازدید کننده دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 68
  • بازدید ماه : 489
  • بازدید سال : 1822
  • بازدید کلی : 55637
  • <
    پیوندهای روزانه
    آرشیو
    اطلاعات کاربری
    نام کاربری :
    رمز عبور :
  • فراموشی رمز عبور؟
  • خبر نامه


    معرفی وبلاگ به یک دوست


    ایمیل شما :

    ایمیل دوست شما :



    کدهای اختصاصی