loading...

ديجيتال ماركتينگ

ديجيتال ماركتينگ

بازدید : 429
11 زمان : 1399:2

تجارت همراه يا تجارت موبايلي (Mobile Commerce) در واقع نوعي از تجارت الكترونيك يا e-commerce است كه در بستر تلفن‌هاي همراه صورت مي‌گيرد. استفاده از تلفن‌هاي همراه هوشمند بسيار افزايش يافته و همه روزه افراد بسياري مايلند تراكنش‌هاي مالي و خريد خود را به صورت آنلاين و از طريق موبايل خود انجام ‌دهند زيرا موبايل هميشه در دسترس است و بدون ايجاد محدوديت مكاني و زماني، باعث سرعت بخشيدن و تسهيل كارهاي روزانه و حتي برطرف كردن نيازهاي غيرمنتظره در افراد مي‌شود.
كسب و كارها و برندها بايد از اين بستر ديجيتال مانند يك فرصت طلايي براي رشد كسب و كار و تحقق اهدافي مانند افزايش نرخ تبديل، افزايش فروش و در نهايت وفادار كردن مشتريان خود استفاده كنند. در ادامه اين بلاگ قصد داريم شما را با 6 راه افزايش وفاداري به برند از طريق تجارت موبايلي (M-Commerce) آشنا سازيم.

1. تجربه‌اي ساده و راحت براي مشتريان فراهم كنيد.

كار كردن با تلفن‌هاي همراه هميشه در ذهن افراد، سرعت و سادگي در انجام كارها را تداعي مي‌كند.
مشتريان شما نيز انتظار دارند به كمك موبايل خود بتوانند راحت‌تر و ساده‌تر از ديگر روش‌ها، با برند مورد علاقه خود در تعامل باشند يا محصول يا خدمت مورد نظر خود را به صورت آنلاين خريداري و دريافت كنند. بنابراين اگر بتوانيد يك تجربه كاربري رضايت بخش را براي مشتريان خود فراهم كنيد، آن‌ها تمايل كمتري به استفاده از ديگر اپليكيشن‌ها و برندهاي رقيب از خود نشان مي‌دهند و شانس اين را داريد كه اين افراد را به مشتري وفادار خود تبديل كنيد.

2. مشتريان بايد به سرعت ارزش واقعي برند شما را دريابند.

اگر مشتري به سرعت سيگنالي از سمت برند شما براي وفاداري دريافت نكند، ديگر به شما وفادار نخواهد شد و به سراغ رقبا خواهد رفت. بنابراين تدوين و پياده‌سازي استراتژي‌هاي وفاداري مشتري بسيار ضروري است. همچنين نبايد مشتري را منتظر نگه داريد، بلكه از همان ابتدا برنامه‌هاي كلي خود را در رابطه با مشتريان وفادار به آن‌ها اعلام كرده و مزاياي وفاداري به برند را به طور كامل و واضح براي‌شان شرح دهيد، در غير اين‌صورت داشتن كارت وفاداري به تنهايي براي مشتريان، تاثير و مفهومي نخواهد داشت.

3. تجارت موبايلي يك انتخاب نيست، يك بايد است!

امروزه m-Commerce براي وفادار كردن مشتريان يك برند، ضروري است. تحقيقات نشان مي‌دهند بسياري از افراد حتي در اولين تجربه خود در استفاده از محصولات يا خدمات يك برند، از موبايل‌هاي خود جهت رزرو يا خريداري محصولات و خدمات استفاده كرده‌اند.
در حقيقت، صرف داشتن اپليكيشن موبايل كافي نيست. بلكه كل مراحل سفر مشتري بايد به صورت يكپارچه مديريت شود تا بتوانيد با استفاده از بستر موبايل، تجربه مشتري از تعامل با برندتان را بهبود دهيد. براي اين كار بايد از روش‌هاي متفاوتي مانند در نظر گرفتن امتيازات، تخفيفات ويژه و برگزاري قرعه‌كشي‌ها مخصوص كاربران اپليكيشن‌هاي موبايل در نظر بگيريد.

4. از كلان داده‌ها براي درگيركردن احساسات مشتري و تعامل بيشتر استفاده كنيد.

استفاده از كلان‌داده‌ها به صورت هدفمند بسيار ارزشمند است. براي مثال از اين اطلاعات مي‌توان براي توليد محتواي شخصي‌سازي شده استفاده كرد، چرا كه ارسال پيام‌هاي عمومي و اتوماتيك كه با پرسوناي مخاطب و هويت برند متناقض است، اثربخش نخواهد بود.
همچنين، داشتن ديتابيس قوي دليلي كافي براي داشتن مشتريان وفادار نيست. آنچه به وفاداري مشتريان كمك مي‌كند، مواجه كردن آنان با تجربه‌ي استفاده از محصولات يا خدمات برنديست كه به مشتريان خود اهميت مي‌دهد و به صورت مستمر آن‌ها را به مشاركت و تعامل دعوت مي‌كند.
براي مثال يك رستوران مي‌تواند تخفيفات وفاداري خود را به گروه‌هاي متفاوت مشتريان خود مانند خانواده‌ها، دانشجويان، دانش‌آموزان و … با درصد‌هاي مختلف اختصاص دهد. همچنين اين تخفيفات مي‌تواند به صورت پله‌اي بسته به ميزان سفارش آنلاين آن‌ها از اپليكيشن موبايل به آنان ارائه شود. به اين صورت اين رستوران توانسته با اهرم كردن كلان داده‌‌ها، به صورت شخصي‌تر با مشتريان ارتباط برقرار كند.

5. داستان برند خود را از طريق موبايل به گوش مخاطبان برسانيد.

درگير كردن احساسات مخاطب و ارائه‌ي آنچه آن‌ها دوستش دارند، يكي از مهم‌ترين عوامل در ايجاد وفاداري به برند است.
داستان برند، منعكس كننده‌ي تاريخچه، اهداف، ماموريت، چشم‌انداز و ارزش‌هاي آن كسب و كار است. داستان هر برند بايد با مخاطبان متناسب باشد تا بتواند احساسات آنان را برانگيزد. تجارت موبايلي يا m-commerce بايد در راستاي رساندن داستان برند به گوش مخاطبان گام بردارد. به عبارتي ديگر، مشتريان بايد از طريق موبايل خود، با داستان برند شما آشنا شوند. براي مثال، اگر ارائه خدمات باكيفيت با يهترين قيمت، يكي از ارزش‌هاي سازمان شماست اما در خدمات تجارت موبايلي خود تجربه‌اي محدود، بالاتر از قيمت و با خدمات ناقص ارائه كنيد، با احتمال بالا مشتريان خود را از دست خواهيد داد.

6. با مخاطبان خود تعامل برقرار كنيد.

مشتريان نياز دارند تا سفر شخصي خود را با برند شما تجربه كنند. برندها بايد به صورت فعال با مخاطبان خود ارتباط برقرار كرده و به آن‌ها فقط به ديد يك مشتري نگاه نكنند. يك برند موفق به سوالات مشتريان خود پاسخ مي‌دهد، به بازخوردهاي آنان توجه كرده و حتي در شبكه‌هاي اجتماعي با آن‌ها تعامل برقرار مي‌كند تا تجربه‌اي كامل و موفق را براي‌شان رقم زده و آن‌ها را به برند خود وفادار سازند.
آژانس ديجيتال ماركتينگ ماكان با تدوين استراتژي ديجيتال برندينگ و همچنين ارائه مشاوره در زمينه‌ي تجارت موبايلي، كسب و كار شما را در رساندن صداي برندتان به گوش مخاطبان‌ و همچنين وفادارسازي آن‌ها نسبت به برند ياري مي‌كند.

منبع: آژانس ديجيتال ماركتينگ ماكان

بازدید : 367
11 زمان : 1399:2

حتما به عنوان صاحب يك كسب و كار يا مدير برندينگ هنگام اجراي يك كمپين تبليغاتي، سوالاتي ذهن شما را درگير كرده و براي‌تان پيش آمده كه بخواهيد شبهات را برطرف كنيد، مطمئن شويد هيچ موردي از قلم نيفتاده، تا به اين لحظه چه ميزان از اهداف‌تان محقق شده و آيا در مسير درستي قرار گرفته‌ايد؟

براي يافتن پاسخ اين سوالات و اطمينان از دست‌يابي به موفقيت در تبليغات، لازم است اين 10 نكته را به عنوان شاخص ارزيابي كيفيت تبليغات خود در نظر داشته باشيد.

1.ايجاد و نشان دادن تمايز

تمام برندهاي موفق، يك مزيت رقابتي يا ويژگي بارز دارند كه آن برند را از رقبا متمايز و متفاوت مي‌كند. يك تبليغ خوب بايد اين خصوصيت متمايز را در ذهن مخاطبان برجسته كرده و آن را تثبيت كند.

2. تمركز

داشتن يك هدف واحد و متمركز در اجراي كمپين‌هاي تبليغاتي بسيار ضروري است. براي رسيدن به اين هدف، بايد استراتژي تبليغات و پيام آن نيز با رسانه‌ها و ايده‌هايي كه براي ايجاد تعامل با مخاطبان انتخاب مي‌شود، هم‌راستا باشند و بر يك هدف مشخص متمركز شوند.

3. جلوگيري از پيچيدگي پيام

ارتباطات در صنعت تبليغات، در واقع آن چيزي است كه شنيده مي‌شود نه آنچه گفته مي‌شود! براي درك بهتر اين جمله، بهتر است مثالي بزنيم. بسياري از صاحبان كسب و كار قصد دارند در يك تبليغ چندين نكته را بگنجانند و پيام‌هاي زيادي را به گوش مخاطب برسانند، اما آنچه مخاطب مي‌شنود، چندين پيام به هم ريخته است كه در نهايت در ذهنش تثبيت نشده و آن تبليغ اثربخشي خود را از دست مي‌دهد. بنابراين همواره بايد پيام اصلي خود را فرياد بزنيد. اگر نمي‌توانيد يك پيام واحد را بدون هرگونه پيچيدگي به مخاطب انتقال دهيد، بنابراين ايده‌ي تبليغاتي شما بسيار پيچيده بوده و مخاطب را سردرگم خواهد كرد.

4. ارائه ايده جذاب

داشتن ايده‌هاي جذاب تبليغاتي نه تنها موفقيت شما را تا حد زيادي تضمين مي‌كند، بلكه به ثبات رويه شما كمك مي‌كند. چرا كه رفته رفته وادار مي‌شويد تفكرات استراتژيك و ديگر فعاليت‌هاي خود مانند استراتژي‌هاي برندينگ و بازاريابي، توسعه برند، تدوين استراتژي ديجيتال ماركتينگ در زمينه‌هاي مختلفي مانند بازاريابي شبكه‌هاي اجتماعي،برنامه‌ريزي يا خريد رسانه، طراحي وب‌سايت، بهينه‌سازي موتورهاي جستجو و … را با اين ايده‌ي بزرگ همسو كنيد. در نتيجه مخاطبان شما ساده‌تر با اين ايده‌ي خلاقانه ارتباط برقرار مي‌كنند.

5. ايجاد تعامل

مخاطبان شما روزانه در معرض آگهي‌هاي تبليغاتي بسياري قرار مي‌گيرند. در مرحله اول مهم اين است كه كدام تبليغ توجه آن‌ها را بيشتر به خود جلب مي‌كند، زيرا در غير اين صورت حتي نام برند شما را به خاطر نخواهند آورد! در مرحله بعدي، يك آگهي تبليغاتي بايد به گونه‌اي طراحي شود كه مخاطب را به تعامل واداشته و به انجام عمل مورد نظر شما ترغيب كند. توضيح اين موضوع در مورد تبليغات ديجيتال واضح‌تر است. به عنوان مثال، يك آگهي تبليغاتي موفق در شبكه‌هاي اجتماعي مي‌تواند توجه مخاطبان بسياري را جلب كرده و آن‌ها را به نوشتن نظرات، بازنشر مطالب، شركت در مسابقات ديجيتال و تعامل با ديگر مشتريان ترغيب كند. يا يك لندينگ پيج با CTA جذاب در هدايت كاربران به سمت انجام عمل مورد نظر شما تاثير بسياري دارد.

6. جنبه‌هاي بصري قوي و جذاب

توجه مغز انسان ناخوداگاه به سمت عكس‌ها، ويديو‌ها، رنگ‌ها و به طور كلي ويژگي‌هاي بصري يك تبليغ جلب مي‌شود. بنابراين نبايد از اهميت طراحي بهينه‌ي ويژگي‌هاي بصري يك آگهي تبليغاتي غافل شويد تا بتوانيد از اين طريق نام برند خود را در ذهن مخاطبان ثثبيت كنيد و نرخ تبديل را افزايش دهيد. فراموش نكنيد اين ويژگي‌ها بايد منعكس كننده‌ي ويژگي‌هاي بصري برند بوده و با هويت آن هم‌راستا باشند.

7. تمركز بر ارائه راه حل به مشتريان

به فكر فروش راه حل باشيد، نه محصول! يكي از دلايل اصلي كه مشتريان حاضر به استفاده از خدمات يا محصولات برند شما هستند، اين است كه نياز، چالش يا مشكل خود را از اين طريق حل كنند. بنابراين هدف يك تبليغ خوب نبايد بر محصول متمركز شود، بلكه بايد به مخاطب نشان دهد برند شما به فكر ارائه راه حل براي مشكلات آن‌هاست و به خواسته‌هاي مشتريان خود اهميت بسياري مي‌دهد.

8. خلق ايده‌هاي مرتبط با مشتريان

يك برند بايد بداند كدام ايده را به كدام مشتريان ارائه مي‌كند. شناخت صحيح از پرسوناي مخاطب به شما كمك مي‌كند تا همواره در راستاي نيازها و سلايق مشتريان گام برداريد و محصولات، خدمات و ايده‌هاي خلاقانه و در عين حال مرتبط را با هر پرسونا ارائه دهيد.

9. تغيير ديدگاه مشتري

يكي از اهداف برگذاري كمپين‌هاي تبليغاتي، جهت دادن به ديدگاه مشتريان نسبت به هويت برند شماست. ممكن است گاهي اين ديدگاه حقيقت نداشته باشد، اما لازم است بدانيد در بسياري از موارد مخاطبان شما بر اساس همين ديدگاه و ادراك خود از برند، تصميم مي‌گيرند كه با آن تعامل كنند و حتي به مشتري وفادار شما تبديل شوند. بنابراين جهت دادن صحيح به اين بينش و قرار دادن مخاطبان در وضعيتي كه احساس كنند تنها چاره‌ي مشكل‌شان نزد برند شماست، كاري بسيار مهم است.

10. بازگويي داستان برند

از داستان برند خود صحبت كنيد. پشت سر نام هر برند، داستاني نهفته كه منعكس كننده‌ي تاريخچه، ماموريت، چشم‌انداز و ارزش‌هاي آن كسب و كار است. داستان هر برند بايد با مخاطبان متناسب بوده و به‌گونه‌اي متفاوت از متون تبليغاتي، احساسات آنان را درگير كند. يك داستان برند خلاقانه و واقعي، به سرعت اعتماد مخاطبان را جلب كرده و پتانسيل بالايي براي وايرال شدن دارد.

براي اجراي كمپين‌هاي خلاقانه بازاريابي ديجيتال با يك استراتژي قدرتمند، در مسيري مطمئن و متناسب با كسب و كار خود، با آژانس ديجيتال ماركتينگ ماكان همراه باشيد.

منبع: آژانس ديجيتال ماركتينگ ماكان

بازدید : 282
11 زمان : 1399:2

ممكن است عبارت “تفكر استراتژيك” به اندازه‌ي عباراتي مانند برنامه‌ريزي استراتژيك، تدوين استراتژي، راهكارهاي استراتژيك و … به گوش نخورد. معمولاً بسياري افراد به‌خصوص مديران و صاحبان كسب و كار، بر اين باورند كه با تفكر استراتژيك آشنا هستند و همواره از اين روش استفاده مي‌كنند. اما حقيقت ماجرا اين‌طور نيست! به زبان ساده، تفكر استراتژيك، شيوه‌اي بهتر و منسجم‌تر را در مورد نحوه‌ي فكر كردن به ما مي‌آموزد.
اين مطلب نه تنها براي مديران و صاحبان كسب و كار، بلكه براي تمام افرادي كه مايلند چارچوبي اصولي را در مورد نحوه نگرش خود به مسائل و دنياي پيرامون بياموزند تا بتوانند با وجود تمام محدوديت‌ها، در بهينه‌ترين حالت مسائل را مديريت كنند، مناسب است.
يك متفكر استراتژيك، سوالات را از پيش حدس مي‌زند و گزينه‌هاي مختلفي را به عنوان راه حل موضوعات در نظر مي‌گيرد. اگرچه تفكر استراتژيك ممكن است كمي زمان‌بر باشد و از چابكي سازمان بكاهد، اما يك مدير خوب بايد بتواند ميان تصميمات لحظه‌اي و تفكرات استراتژيك تعادل برقرار كند. در ادامه به معرفي ۷ عنصر تفكر استراتژيك موفق خواهيم پرداخت.

1. تعيين چشم‌انداز

اگر ندانيد قرار است دقيقا به كجا برسيد، هرگز موفق نخواهيد شد. اولين گام در تفكر استراتژيك، تعيين دورنمايي از مسير، همراه با اهداف تعريف شده است. اين چشم‌اندازبايد به گونه‌اي باشد كه به شما براي ادامه دادن مسير انگيزه دهد و اندكي شما را هنگام خارج شدن از مسير، نگران كند. تعيين چشم انداز مانند چالشي است كه شما را به تفكر درازمدت و پيش‌بيني موقعيت شما در آينده وا‌مي‌دارد.

2. تمركز

در اين‌ مرحله لازم است منابع محدود خود را با اهداف استراتژيكي كه از پيش تعيين كرده‌ايد، هم‌راستا كنيد. اين عوامل محدود كننده مي‌توانند محدوديت‌هاي زماني، اقتصادي، روابط بيرون سازماني، محيط صنعت، رقبا و … باشند. از طرفي همواره گزينه‌هاي متعددي به عنوان راهكار پيش رو داريد. اما بهترين استراتژي در اين مرحله تمركز است تا انتخاب‌ها را محدود كرده و بتوانيد منابع خود را به بهترين شكل به راهكارهايي كه با محدوديت‌ها متناسب اند، اختصاص دهيد. انتخاب اين استراتژي سبب افزايشنرخ بازگشت سرمايه (ROI)، افزايش راندمان منابع انساني، افزايش شهرت و آگاهي از برند و ايجاد مزيت رقابتي متمايز خواهد شد.

3. فرصت

فرصت‌ها در واقع همان اتفاقات يا تعييراتي هستند كه پتانسيل رشد، توسعه كسب و كار و ورود به بخش‌هاي جديدي از بازار را براي شما فراهم مي‌كنند. اين فرصت‌ها مي‌توانند در اثر عواملي مانند رفتار كاربران، تغييرات تكنولوژي و ترند بازار و عملكرد رقباي شما پديد آيند. به كمك تفكر استراتژيك مي‌توان با ارزيابي وضعيت كنوني بازار، فرصت‌هاي موجود و پيش‌رو را شناسايي كرده و از اين شرايط به سود كسب و كار خود استفاده كنيد.

4. سرعت عمل

داشتن سرعت عمل و شناسايي فرصت‌ها در زمان و مكان صحيح، بسيار مهم است. چرا كه در غيراين‌صورت رقبا زودتر دست به كار شده و از فرصت‌هاي موجود به نفع خود استفاده مي‌كنند. كسب و كاري برنده است كه پيشتاز باشد و بتواند به سرعت از قابليت‌ها و توانايي‌هاي خود در راستاي بهره‌گيري از اين فرصت‌ها استفاده كند.

5. پيشرفت‌هاي غير منتظره اوليه

يك استراتژي هوشمندانه و موفق، از همان ابتدا تغييراتي در جايگاه كسب و كار در بازار رقابتي پديد مي‌آورد. بسياري از افراد ممكن است به اين پيشرفت‌ها و موفقيت‌هاي كوچك اوليه توجه نكنند، غافل از اينكه اين دستاوردها از همان ابتدا به ما نشان مي‌دهند كه آيا به درستي در مسير پيشرفت و رسيدن به اهدافمان قرار گرفته‌ايم؟

6. شناسايي و استفاده از اهرم‌هاي رشد

نكته مهم اينجاست كه مي‌توانيد از اين دستاوردهاي اوليه مانند اهرم رشد يا نقاط راهنما استفاده كرده و با قدرت پنهان كسب و كار خود را براي دستيابي به اهداف خود در بازار مواجه شويد. به طوري كه بتوانيد با صرف منابع كمتر، بيشترين نرخ بازگشت سرمايه را از آن خود كنيد. اين استراتژي هوشمندانه مي‌تواند به گونه‌اي تدوين شود كه در تمام مراحل سفر مشتري، از آگاهي برند تا وفاداري، همواره او را براي ورود به مرحله بعدي هدايت و تشويق كند.

7. ورود به دروازه موفقيت

مشاهده‌ي تغييرات در جايگاه برند، هم‌راستا با چشم‌انداز شما يا رشد مزيت رقابتي، دورنمايي از مسير درست آينده‌ي كسب و كار را به شما نشان مي‌دهد كه از طريق آن مي‌توانيد در زمينه‌هاي بسياري مانند تعامل كارآمد با مشتريان، بهينه‌سازي استراتژي برندينگ، ايجاد ارزش و سودآوري پيشرو باشيد. يك استراتژي موفق در نهايت بايد به افزايش قدرت برند و افزايش سودآوري آن منجر شود. اين قدرت مي‌تواند در اثر مواردي مانند جذب مخاطبان بسيار، افزايش سهم بازار، پيشي گرفتن از رقبا، دارا بودن فرهنگ سازماني مناسب، استفاده از بهينه‌ترين كانال‌هاي تبليعاتي و … به دست آيد.

هدف اين است كه دستاوردهاي اوليه را در راستاي چشم‌انداز و اهداف كسب و كار به موفقيت‌هاي بزرگتر و پابدارتر تبديل كنيد تا هميشه در مسير رشد باقي بمانيد.

تفكر استراتژيك مي‌تواند به مديران و صاحبان كسب و كار در تدوين اهداف بلند مدت و همچنين مديريت ريسك كمك كند و بتوانند با وجود منابع محدود، در بهينه‌ترين حالت مسائل را مديريت كنند. اگر در زمينه‌ي تدوين استراتژي ديجيتال برندينگ و ديجيتال ماركتينگ نياز به يك تيم مشاوره حرفه‌اي داريد، اين كار را به آژانس ديجيتال ماركتينگ ماكان برون‌سپاري كنيد.

منبع: آژانس ديجيتال ماركتينگ ماكان

بازدید : 292
11 زمان : 1399:2

كسب و كارهاي ديجيتال براي ماندن در مسير و رشد خود در فضاي پر رقيب بازار، همواره بايد پويا باشند و خود را با روند رو‌به‌رشد صنعت همگام كنند. يكي از استراتژي‌هاي لازم در اين راستا، توليد محتواي باكيفيت و بازاريابي محتوا است. در عين حال، بهينه‌سازي موتورهاي جستجو يا سئو و رعايت قوانين آن براي صاحبان وب‌سايت الزامي است، چرا كه اين محتوا در نهايت بايد توسط كاربران ديده شود. در حقيقت باكيفيت‌ترين محتوا، اگر در نتايج اوليه‌ي جستجوي گوگل مشاهده نشود، در عمل توسط مخاطبان ديده نشده و كسب و كار را به اهداف خود نمي‌رساند.
لينك‌سازي يا لينك بيلدينگ، يكي از كارهاي مهمي است كه براي بهينه‌سازي موتورهاي جستجو يا سئو، در دو نوع لينك بيلدينگ داخلي و خارجي انجام مي‌شود.پيش از اين در مقاله انواع لينك بيلدينگ، در مورد لينك بيلدينگ خارجي يا روش‌هاي دريافت بك‌لينك صحبت كرده‌ايم. اين نوع لينك‌ها از نظر گوگل لينك‌هاي طبيعي محسوب شده و با ارزش هستند.
مي‌توان گفت توليد محتواي با كيفيت، با ارزش و مفيد، يكي از مهم‌ترين و منطقي‌ترين دلايلي است كه وب‌سايت‌هاي ديگر را به لينك دادن به وب‌سايت شما ترغيب مي‌كند. در حالي كه توليد محتواي ارزشمند و ترغيب كننده كار ساده‌اي نيست، در اين مقاله قصد داريم به 8 نكته در اين زمينه اشاره كنيم تا بتوانيد پتانسيل محتواي خود را براي دريافت لينك طبيعي بالا ببريد.

1. توليد محتواي هميشه سبز

يكي از موفق‌ترين استراتژي‌هاي بازاريابي محتوا، توليد محتواي هميشه سبز يا Evergreen Content است. اين نوع محتوا، برخلاف انواع ديگري از محتوا مانند اخبار روز، با گذشت زمان اعتبار خود را از دست نداده و تا مدت‌هاي بسياري مي‌توانند مرجع و منبع مفيدي براي افراد باشند. چگونه‌ها، مقالات آموزشي، راهنماها، تاريخچه‌ها، انواع داستان از جمله داستان برند، ليست‌ها و تاپ ليست‌ها، واژه‌نامه و اصطلاحات پركاربرد و مطالعات موردي، نمونه‌هايي از محتواي هميشه سبز هستند.

2. استفاده از ويديوها، تصاوير و اينفوگرافي

طبق تحقيقات انجام شده، مغز انسان محتواي بصري را تا چندهزار برابر سريع‌تر از محتواي متني پردازش مي‌كند. بنابراين استفاده از اين نوع محتوا مخاطب بسياري را به خود جلب كرده و ميزان انگيجمنت را افزايش مي‌دهد. همچنين طبق آمار موجود، مقالاتي كه در آن‌ها از ويديو، عكس و اينفوگرافي مرتبط، غير تكراري و مفيد استفاده شده است، به مراتب بيشتر لينك دريافت كرده‌اند.

3. استفاده از نتايج تحقيقات و داده‌هاي اصلي

براي نوشتن يك مقاله خوب، منابع مختلفي در دسترس است. طبق تحقيقات به عمل آمده، مقالاتي كه اطلاعات آن‌ها بر اساس آمار و حقايق علمي، مستندات موجود و نتايج به دست آمده از تحقيقات تنظيم مي‌شوند و منابع معتبري دارند، پتانسيل بالاتري براي دريافت بك‌لينك از وب‌سايت‌هاي معتبر خواهند داشت.

4. اضافه كردن نظرات متخصصان

اضافه كردن نظرات متخصصان صنعت و اينفلوئنسرها و نقل قول از منابع بسيار معتبر به مقالات، همانند استفاده از آمارهاي معتبر و نتايج تحقيقات، بر اعتبار محتوا مي‌افزايد. بنابراين محتواي شما از ديد صاحبان ديگر وب‌سايت‌ها ارزش بيشتري براي لينك دادن پيدا مي‌كند و شانس دريافت بك لينك‌هاي معتبر افزايش مي‌يابد.

5. مطالعات موردي

يكي ديگر از راه‌هاي موثر در دريافت بك لينك، نشر مطالعات موردي و همچنين نمونه كارهاي موفق و تجربيات سازمان خود در زمينه‌هاي مرتبط است. براي مثال، اگر محصول يا خدمت شما به حل مشكلات يا موفقيت افراد يا سازماني ديگر كمك كرده يا يك فرضيه موجود در صنعت خود را به صورت عملي به اثبات رسانده‌ايد، مي‌توانيد آن را در قالب مقالاتي منسجم در وب‌سايت ذكر كنيد. استفاده از اين استراتژي علاوه بر جلب اعتماد مخاطب، سيگنال مثبتي براي لينك بيلدينگ خارجي محسوب مي‌شود.

6. توليد محتواي آموزشي با جزييات بسيار

اگرچه محتواي آموزشي و راهنماهاي گام به گام، زيرمجموعه‌ي محتواي هميشه سبز هستند، اما به دليل اهميت آن، در موردي جداگانه به آن اشاره مي‌كنيم. طبق تحقيقات معتبر انجام شده، مقالات طولاني و داراي بيش از 2500 كلمه، لينك بيشتري دريافت كرده‌اند. علت طولاني بودن اين مقالات، اشاره به جزييات در رابطه با يك موضوع، آموزش گام به گام، كيفيت بالا و جامع و كامل بودن آن مطلب است.

7. توليد پادكست

در سال‌هاي اخير پادكست‌ها مورد توجه افراد و همچنين موتورهاي جستجو قرار گرفته‌اند. توليد و نشر پادكست‌هاي مفيد و باكيفيت، علاوه بر داشتن نقش مثبت در سئو، مي‌توانند در دريافت لينك از منابع معتبر موثر باشند. براي مثال، اگر پادكست توليد شده، شامل مصاحبه با فردي متخصص يا سرشناس باشد، قطعاً از وب‌سايت آن شخص و ديگر منابع مرتبط با آن حوزه، لينك دريافت خواهيد كرد.

اگر در كسب و كار ديجيتال خود نياز به توليد محتواي باكيفيت داريد، اين كار را به آژانس ديجيتال ماركتينگ ماكان برون‌سپاري كنيد.

منبع: آژانس ديجيتال ماركتينگ ماكان

بازدید : 314
11 زمان : 1399:2

در مقالات قبل با طراحي تجربه كاربري (UX Design) و اهميت آن آشنا شديد. طراحي تجربه كاربري به معناي طراحي يك تجربه ايده‌آل براي كاربران، هنگام استفاده از يك محصول يا خدمت است.

يك طراح تجربه كاربري يا UX Designer، شخصي است كه به بررسي و تحليل احساسات و ادراكات كاربران از محصول مورد نظر مي‌پردازد. سپس اين دانش را با هنر خود تركيب كرده و در طراحي محصول و بهبود تجربه كاربري به كار مي‌برد. از ويژگي‌هاي شخصيتي يك طراح تجربه كاربري مي‌توان به موارد زير اشاره كرد:

  • مشتاق به دريافتن جزييات نحوه كار كردن محصولات و نحوه تعامل كاربران با آن‌ها، خصوصاً در حوزه تكنولوژي
  • قابليت ادراك مشتري و دلايل به وجود آمدن احساسات و چالش‌هاي مختلف هنگام استفاده از محصول، وب‌سايت يا اپليكسشن
  • دارا بودن مهارت كار گروهي و توانايي ايجاد تعامل و ارتباط با ديگر بخش‌هاي سازمان، به خصوص با طراحان رابط كاربري (UI Designers)
  • خلاق، داراي روحيه يادگيرنده، توانايي مديريت بحران و حل مسئله

در ادامه به 9 عادت موثر براي تبديل شدن به يك طراح تجربه كاربري موفق اشاره خواهيم كرد.

1. همواره اطلاعات خود را به روز كنيد.

يادگيري مستمر و به روزرساني دانش و مهارت‌هاي مرتبط با طراحي تجربه كاربري، با استفاده از منابع معتبر آموزشي يكي از گام‌هاي ضروري در اين راه است.

2. درباره موضوعات مرتبط اطلاعات كسب كنيد.

يك طراح خوب همواره در تلاش است در حوزه‌هاي مختلفي به جز طراحي اطلاعات كسب كند. براي مثال، داشتن اطلاعات در زمينه‌ي روانشناسي، مي‌تواند شما را در درك نحوه نگاه افراد به مسائل و تعامل آن‌ها با محصولات و دنياي ديجيتال ياري كند. آشنايي با مدل‌هاي ذهني افراد، داشتن اطلاعات كافي درباره محصول مورد نظر، در نظر گرفتن اهداف كسب و كار و ارزش‌هاي سازمان، آموختن مهارت‌هاي ارتباط موثر و بسياري مثال‌هاي ديگر، مي‌توانند در فرآيند طراحي تجربه كاربري به شما كمك كنند.

3. به يك شنونده فعال تبديل شويد.

شنيدن، يكي از بهترين راه‌هاي يادگيري است. تكنيك شنيدن فعال نيازمند اين است كه شنونده بر صحبت‌هاي گوينده تمركز كرده، آنها را درك كند و در مواقع لزوم به او پاسخ دهد. يك شنونده‌ي فعال، مطالب گوينده را به خاطر مي‌سپارد. شنيدن فعال، كليد برقراري يك تعامل سازنده است.

4. مهارت داستان‌سرايي خود را تقويت كنيد.

ارتباط و تعامل، مهم‌ترين بخش فرآيند طراحي است. به عبارتي ديگر، در مرحله اول، آنچه سبب تمايز و موفقيت يك طراح مي‌شود، توانايي برقراري ارتباط موثر است، نه طراحي! چرا كه يك طراح نياز دارد تصميمات خود را در طراحي، به گونه‌اي به ديگر اعضاي مرتبط تيم منتقل نمايد. داستان سرايي، يكي از بهترين راه‌هاي انتقال مفاهيم ذهني به ديگران است. بهترين طرح‌ها هنگامي پديد مي‌آيند كه تمام اعضاي تيم، داستان نهفته پشت محصول نهايي را به خوبي درك كرده باشند. داشتن ادراك صحيح و آشنايي با داستان برند، در تقويت اين مهارت بسيار موثر است.

5. براي خود هدف تعيين كنيد.

تمرين و يادگيري مستمر سبب پيشرفت شما در طراحي تجربه كاربري مي‌شود. براي اين منظور لازم است چشم‌انداز خود را تعيين كرده و براي خود اهداف چالش برانگيز اما دست يافتني تعريف كنيد. سپس براي هر هدف يك موعد نهايي يا ددلاين تعيين كرده و اين تاريخ را در تقويم زمان‌بندي خود جهت يادآوري ذكر كنيد. درنهايت در صورت محقق شدن آن اهداف، براي خود پاداش تعيين كنيد.

6. با طراحان ديگر در ارتباط باشيد.

برقراري ارتباط و استفاده از اطلاعات و مهارت ديگر طراحاني كه شبكه ارتباطي گسترده‌اي داشته و برند شخصي خود را خلق كرده‌اند، در كنار برقراري ارتباط موثر با ديگر اعضاي تيم، مي‌تواند در بسياري از موارد بر تجربيات شما افزوده و راهگشا باشد.

7. همواره در جستجوي علت مسائل و راه حل‌هاي متفاوت باشيد.

اولين گزينه‌اي كه به ذهنتان مي‌آيد الزاماً بهترين نيست. بهتر است براي هر مسئله به يك راه حل بسنده نكرده و چندين گزينه را در ذهن خود داشته باشيد. به علاوه، يك طراح تجربه كاربري موفق بايد بتواند علت انتخاب يك طرح يا راه حل را به خوبي براي ديگران شرح داده و آن را توجيه كند. مراجعه به پروژه‌هاي مشابه و ايده گرفتن از آن‌ها، يكي ديگر از راه‌هاي حل مسئله است.

8. در جلسات Usability Testing يا قابليت استفاده از محصول شركت كنيد.

همان‌طور كه در مقالات قبل مفصل به آن اشاره كرديم، داشتن شناخت صحيح از كاربران و درك احساسات و نيازهاي آنان، يكي از ضروري‌ترين بخش‌هاي طراحي تجربه كاربري است. برخي از طراحان براي درك نحوه تعامل كاربر با محصول، به بررسي داده‌هاي آماري و پرسوناي مخاطبان بسنده مي‌كنند. اگرچه اين داده‌ها مي‌توانند تا حد زيادي مفيد باشند، اما مشاهده‌ي نحوه تعامل كاربران با محصول از نزديك، طراح را با سرعت و دقت بيشتري به نتيجه‌ي مورد نظر رسانده و بهتر مي‌تواند چالش‌هاي كاربر را در استفاده از محصول از نزديك مشاهده كند.

9. از انتقادات سازنده استقبال كنيد.

اگرچه انتقادات افراد ممكن است همواره خوشايند نباشد، اما يك طراح نبايد فراموش كند كه هدف اصلي طراحي، كاربران هستند. بنابراين همواره بايد از انتقادات سازنده و منطقي استقبال كرده و آن را فرصتي براي بهبود و رفع نواقص بداند. حتي گاهي لازم است طراحان از گروه‌هاي مختلف افراد با مهارت‌ها و تخصص‌هاي متفاوت بازخورد گرفته و سپس نتايج را طبق معيارهاي خود اولويت‌بندي كنند.

تيم طراحي و توسعه وب‌سايت آژانس ديچيتال ماركتينگ ماكان، كسب و كار شما را از طريق طراحي خلاقانه UX و UI از رقبا متمايز مي‌سازد.

منبع: آژانس ديجيتال ماركتينگ ماكان

بازدید : 271
11 زمان : 1399:2

تجربه كاربري (UX) عاملي مهم در موفقيت يا شكست يك محصول در بازار است. اين محصول مي‌تواند يك وب‌سايت يا يك محصول قابل لمس باشد. بيشتر اوقات مفهوم تجربه كاربري با Usability يا قابليت استفاده اشتباه گرفته مي‌شود، به اين مفهوم كه تا چه ميزان استفاده از يك محصول آسان است.
اما حقيقت اين است كه مفهوم تجربه كاربري چيزي فراتر از اين عامل است و براي خلق يك تجربه كاربري موفق بايد عوامل ديگري نيز در نظر گرفته شود. در اين مقاله قصد داريم شما را با ۷ عامل موثر در طراحي يك تجربه كاربري موفق آشنا كنيم.

1. مفيد يا Useful

اگر يك محصول براي كاربر مفيد نباشد و او را به اهداف مورد نظرش نرساند، ارزش ورود به بازار را ندارد. كاربران هرگز تمايلي براي هدر دادن زمان خود و صرف هزينه‌هاي اضافي براي محصولات يا وب‌سايت‌هايي كه آن‌ها را به سرعت به اهداف‌شان نمي‌رسانند، ندارند.

2. قابل استفاده يا Usable

قابليت استفاده يا Usability به اين معناست كه كاربر بتواند به صورت موثر و كارآمد از محصول استفاده كرده و به اهداف خود دست يابند. معمولا اولين نسل از محصولات، در مقايسه با نسل‌هاي به روز شده‌ي بعدي، قابليت استفاده خود را از دست مي‌دهند و كاربران ديگر به سراغ آن‌ها نمي‌آيند. يك محصول Usable، موثر، كارآمد و انگيجينگ است، نحوه كار كردن با آن به سادگي ادراك مي‌شود و قابليت عيب‌يابي و رفع خطاها (errors) در آن وجود دارد.

3. در دسترس يا Findable

اين ويژگي در مورد محصولات فيزيكي به اين معناست كه يك محصول به راحتي در بازار يافت شود و در مورد محصولات ديجيتال مانند وب‌سايت، به مفهوم آن است كه بتوان به راحتي به محتواي آن دسترسي پيدا كرد. براي مثال، اگر با يك صفحه روزنامه مواجه شويد كه شامل مطالب مختلف بدون دسته‌بندي منظم باشد، به احتمال زياد به زودي از ادامه‌ي مطالعه صرف نظر خواهيد كرد. اين روزها با گسترش دنياي ديجيتال، مردم در بيشتر مواقع از وب‌سايت‌ها با اهداف گوناگون مانند يافتن اطلاعات مورد نظر خود استفاده مي‌كنند. بنابراين يكي از مهم‌ترين ويژگي‌هاي موثر در رابط كاربري وب‌سايت اين است كه وب‌سايت ساختار مناسبي داشته و اطلاعات آن به راحتي در دسترس باشد.

4. قابل اعتماد يا Credible

امروزه انتخاب‌هاي بسياري براي كاربران در مورد محصولات مختلف وجود دارد. بنابراين قطعاً به سراغ محصولات يا برندهايي مي‌روند كه به آن اعتماد بيشتري دارند. جلب اعتماد مخاطبان در مورد يك وب‌سايت، يكي از عواملي است كه سبب مي‌شود كاربر در وب‌سايت بماند يا دوباره به آن برگردد. يكي از عوامل موثر در ايجاد اين اعتماد و جلب توجه كاربران، طراحي وب‌سايت است. كاربر بايد حس كند كه محيط وب‌سايت دور از سليقه‌اش نيست و به عبارتي ديگر با آن غريبه نيست. همچنين داشتن محتواي باكيفيتو معتبر و ايجاد بخش سوالات متداول مثال‌هايي از راه‌هاي جلب اعتماد مخاطبان هستند.

5. مورد نياز يا Desirable

اين ويژگي به اين معناست كه تا چه حد افراد به دنبال محصول شما هستند و به عبارتي عاميانه، يك محصول چقدر خواستني است؟ طراحي برخي محصولات به نوعي است كه احساس نياز به داشتن آن‌ را در ديگر افراد ايجاد مي‌كند. Desire يا ميزان نياز به محصول وابسته به عواملي مانند طراحي ظاهري، طراحي احساسي يا Emotional Design، استراتژي برندينگ شركت، تصوير و هويت برند، هويت سازمان و اعتبار آن در ذهن مشتريان بستگي دارد.

6. قابل دستيابي يا Accessible

متاسفانه قابليت دستيابي معمولاً عاملي است كه در بيشتر مواقع در طراحي محصولات نظر گرفته نمي‌شود. اين ويژگي به اين معناست كه طراحي محصول بايد به گونه‌اي باشد تا تمام افراد با هر سطحي از توانايي فيزيكي و ذهني، بتوانند از آن استفاده كنند. براي مثال، افرادي كه از لحاظ بينايي، شنوايي، حركت، ميزان يادگيري يا ديگر توانايي‌ها نسبت با افراد عادي متفاوت هستند نيز بايد بتوانند مانند ديگران از محصولات استفاده كنند. توليدكنندگان محصولات يا توسعه‌دهندگان وب‌سايت‌ها معمولاً بر اين باورند كه در نظر گرفتن ناتواني‌هاي افراد در طراحي محصولات، سبب هدر رفتن زمان و بودجه‌ي آن‌ها مي‌شود، چرا كه افراد ناتوان يا كم‌توان، طيف كوچكي از بازار هدف آن‌ها را تشكيل داده‌اند. اما نكته مهم اين است كه اگر يك محصول براي افراد كم‌توان قابل استفاده باشد، قطعاً استفاده از آن براي افراد عادي ساده‌تر است.

7. ارزشمند يا Valuable

ارزشمند بودن به ميزان ادراك كاربران از يك محصول، ميزان ارزش افزوده‌ در زندگي آنان و همچنين ارزش ايجاد شده براي سازمان باز مي‌گردد. كاربران معمولاً نسبت قيمت به كارايي و كيفيت محصول را در نظر گرفته و آن را معيار انتخاب خود قرار مي‌دهند. براي مثال، توليد محتواي ارزشمند، توجه به بازخوردها و ارائه پشتيباني قوي، چند راه ايجاد ارزش براي كاربران هستند.
شما مي‌توانيد براي آشنايي با ديگر ويژگي‌هاي يك وب‌سايت كاربرپسند مي‌توانيد به بخش بلاگ مراجعه كنيد.
فراموش نكنيد كه توجه كردن به اين فاكتورها، در كنار شناخت دقيق از مخاطبان، مي‌تواند سبب ايجاد تغييرات شگفت‌انگيزي در فرآيند طراحي تجربه كاربري يا UX Design شود. اگر قصد طراحي وب‌سايت داريد و ايجاد ارزش افزوده براي كاربران و همچنين خلق يك تجربه كاربري موفق براي‌تان به يك چالش تبديل شده است، اين كار را به تيم طراحي و توسعه وب‎سايت آژانس ديجيتال ماركتينگ ماكان برون‌سپاري كنيد.

منبع: آژانس ديجيتال ماركتينگ ماكان

بازدید : 444
11 زمان : 1399:2

مرحله تست، يكي از مهم‌ترين مراحل در فرآيند طراحي تجربه كاربري است. انجام تست‌هاي مختلف روي كاربران باعث مي‌شود طراحان تجربه كاربري، نتيجه تغييرات مرحله‌ قبل يعني Design را در وب‌سايت يا محصول مورد نظر خود بررسي كرده و در صورت لزوم با رفع ايرادات، طرح را بهبود دهند. برخي از طراحان تجربه كاربري اهميت مرحله تست را درك نكرده و براي صرفه‌جويي در زمان و هزينه پروژه، از آن صرف نظر مي‌كنند. اما لازم است بدانيد برخي چالش‌ها و مشكلات هرگز در فاز طراحي خود را نشان نداده و قابل پيش‌بيني نيستند. به علاوه، نرخ بازگشت سرمايه به ميزان بيشتري در مقايسه با هزينه و زمان صرف شده براي مرحله تست افزايش مي‌يابد. اين در حاليست كه الزاماً مرحله تست در تمام پروژه‌ها چندان هزينه‌بر نيست. تحقيقات نشان داده است كه به طور كلي انجام تست با حداقل ۵ كاربر، مي‌تواند تا حدود ۸۰% از مشكلات كاربري را نمايان كند .

مرحله تست الزاماً پيچيده و دشوار نيست. تست حتي مي‌تواند در مرحله پروتوتايپ انجام شود. هرچه تست زودتر انجام شود، اعمال تغييرات ساده‌تر خواهد بود. در ادامه مطلب با User Testing و برخي راه‌هاي انجام آن آشنا خواهيد شد.

روش‌هاي اجراي تست يا User Testing

تست يا User Testing از روش‌هايي مانند مشاهده، طراحي پرسشنامه، تحقيقات ميداني و مصاحبه انجام مي‌شود. در هر كدام از اين روش‌ها، تيم طراحي تجربه كاربري، مكاني را براي حضور كاربران و انجام تست تعيين مي‌كنند. پيش از انجام تست بايد اهداف خود را از تست به طور دقيق تعيين كنيد، بدانيد دقيقاً به دنبال دانستن چه نكاتي هستيد و آماده‌ي پاسخگويي به سوالات كاربران باشيد. در نهايت اطلاعات حاصل از تست را تحليل و نتايج را خلاصه كنيد. براي صرفه‌جويي در زمان خود بهتر است هربار پس از انجام تست و پيش از فاز پياده‌سازي طرح، تمركز خود را بر رفع بزرگ‌ترين مشكل موجود قرار دهيد و حل ديگر چالش‌ها را به زمان‌هاي ديگر واگذار كنيد.

تست قابليت استفاده يا Usability Testing

تست قابليت استفاده، در جلسه‌اي انجام مي‌شود كه كاربر در حضور تيم طراحي تجربه كاربري، از محصول، وب‌سايت يا اپليكشن استفاده مي‌كند تا چالش‌ها و مشكلات كاربري و علت وقوع آن‌ها مشخص شود. اين كاربر بايد نماينده‌اي از پرسوناي مخاطب شما باشد. در برخي از اين جلسات از كاربر درخواست مي‌شود تا توضيح تمام مراحل و آنچه در ذهنش مي‌گذرد را با صداي بلند بازگو كند تا طراح تجربه كاربري بتواند از نيت و احساس او بيشتر آگاه شود.

Remote User Testing

روش Remote User Testing هنگامي استفاده مي‌شود كه امكان دسترسي تيم طراحي تجربه كاربري به كاربران از نزديك موجود نباشد. براي مثال ممكن است مخاطب در مكاني دوردست زندگي كند يا اينكه دعوت از كاربران به محل جلسه، هزينه‌ي زيادي به شركت تحميل كند. در اين صورت، كاربر در حال تست به صورت آنلاين با تيم طراحي تجربه كاربري در ارتباط خواهد بود. يكي از مزيت‌هاي اين روش، اين است كه كاربر با محيط خود (كه معمولاً خانه يا محل كار است) از پيش آشنايي دارد و استرسي از اين بابت به او وارد نمي‌شود. اما يكي از مهم‌ترين معايب اين روش، دقت پايين‌تر نتايج تست در مقايسه با مشاهده حضوري كاربر هنگام انجام تست است. همچنين تحليل و بررسي نتايج اين نوع تست از روش قبل سخت‌تر خواهد بود.

تست A/B

پيش از اين در مقاله ۱۱ قدم براي تست A/B به طور مفصل درباره اين تست صحبت كرده‌ايم. تست A/B يكي از روش‌هاي ساده و رايج جهت مقايسه‌ي دو نسخه‌ي متفاوت براي وب‌سايت، اپليكيشن يا ايميل است. به كمك اين تست مي‌توانيد فرضيات خود را محك زده و دريابيد كدام نسخه از وب‌سايت يا اپليكيشن ، بيش‌تر به شما براي رسيدن به هدف مورد نظرتان كمك كرده و تجربه كاربري بهتري خلق مي‌كند. نكته مهم اين است كه پياده‌سازي تست A/B زماني كارايي دارد كه طراحي وب‌سايت يا اپليكيشن شما تكميل شده و تنها نياز به بهبود دارد و در فاز Design نبايد از آن استفاده كرد. به علاوه، نتايج حاصل از تست A/B به شما نشان مي‌دهد كدام نسخه از طراحي عملكرد بهتري داشته است، اما علت آن فقط با تحليل تست‌هاي كيفي آشكار مي‌شود.

مرحله پياده سازي

پس از پايان تست‌ها، نتايج حاصل مورد بررسي و ارزيابي قرار گرفته و بهينه‌ترين طراحي با در نظر گرفتن اهداف سازمان، به عنوان نسخه اصلي پياده‌سازي مي‌شود. نكته قابل توجه اين است فرآيند طراحي تجربه كاربري يك فرآيند غيرخطي است كه به فاز پياده‌سازي ختم نمي‌شود. به اين مفهوم كه UX Design بايد به طور مستمر بهينه‌سازي و بازنگري شود، چرا كه محيط كسب و كار، ترجيحات و نيازهاي كاربران پويا بوده و روز به روز دست‌خوش تغييرات هستند. بنابراين براي خلق تجربه كاربري موفقيت آميز و همچنين بقا و رشد كسب و كار در فضاي پررقيب بازار، نبايد از اهميت بهينه‌سازي اين فرآيند غافل شد.

آژانس ديجيتال ماركتينگ ماكان با توجه به نوع كسب و كار و مخاطبان شما، قادر است بهترين تجربه كاربري را براي وب‌سايت شما طراحي نمايد.

منبع: آژانس ديجيتال ماركتينگ ماكان

بازدید : 412
11 زمان : 1399:2

در مقاله قبل مفصل در مورد مرحله اول طراحي تجربه كاربري، يعني تحقيق و شناسايي كاربران در (UX Design (User Research صحبت كرديم. اطلاعات حاصل از مرحله اول به شما به عنوان طراح تجربه كاربري، نشان مي‌دهد مخاطبان‌تان چه كساني هستند و اهداف، احساسات، نيازها و سلايق آن‌ها در رابطه با محصول مورد نظرتان چيست. به اين ترتيب شما وارد فاز طرح مسئله شده‌ايد كه در اين مسئله، چالش‌ها، مشكلات و نيازهاي كاربران گنجانده شده است. اكنون بايد به كمك طرح ايده‌هاي خلاقانه، راه حل مسئله موجود را معرفي كنيد. به عبارتي ديگر، در اين مرحله قصد داريم ويژگي‌هاي لازم براي خلق يك تجربه كاربري خوب را متناسب با محصول خود شناسايي كرده و آن‌ها را در طراحي بگنجانيم، به نحوي كه نتيجه‌ي نهايي آن برطرف كردن نيازهاي كاربران و ايجاد حس مطلوب در آنان بر اثر استفاده از محصول ما باشد. بنابراين ليستي از اين ويژگي‌ها، با در نظر گرفتن اينكه هر كدام تا چه حد با اهداف كسب و كار هم‌راستا هستند و چه اندازه مي‌توانند نيازهاي كاربران را برطرف كنند، تهيه شده و در كل فرآيند گنجانده مي‌شوند.
در اين بخش قصد داريم به توضيح مرحله دوم از فرآيند طراحي تجربه كاربري، يعني Design بپردازيم.
مرحله طراحي از دو بخش Wireframe و Prototype (نمونه اوليه‌ي طراحي يا نسخه آزمايشي) تشكيل شده است. در اين مرحله مي‌توانيد با توجه به اطلاعات حاصل از مرحله قبل، نمونه‌ي قابل لمسي از محصول خود را جهت تست و اطمينان از قابليت استفاده يا Usability توسط كاربران، آماده كنيد. قابليت استفاده، يكي از عوامل متمايز كننده‌ي محصولات است. براي مثال، با وجود اينكه محصولات اپل طراحي جذاب و منحصربه‌فردي دارند كه حتي از فاصله دور نيز قابل تشخيص است، مي‌توان گفت قابليت استفاده و خلق تجربه كاربري موفق، محصولات اپل را از رقبا متمايز كرده است.

طراحي يك تجربه كاربري رضايت بخش، شامل برنامه‌ريزي سفر مشتري براي كاربران است، به نحوي كه به آن‌ها در يافتن نيازهاي‌شان در اين فرآيند كمك شود. محصول بايد براي كاربر مفيد، قابل استفاده و رضايت بخش باشد، در غير اين صورت زيبايي‌هاي ظاهري آن اهميت چنداني ندارد.

معماري اطلاعات

در مورد محصولات ديجيتال مانند يك وب‌سايت، پيش از طراحي دياگرام كلي وب‌سايت يا Wireframe كه در ادامه به توضيح آن مي‌پردازيم، بايد ترتيب و دسته‌بندي قرارگيري محتوا را در وب‌سايت در نظر بگيريد. نكته مهم در اين فرآيند اين است كه همواره خط مشي كلي خود را فراموش نكنيد. اين جمله به معناي اين است كه در كنار در نظر گرفتن ليست ويژگي‌هاي محصول هنگام طراحي و تكميل ايده‌‌ها، اهداف سازمان و اطلاعات حاصل از مرحله اول را كه شامل نيازها، چالش‌ها و علاقه مخاطبان است را فراموش نكنيد.

معماري اطلاعات يا (Information Architecture(IA در محصولات ديجيتال مانند وب‌سايت‌ها و اپليكيشن‌ها بسيار مهم است. زيرا اگر كاربران يك باره با حجم وسيعي از اطلاعات روبه‌رو شده يا مسير خود را در وب‌سايت گم كنند، تجربه بدي از آن محصول، خدمت يا برند در ذهن‌شان ثبت خواهد شد. به همين علت، معماري اطلاعات يكي از بخش‌هاي مهم در طراحي تجربه كاربري به حساب مي‌آيد.

هدف معماري اطلاعات، ساختاردهي، برچسب‌زني و نظم بخشيدن به محتواست، به نحوي كه كاربران بتوانند به راحتي آنچه نياز دارند را در وب‌سايت يافته و به هدف مورد نظر خود برسند. در اين فرآيند، طراح تجربه كاربري بايد به درستي رابطه ميان مطالب و بخش‌هاي مختلف وب‌سايت را طراحي و تنظيم كند. مزاياي IA را مي‌توان در موارد زير خلاصه كرد:

  • افزايش رضايت و درنتيجه وفاداري مشتري
  • ايجاد navigation موثر
  • كاهش هزينه‌هاي پشتيباني مشتري
  • كاهش نرخ پرش يا Bounce Rate

تنظيم سلسله مراتب محتواي وب‌سايت با استفاده از روش‌هاي مختلفي انجام مي‌شود. يكي از اين روش‌ها، Card Sorting است كه در مقاله قبل در مورد آن توضيح داده شده است‌.

Wireframing

پس از مشخص شدن معماري اطلاعات، نوبت به تهيه وايرفريم مي‎رسد. اصطلاح وايرفريم در UX Design به تصوير كلي يا دياگرام يك وب‌سايت، اپليكيشن يا نرم‌افزار گفته مي‌شود كه شامل:

  • جانمايي فاصله‌ها و فضاهاي خالي در صفحه
  • محل قرارگيري محتواي متني، عكس‌ها، دكمه‌ها
  • اولويت بندي محتوا بر اساس IA
  • اطمينان از پوشش دادن تمام ويژگي‌ها
  • مقصود ما از نوع رفتار كاربران

وايرفريم به ندرت شامل موضوعات مرتبط با رنگ‌بندي و استايل است، چرا كه وظيفه اصلي آن نشان دادن ارتباط ميان المان‌هاي مختلف وب‌سايت به تيم طراحي UX است. به عبارتي ديگر، تمركز وايرفريم بر ساختار سايت يا محصول است كه درنهايت با توجه به اطلاعات حاصل از شناسايي كاربران به طرحي بصري از ظاهر وب‌سايت تبديل مي‌شود.
وايرفريم مي‌تواند به سادگي بر روي يك كاغذ ترسيم شده و پس از آن به حالت ديجيتالي تبديل شود.

اهميت Wireframe در طراحي تجربه كاربري

از وايرفريم براي مرتبط كردن طراحي بصري وب‌سايت به معماري اطلاعات آن استفاده مي‌شود. اين فرآيند به يافتن راه‌هاي گوناگون براي نمايش محتوا و اطلاعات درون وب‌سايت در كنار اولويت‌بندي آن‌ها مي‌پردازد. اين اولويت‌بندي بر اساس ميزان اهميت محتوا براي كاربران، انتظارات و اهداف آن‌ها از مراجعه به وب‌سايت صورت مي‌گيرد. وايرفريمينگ به طراح تجربه كاربري كمك مي‌كند تا آيتم‌هاي اصلي آن صفحه و نوع چيدمان آن‌ها را در وب‌سايت انتخاب كرده و تيم را براي ساخت Prototype آماده كند.
همچنين، آماده سازي وايرفريم‌ها سريع و كم‌هزينه و ساده است و ايده‌هاي بسياري جهت اشتراك گذاري با تيم طراحي تجربه كاربري در اختيارتان قرار مي‌دهد.

Prototyping

نمونه اوليه طراحي محصول، Prototype نام دارد. در حقيقت، پروتوتايپ يك پيش الگوي عيني و ملموس از يك محصول است كه به طراحان تجربه كاربري اين امكان را مي‌دهد كه پيش از آماده‌سازي نسخه كامل، ايده‌هاي مختلف را آزموده و قابليت استفاده، كارايي، واكنش كاربران و نوع تعامل آنان با محصول را پيش از صرف زمان و هزينه‌هاي زياد براي توليد محصول اصلي يا توسعه وب‌سايت به طور كامل، از نزديك مشاهده كنند.

مزاياي استفاده از پروتوتايپ در طراحي تجربه كاربري

علاوه بر موارد فوق، استفاده از پروتوتايپ مزاياي بسيار ديگري در طراحي تجربه كاربري دارد. برخي از اين مزايا عبارت‌اند از:

  • امكان شناسايي و رفع خطاها
  • آزمودن ايده‌هاي جديد در طراحي با استفاده از كاربران
  • پيشبرد و توسعه ايده اصلي با كمك گرفتن از نظرات مخاطبان
  • سرعت در اعمال تغييرات بدون نياز به صرف هزينه‌هاي زياد
  • امكان ارائه پروتوتايپ به عنوان نمونه‌اي عيني از طراحي به مديران و ديگر اعضاي تيم براي توجيه كردن آنان

پس از طراحي وايرفريم و پروتوتايپ، نوبت به مرحله تست طرح خواهد رسيد. براي آشنايي با اين مرحله در طراحي تجربه كاربري، مقاله بعدي را از دست ندهيد.

منبع: آژانس ديجيتال ماركتينگ ماكان

بازدید : 555
11 زمان : 1399:2

در مقاله قبل با طراحي تجربه كاربري و اهميت آن آشنا شديد. در اين مقاله و مقالات بعدي شما را با فرآيند طراحي تجربه كاربري به صورت گام به گام آشنا خواهيم كرد.

مراحل طراحي تجربه كاربري (UX Design)

فرآيند طراحي تجربه كاربري را مي‌توان به ۴ مرحله اصلي زير تقسيم كرد:

  • تحقيق و شناسايي كاربران User Research
  • طراحي Design
  • تست User Testing
  • پياده‌سازي Implementation

اما با توجه به تفاوت هر پروژه و پويا بودن آن، هر طراح مي‌تواند فعاليت‌هاي متفاوت و مختلفي در هر مرحله جهت بهبود طراحي انجام دهد.

گام اول: تحقيق و شناسايي كاربران

انجام تحقيقات لازم براي شناخت كاربران يا User Research گام اوليه و اساسي در انجام پروژه‌هاي طراحي تجربه كاربري است. حاصل اين تحقيقات، شناخت كاربران، رفتار،اهداف، نيازها و انگيزه‌هاي آن‌ها در ارتباط با محصول است. اين شناخت به ما كمك مي‌كند تا بدانيم كاربران چگونه از محصول ما استفاده مي‌كنند، در كدام مراحل دچار چالش مي‌شوند و مهم‌تر از همه، هنگام تعامل با محصول چه احساسي دارند.
همدل بودن يا Empathy با كاربران، كليد و راه حل اين ماجراست. يك طراح تجربه كاربري با گروه‌هاي مختلفي از افراد با سلايق و ديدگاه‌هاي مختلف روبه‌رو مي‌شود و صرفاً وظيفه دارد رفتار و واكنش‌هاي آنان را علت‌يابي كرده و خود را جاي آنان بگذارد. طراح بايد در اين مرحله انعطاف‌پذيري بسياري از خود نشان دهد. به عبارتي ديگر، يك طراح تجربه كاربري بايد دنيا را از ديد كاربران ببيند و تلاش كند بهترين و مفيدترين تجربه را براي آنان خلق نمايد.

چرا User Research تا اين اندازه مهم است؟

زماني كه تنها فرضيات خود را درباره مسائل مختلف در نظر ميگيريم، فراموش مي‌كنيم كه ممكن است تجربه افراد ديگر در رابطه با اين موضوعات بسيار متفاوت باشد. در نظر داشتن اين واقعيت در طراحي تجربه كاربري بسيار ضروري است. زيرا در غير اين صورت مي‌تواند به از دست دادن فرصت‌هاي بهبود محصول و شكست در خلق يك تجربه كاربري مثبت و منطبق با نيازهاي كاربران بيانجامد. براي مثال ممكن است كار كردن با يك وب‌سايت يا نرم‌افزار از ديد طراح آن بسيار ساده و بديهي جلوه كند، اما از ديد يك كاربر عادي با دانش و تخصص اندك، كاري پيچيده به نظر بيايد.

اين دانش عميق از راه‌هاي متفاوتي حاصل مي‌شود اما تنها زماني كه يك طراح تجربه كاربري، مخاطبان هدف خود را بشناسد، مستقيماً با آن‌ها در تعامل باشد، و سليقه و نياز آن‌ها را بداند، مي‌تواند ادعا كند كه تا حد زيادي قادر است از زاويه ديد كاربر به محصول نگاه كرده، احساس او را درك كند و هدف خود را از طراحي تعيين كند. شروع كردن طراحي بدون داشتن اطلاعات دقيق اوليه، ريسك شكست پروژه را تا حد بسيار زيادي افزايش داده و سبب هدر رفتن زمان و سرمايه خواهد شد.

تكنيك‌هاي User Research

در مقاله‌ي اهميت شناسايي پرسوناي مخاطب، به طور مفصل در رابطه با تعريف پرسونا و روش‌هاي ايجاد آن صحبت كرده‌ايم.
پرسوناها مرتبط با مخاطباني هستند كه هم اكنون به صورت واقعي موجودند يا پتانسيل تبديل شدن به مخاطب شما را دارند. بررسي پرسوناي مخاطبان تصويري شفاف را در رابطه با دسته‌بندي مخاطبان، ويژگي‌ها، نيازها، نحوه تعاملات و انتظارات آن‌ها از محصولات مورد نظر، در اختيار تيم طراحي تجربه كاربري قرار مي‌دهد.

پس از اينكه درك صحيحي از مخاطبان خود پيدا كرديد، بايد از ميان اين مخاطبان افرادي را جهت انجام User Research انتخاب كنيد. گوش دادن به صحبت‌هاي كاربران يا جمع‌آوري اطلاعات مورد نياز از آن‌ها در قالب‌هايي مانند پرسشنامه، روش‌هايي متفاوت و مكمل در User Research هستند كه اطلاعات بسياري را در اختيار طراح تجربه كاربري قرار مي‌دهند. در ادامه به توضيح برخي تكنيك‌هاي مهم مورد استفاده در User Research مي‌پردازيم.

  • مصاحبه با كاربران

    مصاحبه‌‌ها شاخه‌اي از تحقيقات ميداني هستند كه به شكل يك بحث و بررسي عميق ميان مصاحبه كننده و يك كاربر از ميان مخاطبان هدف صورت مي‌گيرد. اين روش براي دانستن نيازهاي كاربر هنگام استفاده از محصول مناسب است. ممكن است در مصاحبه از افراد خواسته شود ويژگي‌هاي محصول ايده‌آل خود را شرح دهند.

  • پرسشنامه آنلاين يا Online Survey

    در اين روش، فرم مصاحبه كه شامل سوالاتي مشخص در رابطه با محصول مورد نظر شما و نظرات و احساس كاربران در رابطه با نحوه استفاده از آن است، به صورت آنلاين براي مخاطبان هدف فرستاده مي‌شود. داده‌هاي به‌دست آمده از اين روش در يك‌پايگاه داده ذخيره شده و سپس نتايج آن توسط تيم طراحي تجربه كاربري تحليل خواهد شد. به علاوه، در اين مرحله انجام مصاحبه آنلاين با افراد با تجربه و متخصص در حوزه طراحي تجربه كاربري مي‌تواند ايده‌هاي خوبي در رابطه با ويژگي‌هاي موثر در UX اختيار شما قرار دهد.

  • تكنيك Card sorting

تكنيك Card Sorting يكي از تكنيك‌هايي است كه پيش از مطرح شدن بحث UX در روانشناسي كاربرد داشت. در اين تكنيك ساده و كاربردي، كلمات يا عباراتي بر روي كارت‌هاي مختلف نوشته شده و از كاربران مي‌خواهند آن‌ها را دسته‌بندي كرده و براي هر دسته، نامي متناسب انتخاب كنند. كلمات و عبارات نوشته شده روي كارت‌ها بايد با توجه به هدف شما از انجام اين آزمون و بخش‌هايي از طراحي كه سليقه‌ي كاربر در آن نقش عمده‌اي دارد، انتخاب شود. براي مثال، استفاده از تكنيك Card Sorting پيش از طراحي تجربه كاربري براي يك وب‌سايت يا اپليكيشن مي‌تواند سليقه مخاطب را در مورد دسته‌بندي و چيدمان موضوعات در اختيار شما قرار دهد. همچنين انجام اين آزمون به كمك ابزارهاي آنلاين نيز امكان پذير است.

پس از تحليل داده‌ها در پايان مرحله User Research، اطلاعات بسيار مفيدي حاصل مي‌شود. اين اطلاعات به ما شما مي‌گويند مخاطبان شما چه كساني هستند، چه نيازها، اهداف و دغدغه‌هايي دارند و به اين ترتيب شما قادر به طراح مسئله‌اي خواهيد بود كه پس از ايده پردازي براي يافتن راه حل خلاقانه آن، وارد گام بعدي در خلق يك تجربه كاربري موفق خواهيد شد.

براي آشنايي با مرحله Design و مراحل بعدي طراحي تجربه كاربري با ما همراه باشيد.

منبع: آژانس ديجيتال ماركتينگ ماكان

بازدید : 256
11 زمان : 1399:2

همه ما هر روز و هر لحظه درحال تجربه‌‌ كردن موضوعات مختلف هستيم. زماني كه از يك محصول استفاده مي‌كنيم، احساس خاصي نسبت به آن در ما ايجاد مي‌شود. اگر نسبت به محصول و نحوه استفاده از آن احساس خوبي پيدا كنيم، بيشتر تمايل داريم كه دوباره اين تجربه را تكرار كرده و حتي به ديگران نيز توصيه كنيم. به عبارت ديگر، اين تجربه‌ و نحوه نگاه ما به عملكرد محصول، تجربه كاربري (User Experience (UX ناميده مي‌شود كه تاثير بسيار زيادي در انتخاب‌‌هاي ما دارد.

اگر قصد داريد با مباحث مرتبط با طراحي‌هاي كاربرمحور و به طور كلي UX آشنا شويد، اين مقاله و مقالات بعدي مي‌تواند ديدگاهي كلي اما مفيد را در اختيار شما قرار دهد.

طراحي تجربه كاربري به معناي طراحي يك تجربه ايده‌آل براي كاربران، هنگام استفاده از يك محصول يا خدمت است. اين عبارت مي‌تواند طيف وسيعي از محصولات را دربرگيرد، اما غالباً در رابطه با وب‌سايت‌ها، اپليكيشن‌ها و ديگر نرم‌افزارها به كار مي‌رود.
تكنولوژي روز به روز شكل پيچيده‌تري به خود مي‌گيرد و ساختار وب‌سايت‌ها و اپليكيشن‌ها پوياتر و خلاقانه‌تر از قبل مي‌شود. اما در نهايت، اين احساس كاربران است كه تعيين كننده ميزان موفقيت شماست.
يك‌ طراح تجربه كاربري بايد به درستي بداند كاربر چه احساسي در رابطه با استفاده از محصول دارد؟ محصول چه ارزشي براي وي ايجاد مي‌كند؟ استفاده از آن تا چه حد براي كاربر ساده است؟ آيا استفاده از محصول براي وي لذت بخش است؟
هر مثالي از تعامل انسان با يك محصول مي‌تواند يك تجربه كاربري نام گذاري شود، اما به طور كلي طراحان تجربه كاربري بيشتر بر تعاملات انسان‌ها با محصولات كامپيوتري، وب‌سايت‌ها، اپليكيشن‌ها و نرم‌افزارها تمركز دارند.

اهميت UX

در گذشته‌ي نه چندان دور، طراحي محصول نسبتاً ساده بود. طراحان محصولات را به‌گونه‌اي طراحي مي‌كردند كه به نظرشان جالب و كارآمد مي‌آمد و اميدوار بودند با استقبال كاربران مواجه شوند. اما امروزه پياده‌سازي اين رويكرد امكان پذير نيست، چرا كه در آن نه بازار رقابتي لحاظ شده و نه به ديدگاه، نياز و سليقه‌ي كاربر يا مشتري اولويت داده مي‌شود.
تمركز بر تجربه كاربري يا UX در طراحي، سبب شده تا كاربران در مركز اصلي توجه قرار گيرند. بنابراين، احتمال موفقيت كسب و كارها به دليل ايجاد ارزش افزوده و يك تجربه كاربري موفقيت آميز به مراتب افزايش يافته است. براي مثال، اگر هدف مشتري يا كاربر محقق شود، تجربه‌اي عالي از آن محصول داشته و هرآنچه را مي‌خواهند به سرعت و سريع مي‌يابند. اين تجربه‌ي رضايت بخش و مفيد سبب مي‌شود مجدد از آن محصول استفاده كرده و حتي آن را به ديگران پيشنهاد دهند. اگر محصول شما يك وب‌سايت باشد، مي‌توان گفت خلق يك تجربه كاربري خوب به افزايش بازديد وب‌سايت، افزايش نرخ تبديل، وفاداري مشتري و افزايش نرخ بازگشت سرمايه منجر خواهد شد.

كاربرد طراحي تجربه كاربري يا UX Design

طراحي تجربه كاربري در پروژه‌هاي پيچيده، خصوصاً در كسب و كارهاي ديجيتال، استارت‌آپ‌ها، پروژه‌هاي بلند مدت و پروژه‌هايي با بودجه كلان كاربرد دارد.

در نظر گرفتن احساسات، نيازها، چالش‌ها و سليقه‌ي كاربران در رابطه با محصول مورد نظر، باعث موفقيت در طراحي تجربه كاربري مي‌شود. به عبارتي ديگر مي‌توان گفت، هدف از طراحي UX شناسايي نياز و خواسته‌ي مشتري و در مرحله بعدي، استفاده از اين ادراك در طراحي محصول در كنار استفاده از ايده‌هاي خلاقانه و در نظر گرفتن هم‌راستايي آنها با اهداف كسب وكار است. به عبارتي ديگر، فرآيند طراحي تجربه كاربري بسيار شبيه به فرآيند تفكر طراحي يا Design Thinking است. اين فرآيند 5 مرحله دارد:

  • Empathize: در اين مرحله بايد از طريق همدلي با مخاطب، به ادراكي يكسان نسبت به موضوعات برسيد. در واقع يكدل شدن به اين معناست كه فرضيات خود را كنار بگذاريد و از نگاه آنان به مسائل بنگريد، تا بتوانيد چالش‌ها و نياز آنان را درك كنيد.
  • Define: در اين مرحله با توجه به اطلاعات حاصل از مرحله قبل، بايد به تعريف مسئله پرداخته و نيازها، چالش‌ها و مشكلات مخاطبان را تعيين كنيد.
  • Ideate: اكنون به كمك ايده‌پردازي، فرضيات و راه حل‌هاي خلاقانه خود را براي حل مشكلات و مسائل تعريف شده ارائه كنيد.
  • Prototype: در اين مرحله مدل‌سازي نمونه اوليه آغاز مي‌شود تا رفته رفته راه حل‌ها به صورت آزمايشي پياده سازي شوند.
  • Test: پس از پياده‌سازي راه حل‌هاي نهايي، در گام آخر بايد محصول نهايي مورد آزمايش قرار گيرد تا در صورت لزوم با اعمال تغييرات بهينه‌سازي شود.

نكته مهم اين است كه تفكر طراحي همانند طراحي تجربه كاربري، يك فرآيند غير خطي است و همواره مي‌توان با انجام آزمايش و اعمال اصلاحات آن را بهينه كرد.

تفاوت تجربه كاربري (UX) با رابط كاربري (UI)

معمولاً عبارت رابط كاربري يا (User Interface (UI به اندازه‌ي تجربه كاربري يا UX به گوش مي‌خورد. رابط كاربري، همان اجزايي از يك محصول يا برنامه هستند كه كاربر براي تعامل و استفاده از محصول از آن‌ها كمك مي‌گيرد. براي مثال، طراحي بصري صفحات، آيكون‌ها، دكمه‌ها، رنگ‌ها و تايپوگرافي در يك وب‌سايت، رابط كاربري آن را تشكيل داده‌اند.

مي‌توان گفت رابط كاربري و تجربه كاربري مكمل يكديگرند، چرا كه محصول جذابي كه به سختي مي‌توان از آن استفاده كرد، به اندازه‌ي يك محصول مفيد با ظاهري نه چندان مناسب براي كاربران خوشايند و عبارتي ديگر كاربرپسند نيستند.

براي آشنايي كامل با مراحل طراحي رابط كاربري شامل تحقيق، طراحي، تست و پياده‌سازي طرح، در مقالات بعدي با ما همراه باشيد.

جهت اطمينان از خلق يك تجربه كاربري موفق، طراحي وب‌سايت يا اپليكيشن خود را به آژانس ديجيتال ماركتينگ ماكان برون سپاري كنيد.

منبع: آژانس ديجيتال ماركتينگ ماكان

تعداد صفحات : 10

درباره ما
موضوعات
آمار سایت
  • کل مطالب : 101
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 49
  • بازدید کننده امروز : 1
  • باردید دیروز : 34
  • بازدید کننده دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 816
  • بازدید ماه : 1281
  • بازدید سال : 3176
  • بازدید کلی : 56991
  • <
    پیوندهای روزانه
    آرشیو
    اطلاعات کاربری
    نام کاربری :
    رمز عبور :
  • فراموشی رمز عبور؟
  • خبر نامه


    معرفی وبلاگ به یک دوست


    ایمیل شما :

    ایمیل دوست شما :



    کدهای اختصاصی