همه ما هر روز و هر لحظه درحال تجربه كردن موضوعات مختلف هستيم. زماني كه از يك محصول استفاده ميكنيم، احساس خاصي نسبت به آن در ما ايجاد ميشود. اگر نسبت به محصول و نحوه استفاده از آن احساس خوبي پيدا كنيم، بيشتر تمايل داريم كه دوباره اين تجربه را تكرار كرده و حتي به ديگران نيز توصيه كنيم. به عبارت ديگر، اين تجربه و نحوه نگاه ما به عملكرد محصول، تجربه كاربري (User Experience (UX ناميده ميشود كه تاثير بسيار زيادي در انتخابهاي ما دارد.
اگر قصد داريد با مباحث مرتبط با طراحيهاي كاربرمحور و به طور كلي UX آشنا شويد، اين مقاله و مقالات بعدي ميتواند ديدگاهي كلي اما مفيد را در اختيار شما قرار دهد.
طراحي تجربه كاربري به معناي طراحي يك تجربه ايدهآل براي كاربران، هنگام استفاده از يك محصول يا خدمت است. اين عبارت ميتواند طيف وسيعي از محصولات را دربرگيرد، اما غالباً در رابطه با وبسايتها، اپليكيشنها و ديگر نرمافزارها به كار ميرود.
تكنولوژي روز به روز شكل پيچيدهتري به خود ميگيرد و ساختار وبسايتها و اپليكيشنها پوياتر و خلاقانهتر از قبل ميشود. اما در نهايت، اين احساس كاربران است كه تعيين كننده ميزان موفقيت شماست.
يك طراح تجربه كاربري بايد به درستي بداند كاربر چه احساسي در رابطه با استفاده از محصول دارد؟ محصول چه ارزشي براي وي ايجاد ميكند؟ استفاده از آن تا چه حد براي كاربر ساده است؟ آيا استفاده از محصول براي وي لذت بخش است؟
هر مثالي از تعامل انسان با يك محصول ميتواند يك تجربه كاربري نام گذاري شود، اما به طور كلي طراحان تجربه كاربري بيشتر بر تعاملات انسانها با محصولات كامپيوتري، وبسايتها، اپليكيشنها و نرمافزارها تمركز دارند.
اهميت UX
در گذشتهي نه چندان دور، طراحي محصول نسبتاً ساده بود. طراحان محصولات را بهگونهاي طراحي ميكردند كه به نظرشان جالب و كارآمد ميآمد و اميدوار بودند با استقبال كاربران مواجه شوند. اما امروزه پيادهسازي اين رويكرد امكان پذير نيست، چرا كه در آن نه بازار رقابتي لحاظ شده و نه به ديدگاه، نياز و سليقهي كاربر يا مشتري اولويت داده ميشود.
تمركز بر تجربه كاربري يا UX در طراحي، سبب شده تا كاربران در مركز اصلي توجه قرار گيرند. بنابراين، احتمال موفقيت كسب و كارها به دليل ايجاد ارزش افزوده و يك تجربه كاربري موفقيت آميز به مراتب افزايش يافته است. براي مثال، اگر هدف مشتري يا كاربر محقق شود، تجربهاي عالي از آن محصول داشته و هرآنچه را ميخواهند به سرعت و سريع مييابند. اين تجربهي رضايت بخش و مفيد سبب ميشود مجدد از آن محصول استفاده كرده و حتي آن را به ديگران پيشنهاد دهند. اگر محصول شما يك وبسايت باشد، ميتوان گفت خلق يك تجربه كاربري خوب به افزايش بازديد وبسايت، افزايش نرخ تبديل، وفاداري مشتري و افزايش نرخ بازگشت سرمايه منجر خواهد شد.
كاربرد طراحي تجربه كاربري يا UX Design
طراحي تجربه كاربري در پروژههاي پيچيده، خصوصاً در كسب و كارهاي ديجيتال، استارتآپها، پروژههاي بلند مدت و پروژههايي با بودجه كلان كاربرد دارد.
در نظر گرفتن احساسات، نيازها، چالشها و سليقهي كاربران در رابطه با محصول مورد نظر، باعث موفقيت در طراحي تجربه كاربري ميشود. به عبارتي ديگر ميتوان گفت، هدف از طراحي UX شناسايي نياز و خواستهي مشتري و در مرحله بعدي، استفاده از اين ادراك در طراحي محصول در كنار استفاده از ايدههاي خلاقانه و در نظر گرفتن همراستايي آنها با اهداف كسب وكار است. به عبارتي ديگر، فرآيند طراحي تجربه كاربري بسيار شبيه به فرآيند تفكر طراحي يا Design Thinking است. اين فرآيند 5 مرحله دارد:
- Empathize: در اين مرحله بايد از طريق همدلي با مخاطب، به ادراكي يكسان نسبت به موضوعات برسيد. در واقع يكدل شدن به اين معناست كه فرضيات خود را كنار بگذاريد و از نگاه آنان به مسائل بنگريد، تا بتوانيد چالشها و نياز آنان را درك كنيد.
- Define: در اين مرحله با توجه به اطلاعات حاصل از مرحله قبل، بايد به تعريف مسئله پرداخته و نيازها، چالشها و مشكلات مخاطبان را تعيين كنيد.
- Ideate: اكنون به كمك ايدهپردازي، فرضيات و راه حلهاي خلاقانه خود را براي حل مشكلات و مسائل تعريف شده ارائه كنيد.
- Prototype: در اين مرحله مدلسازي نمونه اوليه آغاز ميشود تا رفته رفته راه حلها به صورت آزمايشي پياده سازي شوند.
- Test: پس از پيادهسازي راه حلهاي نهايي، در گام آخر بايد محصول نهايي مورد آزمايش قرار گيرد تا در صورت لزوم با اعمال تغييرات بهينهسازي شود.
نكته مهم اين است كه تفكر طراحي همانند طراحي تجربه كاربري، يك فرآيند غير خطي است و همواره ميتوان با انجام آزمايش و اعمال اصلاحات آن را بهينه كرد.
تفاوت تجربه كاربري (UX) با رابط كاربري (UI)
معمولاً عبارت رابط كاربري يا (User Interface (UI به اندازهي تجربه كاربري يا UX به گوش ميخورد. رابط كاربري، همان اجزايي از يك محصول يا برنامه هستند كه كاربر براي تعامل و استفاده از محصول از آنها كمك ميگيرد. براي مثال، طراحي بصري صفحات، آيكونها، دكمهها، رنگها و تايپوگرافي در يك وبسايت، رابط كاربري آن را تشكيل دادهاند.
ميتوان گفت رابط كاربري و تجربه كاربري مكمل يكديگرند، چرا كه محصول جذابي كه به سختي ميتوان از آن استفاده كرد، به اندازهي يك محصول مفيد با ظاهري نه چندان مناسب براي كاربران خوشايند و عبارتي ديگر كاربرپسند نيستند.
براي آشنايي كامل با مراحل طراحي رابط كاربري شامل تحقيق، طراحي، تست و پيادهسازي طرح، در مقالات بعدي با ما همراه باشيد.
جهت اطمينان از خلق يك تجربه كاربري موفق، طراحي وبسايت يا اپليكيشن خود را به آژانس ديجيتال ماركتينگ ماكان برون سپاري كنيد.
منبع: آژانس ديجيتال ماركتينگ ماكان
همه ما هر روز و هر لحظه درحال تجربه كردن موضوعات مختلف هستيم. زماني كه از يك محصول استفاده ميكنيم، احساس خاصي نسبت به آن در ما ايجاد ميشود. اگر نسبت به محصول و نحوه استفاده از آن احساس خوبي پيدا كنيم، بيشتر تمايل داريم كه دوباره اين تجربه را تكرار كرده و حتي به ديگران نيز توصيه كنيم. به عبارت ديگر، اين تجربه و نحوه نگاه ما به عملكرد محصول، تجربه كاربري (User Experience (UX ناميده ميشود كه تاثير بسيار زيادي در انتخابهاي ما دارد.
اگر قصد داريد با مباحث مرتبط با طراحيهاي كاربرمحور و به طور كلي UX آشنا شويد، اين مقاله و مقالات بعدي ميتواند ديدگاهي كلي اما مفيد را در اختيار شما قرار دهد.
طراحي تجربه كاربري به معناي طراحي يك تجربه ايدهآل براي كاربران، هنگام استفاده از يك محصول يا خدمت است. اين عبارت ميتواند طيف وسيعي از محصولات را دربرگيرد، اما غالباً در رابطه با وبسايتها، اپليكيشنها و ديگر نرمافزارها به كار ميرود.
تكنولوژي روز به روز شكل پيچيدهتري به خود ميگيرد و ساختار وبسايتها و اپليكيشنها پوياتر و خلاقانهتر از قبل ميشود. اما در نهايت، اين احساس كاربران است كه تعيين كننده ميزان موفقيت شماست.
يك طراح تجربه كاربري بايد به درستي بداند كاربر چه احساسي در رابطه با استفاده از محصول دارد؟ محصول چه ارزشي براي وي ايجاد ميكند؟ استفاده از آن تا چه حد براي كاربر ساده است؟ آيا استفاده از محصول براي وي لذت بخش است؟
هر مثالي از تعامل انسان با يك محصول ميتواند يك تجربه كاربري نام گذاري شود، اما به طور كلي طراحان تجربه كاربري بيشتر بر تعاملات انسانها با محصولات كامپيوتري، وبسايتها، اپليكيشنها و نرمافزارها تمركز دارند.
اهميت UX
در گذشتهي نه چندان دور، طراحي محصول نسبتاً ساده بود. طراحان محصولات را بهگونهاي طراحي ميكردند كه به نظرشان جالب و كارآمد ميآمد و اميدوار بودند با استقبال كاربران مواجه شوند. اما امروزه پيادهسازي اين رويكرد امكان پذير نيست، چرا كه در آن نه بازار رقابتي لحاظ شده و نه به ديدگاه، نياز و سليقهي كاربر يا مشتري اولويت داده ميشود.
تمركز بر تجربه كاربري يا UX در طراحي، سبب شده تا كاربران در مركز اصلي توجه قرار گيرند. بنابراين، احتمال موفقيت كسب و كارها به دليل ايجاد ارزش افزوده و يك تجربه كاربري موفقيت آميز به مراتب افزايش يافته است. براي مثال، اگر هدف مشتري يا كاربر محقق شود، تجربهاي عالي از آن محصول داشته و هرآنچه را ميخواهند به سرعت و سريع مييابند. اين تجربهي رضايت بخش و مفيد سبب ميشود مجدد از آن محصول استفاده كرده و حتي آن را به ديگران پيشنهاد دهند. اگر محصول شما يك وبسايت باشد، ميتوان گفت خلق يك تجربه كاربري خوب به افزايش بازديد وبسايت، افزايش نرخ تبديل، وفاداري مشتري و افزايش نرخ بازگشت سرمايه منجر خواهد شد.
كاربرد طراحي تجربه كاربري يا UX Design
طراحي تجربه كاربري در پروژههاي پيچيده، خصوصاً در كسب و كارهاي ديجيتال، استارتآپها، پروژههاي بلند مدت و پروژههايي با بودجه كلان كاربرد دارد.
در نظر گرفتن احساسات، نيازها، چالشها و سليقهي كاربران در رابطه با محصول مورد نظر، باعث موفقيت در طراحي تجربه كاربري ميشود. به عبارتي ديگر ميتوان گفت، هدف از طراحي UX شناسايي نياز و خواستهي مشتري و در مرحله بعدي، استفاده از اين ادراك در طراحي محصول در كنار استفاده از ايدههاي خلاقانه و در نظر گرفتن همراستايي آنها با اهداف كسب وكار است. به عبارتي ديگر، فرآيند طراحي تجربه كاربري بسيار شبيه به فرآيند تفكر طراحي يا Design Thinking است. اين فرآيند 5 مرحله دارد:
- Empathize: در اين مرحله بايد از طريق همدلي با مخاطب، به ادراكي يكسان نسبت به موضوعات برسيد. در واقع يكدل شدن به اين معناست كه فرضيات خود را كنار بگذاريد و از نگاه آنان به مسائل بنگريد، تا بتوانيد چالشها و نياز آنان را درك كنيد.
- Define: در اين مرحله با توجه به اطلاعات حاصل از مرحله قبل، بايد به تعريف مسئله پرداخته و نيازها، چالشها و مشكلات مخاطبان را تعيين كنيد.
- Ideate: اكنون به كمك ايدهپردازي، فرضيات و راه حلهاي خلاقانه خود را براي حل مشكلات و مسائل تعريف شده ارائه كنيد.
- Prototype: در اين مرحله مدلسازي نمونه اوليه آغاز ميشود تا رفته رفته راه حلها به صورت آزمايشي پياده سازي شوند.
- Test: پس از پيادهسازي راه حلهاي نهايي، در گام آخر بايد محصول نهايي مورد آزمايش قرار گيرد تا در صورت لزوم با اعمال تغييرات بهينهسازي شود.
نكته مهم اين است كه تفكر طراحي همانند طراحي تجربه كاربري، يك فرآيند غير خطي است و همواره ميتوان با انجام آزمايش و اعمال اصلاحات آن را بهينه كرد.
تفاوت تجربه كاربري (UX) با رابط كاربري (UI)
معمولاً عبارت رابط كاربري يا (User Interface (UI به اندازهي تجربه كاربري يا UX به گوش ميخورد. رابط كاربري، همان اجزايي از يك محصول يا برنامه هستند كه كاربر براي تعامل و استفاده از محصول از آنها كمك ميگيرد. براي مثال، طراحي بصري صفحات، آيكونها، دكمهها، رنگها و تايپوگرافي در يك وبسايت، رابط كاربري آن را تشكيل دادهاند.
ميتوان گفت رابط كاربري و تجربه كاربري مكمل يكديگرند، چرا كه محصول جذابي كه به سختي ميتوان از آن استفاده كرد، به اندازهي يك محصول مفيد با ظاهري نه چندان مناسب براي كاربران خوشايند و عبارتي ديگر كاربرپسند نيستند.
براي آشنايي كامل با مراحل طراحي رابط كاربري شامل تحقيق، طراحي، تست و پيادهسازي طرح، در مقالات بعدي با ما همراه باشيد.
جهت اطمينان از خلق يك تجربه كاربري موفق، طراحي وبسايت يا اپليكيشن خود را به آژانس ديجيتال ماركتينگ ماكان برون سپاري كنيد.