ساليان درازي است كه درگير تبليغات هستيم، تبليغ يعني انتقال پيام به سبك و روشي ابداعي و متناسب با ساكنان هر سرزمين. شايد در سالياني دور در سرزمينهاي مختلف، بر ديوار غارها علائمي را به شكل نماد حك ميكردند، با دود پيامي ميفرستادند، يا شايد پيامي را به پاي كبوتر ميبستند و در جايي ديگر پيام را به دست چاپارها ميدادند و… . شايد از همان دوران، ما بهنحوي تبليغ ميكرديم! سالها گذشت و تبليغات بهمرور، شكل و شمايلي به خود گرفت كه امروز آن را به شكل تبليغ در روزنامه، بيلبورد، راديو، تلويزيون و… ميبينيم.
سرعت تغييرات دنياي امروز به حدي است كه باعث شده تا در كمتر از چند سال شاهد تحولاتي اساسي باشيم! تغييري كه همهي ابعاد زندگي بشر را تحت تاثير قرار داده و زندگي جديدي برايمان ساخته است! تغييري از جنس مجازي و با رنگ و بوي ديجيتال! تغييري كه ما ساكنان زمين را درگير كوچي اجباري از زمين به فضاي مجازي كرده است!
ماكانيان اولين مسافران دنياي هيجانانگيز مجازي بودند و در سال 1388 به اين سرزمين پانهادند و به تدريج سرزمين ماكانيان را پديد آوردند. ماكانيان ميدانستند كه اين سرزمين نوپا، سرشار از ذخاير و منابع است و هنوز راه درازي تا اشباع شدن از تبليغ دارد. امروز ماكان به دروازهاي براي ورود به فضاي نامتناهي مجازي بدل شدهاست و براي ورود و ماندن هر برندي در اين دنيا سبك خود را دارد.
وقتي قدم به يك سرزمين جديد و ناشناخته ميگذاريد، قطعا بزرگترين مشكل، ترس از ندانستن راه و گم شدن است. اگرچه امروز همه با داشتن يك موبايل و البته اينترنت، اعتماد به نفس كافي براي هر تجربه جديدي را دارند اما سرزمين ديجيتال، دنيايي است جوان و پويا كه راههاي اصلي، فرعي، ميانبر و حتي بنبستهاي خود را دارد. اين سرزمين هم نقشهاي دارد اما متفاوت و پيچيده كه ما با دانش تبليغات و تجربهي چندين ساله با برندهاي مطرح، الگوريتم موفقيت در اين مسير را طراحي كردهايم.
ماكان ميكوشد شما را براي ورود به اين سرزمين عجيب آماده كرده و شما را قدم به قدم همراهي كند، جايگاهي درخور برندتان يافته، اعتماد شما را جلب كرده و موفقيت شما را در اين سرزمين تضمين ميكند. ماكان دروازهاي مورد اعتماد براي عبور از روياهاي دور از دست و رسيدن به آرزوهاي دستنيافتني شماست.
پشت سر نام هر برند، داستاني نهفته كه منعكس كنندهي تاريخچه، اهداف، ماموريت، چشمانداز و ارزشهاي آن كسب و كار است. داستان هر برند بايد با مخاطبان متناسب بوده و بهگونهاي متفاوت از متون تبليغاتي، احساسات آنان را درگير كند. يك داستان برند خلاق، قوي و واقعي، به سرعت اعتماد مخاطبان را جلب كرده و پتانسيل بالايي برايوايرال شدن دارد. متن فوق، داستان برند آژانس ديجيتال ماركتينگ ماكان است كه خدمات متنوعي را در زمينهي بازاريابي ديجيتال به مشتريان ارائه ميدهد.
پيش از اين مفصل در مورد روشهاي داستان سرايي در بازاريابي محتوا صحبت كردهايم. تركيب هر كدام از روشهاي داستانسرايي با واقعيتها، ميتوانند به نحوي استراتژيك در جهت جلب اعتماد و درگير كردن مخاطبان در خلق داستان برند موثر باشند. در ادامه به 7 نكتهي مهم در خلق يك داستان برند خوب و موفق اشاره خواهيم كرد.
برند خود را بشناسيد.
اولين گام لازم، داشتن شناخت جامع و صحيحي از برند خود است. دانستن پاسخ سوالاتي مانند اينكه برند شما دقيقاً چه ويژگي منحصربهفردي دارد؟ هويت برندتان چيست؟ ارزشهاي بنيادي سازمان شما كدامند و قرار است چه مفهومي را به مخاطبان انتقال دهيد، شما را به شناخت جامعي از برند خواهد رساند.
چشماندازي واضح داشته باشيد.
پس از تعيين هويت خود، لازم است ماموريت، چشمانداز و ارزشهاي سازمان خود و همچنين برنامههاي آتي خود را بيان كرده و به نحوي ثبات قدم خود را در اين راستا نشان دهيد. در اين مرحله ميتوانيد به تغييرات سازمان در طي زمان و ويژگيهاي متمايز خود اشاره كنيد.
پرسوناي مخاطبان خود را بشناسيد.
پيش ازين بارها به اهميت شناسايي پرسوناي مخاطب و داشتن درك صحيح از ارزشها، چالشها و نيازهاي آنان براي ايجاد تعامل پايدار پرداختهايم. به طور خلاصه، اگر ندانيد با چه كساني در حال حرف زدن هستيد، هرگز نميتوانيد داستان خوبي براي آنان بگوييد.
تخصص و تمايز خود را به طور واضح بيان كنيد.
بهتر است در داستان برند به طور مستقيم به ويژگي و تخصص اصلي خود اشاره كرده و بر آن تمركز كنيد. در غير اين صورت مخاطب با ليستي از مهارتها و تخصصهاي شما مواجه شده و سردرگم ميشود و در نهايت نميتواند برند شما را به عنوان نمايندهي يك شخصيت متمايز در ذهن خود تداعي كند.
از پيچيدگي دوري كنيد.
بهترين داستان برند، داستاني است كه در عين سادگي، بتواند احساسات مخاطبان را درگير كند و بگويد برند شما قادر است كدام يك از مشكلات و چالشهاي مخاطبان را، از چه طريقي برطرف نمايد.
آركتايپ برند خود را بشناسيد.
در مقالات قبل با آركتايپها يا شخصيتهاي برند آشنا شديد. براي خلق داستان برند، بهتر است آركتايپ يا پرسوناي انسان گونهي برند خود را به درستي شناخته نوع داستان ولحن برند را متناسب با آن تنظيم كنيد.
داستان برند را با متون تبليغاتي اشتباه نگيريد.
داستان برند بايد به گونهاي باشد كه مخاطب بتواند به راحتي با آن ارتباط برقرار كرده و هيچ شك و شبههاي باقي نماند. در صورتي كه در بيشتر اوقات محتواهايي كه صرفاً به هدف تبليغات توليد شدهاند، اين ويژگي را ندارند.
در نهايت ميتوان گفت اگر داستان برند شما خلاقانه بوده، بر سر زبانها بيفتد و براي مخاطبان باورپذير باشد، نشان دهندهي موفقيت شما در خلق آن داستان برند است. تيمديجيتال برندينگ آژانس ديجيتال ماركتينگ ماكان به كسب و كار شما كمك ميكند تا ضمن افزايش آگاهي از برند، صداي برندتان به گوش افراد بسياري برسد.
منبع: آژانس ديجيتال ماركتينگ ماكان
ساليان درازي است كه درگير تبليغات هستيم، تبليغ يعني انتقال پيام به سبك و روشي ابداعي و متناسب با ساكنان هر سرزمين. شايد در سالياني دور در سرزمينهاي مختلف، بر ديوار غارها علائمي را به شكل نماد حك ميكردند، با دود پيامي ميفرستادند، يا شايد پيامي را به پاي كبوتر ميبستند و در جايي ديگر پيام را به دست چاپارها ميدادند و… . شايد از همان دوران، ما بهنحوي تبليغ ميكرديم! سالها گذشت و تبليغات بهمرور، شكل و شمايلي به خود گرفت كه امروز آن را به شكل تبليغ در روزنامه، بيلبورد، راديو، تلويزيون و… ميبينيم.
سرعت تغييرات دنياي امروز به حدي است كه باعث شده تا در كمتر از چند سال شاهد تحولاتي اساسي باشيم! تغييري كه همهي ابعاد زندگي بشر را تحت تاثير قرار داده و زندگي جديدي برايمان ساخته است! تغييري از جنس مجازي و با رنگ و بوي ديجيتال! تغييري كه ما ساكنان زمين را درگير كوچي اجباري از زمين به فضاي مجازي كرده است!
ماكانيان اولين مسافران دنياي هيجانانگيز مجازي بودند و در سال 1388 به اين سرزمين پانهادند و به تدريج سرزمين ماكانيان را پديد آوردند. ماكانيان ميدانستند كه اين سرزمين نوپا، سرشار از ذخاير و منابع است و هنوز راه درازي تا اشباع شدن از تبليغ دارد. امروز ماكان به دروازهاي براي ورود به فضاي نامتناهي مجازي بدل شدهاست و براي ورود و ماندن هر برندي در اين دنيا سبك خود را دارد.
وقتي قدم به يك سرزمين جديد و ناشناخته ميگذاريد، قطعا بزرگترين مشكل، ترس از ندانستن راه و گم شدن است. اگرچه امروز همه با داشتن يك موبايل و البته اينترنت، اعتماد به نفس كافي براي هر تجربه جديدي را دارند اما سرزمين ديجيتال، دنيايي است جوان و پويا كه راههاي اصلي، فرعي، ميانبر و حتي بنبستهاي خود را دارد. اين سرزمين هم نقشهاي دارد اما متفاوت و پيچيده كه ما با دانش تبليغات و تجربهي چندين ساله با برندهاي مطرح، الگوريتم موفقيت در اين مسير را طراحي كردهايم.
ماكان ميكوشد شما را براي ورود به اين سرزمين عجيب آماده كرده و شما را قدم به قدم همراهي كند، جايگاهي درخور برندتان يافته، اعتماد شما را جلب كرده و موفقيت شما را در اين سرزمين تضمين ميكند. ماكان دروازهاي مورد اعتماد براي عبور از روياهاي دور از دست و رسيدن به آرزوهاي دستنيافتني شماست.
پشت سر نام هر برند، داستاني نهفته كه منعكس كنندهي تاريخچه، اهداف، ماموريت، چشمانداز و ارزشهاي آن كسب و كار است. داستان هر برند بايد با مخاطبان متناسب بوده و بهگونهاي متفاوت از متون تبليغاتي، احساسات آنان را درگير كند. يك داستان برند خلاق، قوي و واقعي، به سرعت اعتماد مخاطبان را جلب كرده و پتانسيل بالايي برايوايرال شدن دارد. متن فوق، داستان برند آژانس ديجيتال ماركتينگ ماكان است كه خدمات متنوعي را در زمينهي بازاريابي ديجيتال به مشتريان ارائه ميدهد.
پيش از اين مفصل در مورد روشهاي داستان سرايي در بازاريابي محتوا صحبت كردهايم. تركيب هر كدام از روشهاي داستانسرايي با واقعيتها، ميتوانند به نحوي استراتژيك در جهت جلب اعتماد و درگير كردن مخاطبان در خلق داستان برند موثر باشند. در ادامه به 7 نكتهي مهم در خلق يك داستان برند خوب و موفق اشاره خواهيم كرد.
برند خود را بشناسيد.
اولين گام لازم، داشتن شناخت جامع و صحيحي از برند خود است. دانستن پاسخ سوالاتي مانند اينكه برند شما دقيقاً چه ويژگي منحصربهفردي دارد؟ هويت برندتان چيست؟ ارزشهاي بنيادي سازمان شما كدامند و قرار است چه مفهومي را به مخاطبان انتقال دهيد، شما را به شناخت جامعي از برند خواهد رساند.
چشماندازي واضح داشته باشيد.
پس از تعيين هويت خود، لازم است ماموريت، چشمانداز و ارزشهاي سازمان خود و همچنين برنامههاي آتي خود را بيان كرده و به نحوي ثبات قدم خود را در اين راستا نشان دهيد. در اين مرحله ميتوانيد به تغييرات سازمان در طي زمان و ويژگيهاي متمايز خود اشاره كنيد.
پرسوناي مخاطبان خود را بشناسيد.
پيش ازين بارها به اهميت شناسايي پرسوناي مخاطب و داشتن درك صحيح از ارزشها، چالشها و نيازهاي آنان براي ايجاد تعامل پايدار پرداختهايم. به طور خلاصه، اگر ندانيد با چه كساني در حال حرف زدن هستيد، هرگز نميتوانيد داستان خوبي براي آنان بگوييد.
تخصص و تمايز خود را به طور واضح بيان كنيد.
بهتر است در داستان برند به طور مستقيم به ويژگي و تخصص اصلي خود اشاره كرده و بر آن تمركز كنيد. در غير اين صورت مخاطب با ليستي از مهارتها و تخصصهاي شما مواجه شده و سردرگم ميشود و در نهايت نميتواند برند شما را به عنوان نمايندهي يك شخصيت متمايز در ذهن خود تداعي كند.
از پيچيدگي دوري كنيد.
بهترين داستان برند، داستاني است كه در عين سادگي، بتواند احساسات مخاطبان را درگير كند و بگويد برند شما قادر است كدام يك از مشكلات و چالشهاي مخاطبان را، از چه طريقي برطرف نمايد.
آركتايپ برند خود را بشناسيد.
در مقالات قبل با آركتايپها يا شخصيتهاي برند آشنا شديد. براي خلق داستان برند، بهتر است آركتايپ يا پرسوناي انسان گونهي برند خود را به درستي شناخته نوع داستان ولحن برند را متناسب با آن تنظيم كنيد.
داستان برند را با متون تبليغاتي اشتباه نگيريد.
داستان برند بايد به گونهاي باشد كه مخاطب بتواند به راحتي با آن ارتباط برقرار كرده و هيچ شك و شبههاي باقي نماند. در صورتي كه در بيشتر اوقات محتواهايي كه صرفاً به هدف تبليغات توليد شدهاند، اين ويژگي را ندارند.
در نهايت ميتوان گفت اگر داستان برند شما خلاقانه بوده، بر سر زبانها بيفتد و براي مخاطبان باورپذير باشد، نشان دهندهي موفقيت شما در خلق آن داستان برند است. تيمديجيتال برندينگ آژانس ديجيتال ماركتينگ ماكان به كسب و كار شما كمك ميكند تا ضمن افزايش آگاهي از برند، صداي برندتان به گوش افراد بسياري برسد.