ممكن است بارها و بارها بعد از مواجهه با يك محتواي خلاقانه يا بعد از استفاده از يك كالا يا محصول، نتيجه را به اطرافيان خود انتقال داده باشيم و آنها را از تجربه مثبت يا منفي خود آگاه كرده باشيم. به بيان سادهتر به نوعي آنها را به خريدن يا نخريدن يك محصول، سوق دادهايم. وايرال ماركتينگ عنوان نشات گرفته از اين رفتار است كه در ادامه به آن ميپردازيم.
وايرال ماركتينگ يا بازاريابي ويروسي يكي از استراتژيهاي بازاريابي است كه اين امكان را ميهد تا كالا و خدمات را به واسطه مشتريان و از طريق رسانههاي اجتماعي تبليغ كنيم. نام اين مدل بازاريابي برگرفته از رفتار مخاطب است كه نتيجه استفاده از يك محصول يا كالا را به اطرافيان خود منتقل ميكند؛ درست مثل يك ويروس كه از فردي به فرد ديگري منتقل ميشود. در وايرال ماركتينگ اين مخاطبان و مشتريان هستند كه تصميم ميگيرند چه چيزي را به ديگران انتقال بدهند و يا به اصطلاح وايرال كنند.
اساس وايرال ماركتينگ را بازاريابي دهان به دهان تشكيل ميدهد. اين روش به دليل هزينه پايينتر و اثرگذاري بيشتر به نسبت ديگر روشهاي، براي كسبوكارهاي نوپا و كوچك مناسب است؛ هرچند كه كسبوكارهاي بزرگتر هم از مزاياي آن بهره ميبرند.
هر محتوا يا ويديويي ميتواند وايرال بشود. تنها نياز داريم براي توليد كمي خلاقيت داشته باشيم و به خصوصيات دموگرافيك هم توجه كنيم؛ چرا كه بازاريابي ويروسي يك رويكرد مشتري محور است و ما نياز داريم تا مخاطبان هدفمان را به درستي انتخاب كنيم؛ در نتيجه نياز به تحقيقات بازار داريم تا متناسب با پرسوناي مخاطب و دادههاي به دست آمده، محتوايي را توليد كنيم كه او را به وايرال كردن تشويق كند.
نكتههايي كه به وايرال شدن كمك ميكنند
اگر بتوانيم با محتوايي كه توليد ميكنيم احساساست افراد را درگير و توجهشان را جلب كنيم، مخاطب تمايل بيشتري به وايرال كردن آن دارد. محتواي متفاوت، ارزشمند و جذاب كمك ميكند تا مخاطب، ناخودآگاه و بدون نياز به تلاش بيشتري از سمت ما، آن را وايرال كند. بهتر است بستري كه در آن محتوا توليد ميكنيم عمومي باشد تا به راحتي در دسترس مخاطب قرار بگيرد. علاوه بر اين بهتر است محتواي توليدي در بطن خود داستاني براي نقل كردن داشته باشد. توجه به خصوصيات دموگرافيك نيز از ديگر نكاتي است كه مخاطب درست را به ما نشان ميدهد. رعايت همين نكتههاي كوچك به وايرال شدن محتوا و هرچيزي كه به كسبوكار ما ربط داشته باشد، كمك ميكند.
مزاياي و معايب استفاده از وايرال ماركتينگ
بازاريابي ويروسي يا وايرال ماركتينگ به نسبت ديگر روشهاي معايب كمتري دارد اما بد نيست روي جنبههاي منفي نيز مروري داشته باشيم و بعد به سراغ مزاياي آن برويم.
يكي از بزرگترين معايب بازاريابي ويروسي شايد، سخت بودن اندازهگيري دقيق نتايج باشد. همچنين ممكن است پيامي كه قصد انتقال آن را داريم، به خوبي منتقل نشود، مخاطب را دچار سوءتفاهم كند و در نهايت نتيجه، عكس آن چيزي باشد كه انتظارش را داشتهايم. بهعلاوه درست است كه بازاريابي ويروسي به سرعت آگاهي نسبت به برند را افزايش ميدهد و طيف گستردهاي از مخاطبان را در معرض خود قرار ميدهد اما لزوما مشتريان وفادار را به سمت ما نميآورد و ممكن است آنها تنها رهگذراني باشند كه از نام تجاري ما عبور كردهاند. از ديگر معايب بازرايابي ويروسي اين است كه نميشود جلوي پخش شدن جنبههاي منفي يك خبر، تبليغ يا اتفاق را گرفت و آن را كنترل كرد.
بازاريابي ويروسي در عين حال كه طيف گستردهاي از مخاطبان را در اختيار ما قرار ميدهد، به شدت هم در كاهش هزينهها موثر است؛ چرا كه در اين نوع از بازاريابي، نيازي به خريد تبليغات يا خريد فضاهاي رسانهاي نيست و ابزارهايي كه به شدت براي ما اهميت دارند، مخاطبان بالقوه و رسانههاي اجتماعي است.
علاوهبر اين در مقايسه با روشهاي كلاسيك، نيازي به تلاش براي تبليغات نداريم؛ به نوعي ميتوان گفت كه تمام فرآيند تبليغات ما توسط مخاطبان صورت ميگيرد. توليد Lead از ديگر مزاياي اين روش است.
در كل همه چيز در وايرال ماركتينگ ساده است. تنها كافي است تا يك محتواي جذاب و ارزشمند را در هر قالبي توليد كنيم، آن را در اينترنت قرار بدهيم و ديگران را خبر كنيم؛ فقط همانطور كه پيشتر گفتيم، نياز به توليد خلاقيت و ارزش داريم تا خود مخاطب احساس كند كه بايد آنها را با ديگران به اشتراك بگذارد و رابطهاش را با برند ما حفظ كنند و در نهايت به مشتري وفادار ما تبديل شود.
در كل ميتوان با اطمينان گفت كه اين روش به نسبت ديگر روشهاي موجود، در كوتاهترين زمان و با كمترين هزينه بيشترين كارايي را دارد و به شدت روي افزايش آگاهي از برند اثرگذار است.
تيم خلاقيت و بازاريابي ديجيتال شركت تبليغاتي مات، تلاش ميكند تا بهترين محتوا را براي وايرال شدن و شناخت بيشتر شما به مخاطب، توليد كند.
منبع: آژانس ديجيتال ماركتينگ مات
ممكن است بارها و بارها بعد از مواجهه با يك محتواي خلاقانه يا بعد از استفاده از يك كالا يا محصول، نتيجه را به اطرافيان خود انتقال داده باشيم و آنها را از تجربه مثبت يا منفي خود آگاه كرده باشيم. به بيان سادهتر به نوعي آنها را به خريدن يا نخريدن يك محصول، سوق دادهايم. وايرال ماركتينگ عنوان نشات گرفته از اين رفتار است كه در ادامه به آن ميپردازيم.
وايرال ماركتينگ يا بازاريابي ويروسي يكي از استراتژيهاي بازاريابي است كه اين امكان را ميهد تا كالا و خدمات را به واسطه مشتريان و از طريق رسانههاي اجتماعي تبليغ كنيم. نام اين مدل بازاريابي برگرفته از رفتار مخاطب است كه نتيجه استفاده از يك محصول يا كالا را به اطرافيان خود منتقل ميكند؛ درست مثل يك ويروس كه از فردي به فرد ديگري منتقل ميشود. در وايرال ماركتينگ اين مخاطبان و مشتريان هستند كه تصميم ميگيرند چه چيزي را به ديگران انتقال بدهند و يا به اصطلاح وايرال كنند.
اساس وايرال ماركتينگ را بازاريابي دهان به دهان تشكيل ميدهد. اين روش به دليل هزينه پايينتر و اثرگذاري بيشتر به نسبت ديگر روشهاي، براي كسبوكارهاي نوپا و كوچك مناسب است؛ هرچند كه كسبوكارهاي بزرگتر هم از مزاياي آن بهره ميبرند.
هر محتوا يا ويديويي ميتواند وايرال بشود. تنها نياز داريم براي توليد كمي خلاقيت داشته باشيم و به خصوصيات دموگرافيك هم توجه كنيم؛ چرا كه بازاريابي ويروسي يك رويكرد مشتري محور است و ما نياز داريم تا مخاطبان هدفمان را به درستي انتخاب كنيم؛ در نتيجه نياز به تحقيقات بازار داريم تا متناسب با پرسوناي مخاطب و دادههاي به دست آمده، محتوايي را توليد كنيم كه او را به وايرال كردن تشويق كند.
نكتههايي كه به وايرال شدن كمك ميكنند
اگر بتوانيم با محتوايي كه توليد ميكنيم احساساست افراد را درگير و توجهشان را جلب كنيم، مخاطب تمايل بيشتري به وايرال كردن آن دارد. محتواي متفاوت، ارزشمند و جذاب كمك ميكند تا مخاطب، ناخودآگاه و بدون نياز به تلاش بيشتري از سمت ما، آن را وايرال كند. بهتر است بستري كه در آن محتوا توليد ميكنيم عمومي باشد تا به راحتي در دسترس مخاطب قرار بگيرد. علاوه بر اين بهتر است محتواي توليدي در بطن خود داستاني براي نقل كردن داشته باشد. توجه به خصوصيات دموگرافيك نيز از ديگر نكاتي است كه مخاطب درست را به ما نشان ميدهد. رعايت همين نكتههاي كوچك به وايرال شدن محتوا و هرچيزي كه به كسبوكار ما ربط داشته باشد، كمك ميكند.
مزاياي و معايب استفاده از وايرال ماركتينگ
بازاريابي ويروسي يا وايرال ماركتينگ به نسبت ديگر روشهاي معايب كمتري دارد اما بد نيست روي جنبههاي منفي نيز مروري داشته باشيم و بعد به سراغ مزاياي آن برويم.
يكي از بزرگترين معايب بازاريابي ويروسي شايد، سخت بودن اندازهگيري دقيق نتايج باشد. همچنين ممكن است پيامي كه قصد انتقال آن را داريم، به خوبي منتقل نشود، مخاطب را دچار سوءتفاهم كند و در نهايت نتيجه، عكس آن چيزي باشد كه انتظارش را داشتهايم. بهعلاوه درست است كه بازاريابي ويروسي به سرعت آگاهي نسبت به برند را افزايش ميدهد و طيف گستردهاي از مخاطبان را در معرض خود قرار ميدهد اما لزوما مشتريان وفادار را به سمت ما نميآورد و ممكن است آنها تنها رهگذراني باشند كه از نام تجاري ما عبور كردهاند. از ديگر معايب بازرايابي ويروسي اين است كه نميشود جلوي پخش شدن جنبههاي منفي يك خبر، تبليغ يا اتفاق را گرفت و آن را كنترل كرد.
بازاريابي ويروسي در عين حال كه طيف گستردهاي از مخاطبان را در اختيار ما قرار ميدهد، به شدت هم در كاهش هزينهها موثر است؛ چرا كه در اين نوع از بازاريابي، نيازي به خريد تبليغات يا خريد فضاهاي رسانهاي نيست و ابزارهايي كه به شدت براي ما اهميت دارند، مخاطبان بالقوه و رسانههاي اجتماعي است.
علاوهبر اين در مقايسه با روشهاي كلاسيك، نيازي به تلاش براي تبليغات نداريم؛ به نوعي ميتوان گفت كه تمام فرآيند تبليغات ما توسط مخاطبان صورت ميگيرد. توليد Lead از ديگر مزاياي اين روش است.
در كل همه چيز در وايرال ماركتينگ ساده است. تنها كافي است تا يك محتواي جذاب و ارزشمند را در هر قالبي توليد كنيم، آن را در اينترنت قرار بدهيم و ديگران را خبر كنيم؛ فقط همانطور كه پيشتر گفتيم، نياز به توليد خلاقيت و ارزش داريم تا خود مخاطب احساس كند كه بايد آنها را با ديگران به اشتراك بگذارد و رابطهاش را با برند ما حفظ كنند و در نهايت به مشتري وفادار ما تبديل شود.
در كل ميتوان با اطمينان گفت كه اين روش به نسبت ديگر روشهاي موجود، در كوتاهترين زمان و با كمترين هزينه بيشترين كارايي را دارد و به شدت روي افزايش آگاهي از برند اثرگذار است.
تيم خلاقيت و بازاريابي ديجيتال شركت تبليغاتي مات، تلاش ميكند تا بهترين محتوا را براي وايرال شدن و شناخت بيشتر شما به مخاطب، توليد كند.